حسین باستانی
حسن روحانی امروز در سخنانی در جمع دست اندرکاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، از آنها خواست در صورتی که در نهادهای نظامی قصد استفاده از امکانات عمومی را در انتخابات داشته باشند در مقابل آن بایستند.
سخنان آقای روحانی در حالی بیان شده که در هفته های اخیر، مدافعان دولت یازدهم در موارد دیگری نیز از نگرانیهای خود در مورد رفتار نهادهای انتصابی در انتخابات پیش رو سخن گفته اند. نگرانی هایی که وجه مشترک آنها، ابراز تردید در مورد بیطرفی نهادهایی چون شورای نگهبان، سپاه و صداوسیما در انتخابات آینده است.
چنین واکنش هایی، با توجه به برخی از تجربیات انتخاباتی گذشته در ایران، قابل فهم هستند. در عین حال این امکان -فارغ از درجه احتمال آن- "منتفی نیست" که در انتخابات اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، مهمترین مشکل طیف منتسب به حسن روحانی، نه نهادهای حکومتی مخالف، که رای دهندگان باشند.
این احتمال، در شرایطی امکان وقوع خواهد داشت که فضای انتخاباتی، به الگوی حاکم بر شهرهای بزرگ ایران در اسفند ۱۳۸۱ نزدیک شود. یعنی زمانی که میزان مشارکت انتخاباتی در انتخابات شوراهای دوم، به شدت کمتر از پیش بینی های اصلاح طلبان و محافظه کاران شد. در نتیجه محافظه کاران، حتی بدون نیاز به کمک نهادهای قدرتمند حکومتی، و بی آنکه به میزان معنی داری بیشتر از گذشته رای آورده باشند، انتخابات را در شهرهای بزرگ بردند.
فضاهای برگزاری دو انتخابات ۱۳۹۶ و ۱۳۸۱، البته تفاوت زیادی دارند و به علاوه، انتخابات ریاست جمهوری، نوعا پرشورتر از انتخابات شوراها برگزار می شود.
با وجود همه اینها، قابل انکار نیست که پایین آمدن جدی مشارکت انتخاباتی، بحرانی واقعی را برای جریان منتسب به حسن روحانی ایجاد خواهد کرد. بحرانی که "کف" نتیجهاش برای این جریان آن خواهد بود که حتی در صورت برنده شدن در انتخابات،از همان ابتدا در موقعیتی بهشدت تضعیف شده قرار داشته باشد.
بیشتر بخوانید: دعوت از ابراهیم رئیسی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری؟
مطالعه موردی تهران، اسفند ۱۳۸۱
پایین آمدن جدی مشارکت انتخاباتی، بحرانی واقعی را برای جریان منتسب به حسن روحانی ایجاد خواهد کرد. بحرانی که 'کف' آن عبارت خواهد بود از اینکه حتی در صورت برنده شدن کاندیدای این جریان، وی از همان ابتدا در موقعیتی بهشدت تضعیف شده قرار داشته باشد
برای یادآوری جنس اتفاقاتی که در اسفند ۱۳۸۱ در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران به وقوع پیوست، احتمالا یادآوری تجربه تهران در انتخابات دوم شوراها مفید خواهد بود. در این شهر، تنها ۱۲ درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و نتیجه اینکه در رقابتی ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۸ به بعد، محافظه کاران هر ۱۵ کرسی شورای پایتخت را تصاحب کردند.
رقابتی تر بودن آن انتخابات در مقایسه با رقابت های انتخاباتی قبل، به این دلیل بود که طبق قوانین ایران، بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات شوراها با مجلس - و نه شورای نگهبان- است و مجلس وقت، در تسلط کامل اصلاح طلبان بود. در نتیجه، برای اولین بار بعد از انتخابات مجلس اول، گذشته از منتسبین جناح های حکومتی، حتی کاندیداهای طیفی از گروه های اپوزیسیون هم تایید صلاحیت شدند.
با وجود این، در حالی که تصور رایج این بود که رقابتی تر شدن انتخابات، اقشار جدیدی از شهروندان منتقد را پای صندوق های رای می کشاند، نتیجه برعکس شد: اکثریت قاطع مردم پایتخت، به خاطر ناامیدی از عملکرد اصلاح طلبان در شورای شهر، اساسا رای ندادند.
