بهزاد کریمی
• اصلاح طلب حکومتی از عقب نشینی های پی در پی تاکنونی اش هیچ بهره ای نبرده است مگر بی چهره شدن بیش از پیش! او فقط در گذر به تعرض سیاسی علیه ولایت است که خواهد توانست درون جنبش ملی - دمکراتیک جا بیابد و جا بیفتد. او اگر بخواهد هنوز هم می تواند در منفرد کردن نظام ولایی نقش آفرین شود؛ وگرنه، در همین روزگار جاری، جز انفعال نصیب نخواهد برد و در پسا این زمانه نیز نه که چیزی غیر افلاج. دریغ است آدمی مرگ سیاسی را پیشواز برود! ..
پیشا سخن
بخش دوم این نوشته (و بخش پایانی آن)، متوجه پیشنهاد سیاسی به اصلاح طلبان است. مراد از اصلاح طلبان نیز، بیشتر دین محورانش است تا سکولارهای اصلاح طلب حامی آنان. اولی ها هستند که هنوز حضوری کمابیش در صحنه سیاست ایران دارند و با پایه اجتماعی معین در درونمرز مرتبط اند. دومی ها، فاقد تاثیر بر روندها هستند و تا آنجا که به سیاست برمی گردد و طبعاً نه برنامه و نگاه ارزشی، تاکنون چیزی در معنای چهره مستقل و ابتکارورزی از خود نشان نداده اند.
در ضرورت بازپروری هر امکان برای جنبش
لازمه انباشت و هم افزایی جمیع امکانات جامعه در مبارزه با جمهوری اسلامی برای رسیدن به آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی، همانا رهایی قطعی جنبش دمکراسی خواهی است از هر نوع توهمی که آسیب رسان این جنبش اند. در زمره این توهمات، مشی امکان