امیر کلان
اخیرا رادیو فردا مقالهای به نام "آموزش زبان مادری کلید حل کدام مشکل است؟" (۱۵.دی.۱۳۹۵) به قلم مهدی جامی منتشر کرد. این مقاله در نقد نگاه توسعه محور به زبان که "محسن رنانی" در مطلبی تحت عنوان "قتلِ زبانِ مادری و تخریب توسعه در ایران" مطرح کرده است میپردازد و مدعی میشود که رویکرد توسعهای به آموزشِ چندزبانه با محوریت زبان مادری روشی بیحاصل است. نونیسنده از این روی، پیشنهاد میکند که مسئلهی زبان مادری باید از طریق بحث "آموزش زبان" بررسی شود. با این باور که نقد آقای جامی از رنانی وارد نیست در این مقاله ضمن برشمردن دلایلم برای درستی دیدگاه رنانی به نقد نکات مطرح شده در مقاله "آموزش زبان مادری کلید حل کدام مشکل است؟" میپردازم.
محسن رنانی در "نگاه اقتصاد و توسعه به زبان" به درستی به رابطهی مستقیم آموزش زبان مادری با توسعه میپردازد که هم با یافتههای پژوهشگران در نقاط مختلف جهان هماهنگی دارد و هم اینکه بحث زبان مادری در پیوند با زبان فارسی را از ادعاهای کلیشهای معمول (که به عنوان مثال زبان فارسی متعلق به تمام ایرانیان بوده وهست) فراتر میبرد و عمق میبخشد. گرین[۱]، متخصص سوئدی اقتصاد آموزش یکی از پژوهشگرانی که حاصل مطالعات او در جوامع مختلف، دهها مقاله و کتاب است نشان میدهد که توجه به
شهرام رفیع زاده
روزنامه شهروند گزارشی دارد درباره کشته شدن شماری از کولبران طی هفته جاری در آوار بهمن، و نوشته که «خانوادههای کولبرهای کشته شده در بهمن سردشت از وضع زندگی عزیزانشان می گویند: ما مرزنشینان بیکار داغ دیدهایم ». الناز محمدی گزارش نویس روزنامه شهروند نوشته که بهمن در بهمن(ماه) آنها را کشت و نامشان را با مرز گره زد؛ با کوهســتانهای پربرف کردستان و تنگدستی»، نوشته است: «حالا چهار روز از ۱۰ بهمن می گذرد؛ از شبی که شیرزاد و آکام و علی و هیوا به کوه زدند تا مثل بیشتر مردان آشنا و فامیل از مرز عراق جنس بگذارند روی کولهایشان و به شهر بیاورند و البته کوه آنها را پس نداد و مرگ نصیبشان کرد؛ مرگی سرد و یخ زده با آواری از بهمن بیرحم در ۱۰ بهمن ماه.»
این روزنامه درباره کوبران کشته شده نوشته که «علی محمدنژاد ۱۸ ساله و سال آخر دبیرستان بود که برای تهیه ۸۰۰ هزار تومان شهریه مدرسهاش کولبری می کرد» و »آکام حمزه زاده، ۲۱ ساله بود، کارگر گچ بر بود که مثل بقیه گچ کارها، زمســتان بیکار می شود» و «اجاره خانهاش مانده بود و خرج خانه نداشت»، و حتی «اول قرار بود برای گچ کاری برود عراق. اما بعدش کولبر شد، دو ماه بیشتر کولبری نکرد که این اتفاق افتاد. در این دو ماه، شاید ۱۰ دفعه، بار آورده بود. تلویزیون، جاروبرقی و ... می آورد، کیلویی ۵ هزار تومان. اگر بار ۶۰ کیلویی می آورد می شد ۳۰۰ هزار تومان. او برای همین ۲۵۰ ،۳۰۰ هزار تومان جانش را از دست داد.»
شاهد علوی
جان باختن ۵ کولبر کرد بر اثر ریزش بهمن در کوهستانهای مرزی شمال غرب ایران، به پرسش از مساله دشواری زندگی ساکنان مناطق مرزی در بخشهایی از مرزهای ایران دوباره دامن زده است. دشواری که در درجه نخست ناشی از زیستن در یک ساخت سیاسی اما بدون برخورداری از حقوق شهروندی است. انسانی که در جهان مدرن و در یک چارچوب سیاسی زندگی میکند اما فاقد حق شهروندی است، انسانی بیپناه است که اصل زیستن و حق بودنش زیر سوال است. این موقعیتی است که کولبران مناطق مرزی در شمال غرب و جنوب شرق ایران با آن مواجه هستند.
در برخورد با مساله کولبران و یا باربران مرزی که کالایی را از یک سوی مرز به سوی دیگر آن حمل میکنند، برخی پیشفرضها متاثر از برداشتی شکلی از قانون، برخورد با این کولبران را موجه جلوه داده و آن را در چارچوبی حقوقی تاویل میکنند. مساله پایبندی به قانون و رعایت الزامات نظم اقتصادی درون کشور از جمله این پیشفرضها است. در مقابل اما میتوان و باید پرسید چرا انسانی که از امتیازات و حقوق شهروندی برخوردار نیست ملزم است به قانونی پایبند باشد که مختص شهروندان است و در کنار محدودیتها و مسئولیتها، حقوق آنها را هم به رسمیت میشناسد.
