دانش باقرپور • اگر ما فشارها و تهدیدها را جدی تلقی کنیم و حکومت را در پاسخگویی به این همه آسیب ناتوان، آنگاه حجم فشارها را بر رأس خیمه ی نظام و دیگر کانون های اصلی قدرت بهتر درک میکنیم. بنابر این از هم اکنون میتوان صدای خردشدن استخوانهای حکومت را زیر مجموعه فشارها و اعتراضات داخلی و بینالمللی شنید ... این قیام بیسابقه که همه ی استانهای کشور و ۲۹ مرکز آن را با خود همراه ساخت، حاصل مداوم اعتراضات چندین ساله ی اخیر است که مطالبات معوقه ی سیاسی، اجتماعی به ویژه بانکی و اقتصادی شهروندان معترض را در خود تلنبار کرده بود. معترضین خیابانی در این قیام، به نفی و تقابل کامل نظام جمهوری اسلامی رسیدند. حکومت و نهادهای امنیتی آن، هر چند توانستند این قیام را با بکارگیری خشونت عریان و ریختن خون جوانان معترض سرکوب نمایند، اما به علت وجود فساد ساختاری نهادینه شده در آن، موفق نشدند بستر و زمینههای شکلگیری این بحران را با ارائه ی پیشنهادات عملی و راهگشا مورد بررسی و آسیب شناسی قرار دهند. از این رو برای فرار از مسئولیت و گمراهسازی افکار عمومی ریشه ی این اعتراضها و شورشهای خیابانی را که همگی منشأ داخلی و حکومتی
جنبش اعتراضی و قیام سراسری دی ماه ۱٣۹۶ یکی از پر مخاطرهترین و رادیکالترین اعتراضات اجتماعی علیه نظام جمهوری اسلامی، از انقلاب بهمن بدین سو بوده است.