حسین باستانی
جنبه هایی از اعتراض های جاری به ممنوعیت های جدید آمریکا علیه ایران و شش کشور دیگر، احتمالا از زمان جنگ ویتنام تا کنون بی سابقه بوده است. بعد از جنگ ویتنام، البته ایالات متحده تجربیاتی همچون اعتراضات گسترده به جنگ عراق را پشت سر گذاشته است. اما تاکنون مشاهده نشده که یک رئیس جمهور، در ۱۰ روز اول مسئولیت خود، با چنین مجموعه همزمانی از واکنش های کم سابقه یا بعضا بیسابقه مواجه شود.
واکنش هایی در حد: نامه اعتراضی بیش از ۹۰۰ دیپلمات و مسئول در حال خدمت (و نه سابق) وزارت خارجه در اعتراض به تصمیم رئیس جمهور، مقابله سرپرست وزارت دادگستری و برخی قضات ایالتی با دستور رئیس دولت، حمایت رئیس جمهور سابق از اعتراضات خیابانی به دولت آمریکا، و تبدیل فرودگاه های بین المللی به صحنه حمایت از مسافران کشورهای "مجازات" شده. این واکنش ها، در مخالفت با تصمیمی صورت گرفته که علیه شهروندان هفت کشور مختلف بوده است. با این حال در میان این کشورها، وضعیت شهروندان ایران، به دلایلی چون تعداد و سهم آنها در جامعه آمریکا، به گونه ای خاص برجسته شده است.
به عنوان نمونه، در طومار اعضای هیات علمی و دانشمندان طراز اول ایالات متحده در اعتراض به تصمیم دونالد ترامپ، که تاکنون حدود ۱۵ هزار نفر آن را امضا کرده اند، سهم
رضا تقی زاده
با وجود سکوت رییس دولت تازه آمریکا در مورد توافق اتمی با ایران طی روزهای نخستین شروع کار در کاخ سفید، تحرکات جنبی حاکی از امکان آغاز طوفانی است که میتواند در هفتههای آینده «برجام» و مناسبات کاری آمریکا با جمهوری اسلامی را بشدت تحت تاثیر قرار دهد. ارسال بیسابقه و حساب شده پیام نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به مردم ایران، و متعاقب آن انتشار خبر گفتگوی تلفنی روز بعد او با آقای ترامپ که موضوع ایران، سوریه و مسئله فلسطین در بر میگرفت، همچنین اعلام دعوت رسمی از رییس دولت اسرائیل برای سفر به واشنگتن بمنظور انجام مذاکرات پیرامون جزئیات بیشتر، حاکی از فعال شدن ابعاد سیاسی مسائل منطقه خاورمیانه در فضایی متفاوت با نگاه و رفتارهای دولت سابق آمریکا طی هشت سال گذشته است.
دومین رویداد خبرساز طی نخستین هفته کاری دولت ترامپ انتشار گزارش روز ۲۳ ژانویه در سایت خبری تحلیلی «واشنگتن فری بیکن» پیرامون دیدارهای متعدد دو چهره شناخته شده ایرانی نزدیک به مذاکرات اتمی از کاخ سفید بود. به نظر می رسد باز پخش فارسی گزارش سایت آمریکایی از سوی خبرگزاری فارس به نوبه خود نشان دهنده آمادگی مخالفان داخلی برجام برای استفاده از فرصتهای ناشی از تغییرات آینده سیاست منطقه و تلاش جناح راست برای ایفای نقش در دگرگون ساختن بافت و ترکیب دولت آینده جمهوری اسلامی است.
کاوە خضری
ظهور داعش موسوم به دولت اسلامی شام و عراق را می توان به عنوان یکی از پدیده های قابل تامل در قرن حاضر قلمداد نمود هم از بعد تاثیرات اجتماعی و روانشناختی در سراسر دنیا و هم از لحاظ تعیین مرزهای جغرافیایی تازه در خاورمیانه وهم از لحاظ تقابل و زورآزمایی قدرتهایی جهانی ،در واقع ظهور پدیده عجیب داعش را میتوان به عنوان تلنگری مهم علی الخصوص به خاورمیانه و اروپا دانست که شاید تبعات آن تا سالیان سال برجای بماند.
هجوم سیل آسا و بی سابقه پناهجویان به اروپا یا در واقع جبران کمبود نیروی کار به صورت بسیار ارزان برای آنها در آینده دستاورد بزرگی بود که در اثر ظهور پدیده داعش نصیب آنها گردید کشورهایی که به ظاهر ناراضی از هجوم بی سابقه پناهجویان به قاره سبز بوده اما در واقع خرسند از این پیروزی بزرگ و دستاورد مهم که شاید نتیجه آن را در طول چند سال آینده بتوان به وضوح مشاهده نمود .
اما در خاورمیانه ظهور داعش دستاوردها وآثارش بر خلاف آنچه که برای اروپاییان و بیشتر از آنها آمریکا و بعضی کشورهای ذینفع در این پروسه داشت از خود برجای گذاشت. آوارگی وبی خانمانی میلیونها انسان و قتل و عام آنها به همراه اثرات مخرب روحی و روانی به جای مانده از این مسئله و ویران شدن کشورهای درگیر این پدیده نو ظهور از اثرات بارز آن می باشد.
مجید محمدی
هنگامی که اوباما قدرت را در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ به ترامپ تحویل داد و از کاخ سفید اسباب کشی کرد گزارشگران و تحلیلگران با دیدن این دو در کنار هم از فاصله و تفاوت بنیادی میان آنها سخن گفتند. غیر از شخصیت و برنامهها و سیاستها، از جمع طرفداران این دو نیز می توان به تفاوتهای بنیادی میان آنها وقوف یافت. با توجه به این فاصله، با تغییر ریاست قوهی مجریه در ایالات متحده انتظار کدام نوع تحول را در سیاستها و برنامهها و اصولا فضای سیاسی امریکا می توان داشت؟
با نگاه به سخنان ترامپ در کارزارهای انتخاباتی، در مناظرهها، و سخنرانی روز تحلیف و نیز سخنان اعضای پیشنهادی کابینهی وی به سنا در جلسات بررسی کارنامهی آنها می توان چشم اندازی از جهت گیری دولت ترامپ در چهار سال آینده به دست آورد.
مبانی سیاستگزاری و شکل دادن به برنامهها
ترامپ در سخنرانی بعد از ادای سوگند خود نظرات و وعدههای دوران انتخابات را در سه موضوع خلاصه کرد: ۱) تقدم امریکا در برابر جهان گرایی،
مذاکرات بر سر بحران سوریه در آستانه، پایتخت قزاقستان، از روز دوشنبه آغاز میشود. تا کنون گزارشهای منتشرشده نشاندهنده وجود اختلافهایی در مورد حضور آمریکا، میان مسکو و تهران، و توافقاتی بر سر حضور گروههای مخالف بشار اسد، است. رسانههای دولتی روسیه اخیرا، از سخنگوی کرملین در گفتوگویی با شبکه روسیزبان بیبیسی نقل کردهاند که اصرار ایران برای اینکه ایالات متحده در مذاکرات آستانه در مورد بحران سوریه شرکت نکند، وضعیت را «پیچیده میکند».
همزمان، خبرگزاری ایرنا میگوید هیئتهای سه کشور ایران، ترکیه و روسیه، روز یکشنبه توافق کردهاند «نمایندگان گروههای مسلح مخالف اسد در مذاکرات آستانه حاضر شوند» و «گروههای مخالف سیاسی غیرمسلح نیز در نشست آینده» شرکت کنند.
«موضع ایران شرایط را پیچیده میکند»
دمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین روسیه، در ۲۰ ژانویه گفتوگویی با شبکه روسیزبان بیبیسی انجام داده بود و در آن به موضوع اتهامهای مربوط به حملات سایبری به کارزار انتخاباتی آمریکا و برخی دیگر مسائل واکنش نشان دادهاست. اما آنچه
حسین آرین (کارشناس نظامی)
در حالیکه دونالد ترامپ برای تحقق شعار رسمی مبارزات انتخاباتی اش، یعنی شعار «آمریکا را بار دیگر قدرتمند کنیم» در راه ورود به کاخ سفید است، مقامهای اطلاعاتی آمریکا افق تیره و تاری از وضعیت جهانی را در پنچ سال آینده به تصویر کشیده اند که در آن افول قدرت آمریکا در سایه کُندی رشد اقتصادی و بی پروایی روسیه و چین برای مقابله با نفوذ آمریکا به وضوح دیده میشود.
این تصویر جزئی از یک گزارش ۲۴۰ صفحه ای شورای اطلاعات ملی آمریکا است که روز دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵ انتشار یافت. شورای مذکور هرچهار سال یک بار گزارش جامعی را تهیه می کند و بررسی اخیر با عنوان «گزارش روند جهانی: پارادوکس پیشرفت»، ششمین گزارش این شورا محسوب می شود. این گزارش که برای تدوین آن از دیدگاههای ۲۵۰۰ نفر از ۳۵ کشور جهان نیز استفاده شده است، با بررسی روندها و سناریوهای ممکن در زمینههای مختلف از اقتصاد گرفته تا انرژی و امنیت و تغییرات آب و هوایی، بروز برخی از رویدادها و پی آمدهای احتمالی آنها را پیش بینی میکند.
شورای اطلاعات ملی
شورای اطلاعات ملی آمریکا که ارائه تحلیلهای اطلاعاتی یکی از وظایف آن است، زیر نظر مدیر اطلاعات ملی آمریکا فعالیت میکند – مدیری که به عنوان مشاور ارشد ریاست جمهوری آمریکا درامور اطلاعاتی، هماهنگ کننده ۱۶ نهاد اطلاعاتی این کشور، از جمله سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) و آژانسهای اطلاعاتی نیروهای مسلح آمریکا است.