در این انتخابات آرای محافظه کاران -با توجه به گذشت چهار سال از انتخابات شوراهای اول و افزایش تعداد واجدان شرایط- افزایش چندانی نسبت به گذشته نداشت، اما با توجه به کاهش مشارکت، تقریبا همان میزان رایی که در گذشته آورده بودند برای تصرف هر ۱۵ کرسی شورای تهران کافی بود.
در تهران نفر شانزدهم انتخابات شوراهای اول، که او هم چون ۱۵ نفر قبلی اصلاح طلب بود، حدود ۱۹۰ هزار رای آورده بود که باعث شد وی در سال ۱۳۷۷ موفق به ورود به شورای پایتخت نشود. در حالی که در انتخابات شورای دوم، نفر اول پایتخت که محافظه کار بود، همان حدود (۱۹۲ هزار) رای آورد که این بار، او را به منتخب اول و رئیس شورای شهر تبدیل کرد.
شاید مهمتر از نتایج به دست آمده در انتخابات ۱۳۸۱، "مطلقا غیرقابل پیش بینی بودن" این نتایج در سطح جریان های سیاسی و دستگاه های رسمی کشور بود.
در روز رای گیری، حتی رهبر جمهوری اسلامی ایران، که به نتایج محرمانه ترین نظرسنجی ها و برآوردهای انتخاباتی نهادهای حکومتی متنوع دسترسی داشت، در اعتراضی نمادین برای اولین بار در تاریخ رهبری خود پای صندوق رای نرفت.
وی که به شدت منتقد تایید صلاحیت کاندیداهای اپوزیسیون بود، در روز انتخابات به کنارک از توابع شهرستان چابهار رفت، جایی که با توجه به ممنوعیت قانونی رای دادن افراد غیربومی در حوزه های دارای کمتر از ۱۰۰ هزار نفر جمعیت، نمی توانست رای بدهد. گویی از اساس نمی خواست در انتخاباتی مشارکت کند که حاصل آن، انتخاب احتمالی فعالان اپوزیسیون به عنوان نمایندگان پایتخت جمهوری اسلامی ایران باشد.
در حالی که قاعدتا، اگر آیت الله خامنه ای می دانست قرار است انتخاباتی که به نحوه برگزاریش از سوی اصلاح طلبان به شدت معترض بود، به بزرگترین شکست انتخاباتی آنها از زمان ورودشان به عرصه سیاست ایران تبدیل شود، احتمال کمی داشت که پای واکنش تندی در حد شرکت نکردن در انتخابات برود.
'پدیده' انتخابات شوراهای دوم به بیان ساده عبارت بود از پایین آمدن درصد مشارکت، در حدی که آرای معمولی یک جریان اقلیت، برای بردن نتیجه انتخابات کفایت میکرد. پدیده ای که وقوع آن، درصورت ناامیدی گسترده رای دهندگان از نتایج مشارکت انتخاباتی قبلی خود، همواره امکانپذیر خواهد بود
شکست اصلاح طلبان در انتخابات شوراهای دوم، در اغلب دیگر شهرهای بزرگ ایران نیز، به درجات گوناگون تکرار شد. هرچند در سطح ملی، میزان مشارکت در انتخابات شهرها و روستاهای ایران، حدود ۴۹ درصد بود.
این شکست، زمینه ساز روی کار آمدن طیفی جدید از محافظه کاران در عرصه سیاست ایران شد که پیشتر، کسی آنها را در مجموعه جناح محافظه کار جدی نمی گرفت. اما همین فعالان ناشناس، با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان شهردار پایتخت، زمینه ساز ۸ سال ریاست جمهوری او و تغییرات درازمدت در فضای سیاست ایران شدند.
بیشتر بخوانید: آیا احمدی نژاد نیازمند شکست اصولگرایان است؟
تفاوت های ۱۳۹۶ و ۱۳۸۱
انتخابات ریاست جمهوری، به خاطر سراسری بودن، بیشتر از انتخاباتی چون شوراها می تواند فضا را میان دو کاندیدای اصلی دوقطبی کنند و موافقان و مخالفان دو جریان رسمی سیاسی کشور را به میدان بکشد.
به علاوه، حتی در انتخابات شوراهای دوم هم، رفتار رای دهندگان شهرهای بزرگ، با سایر مناطق ایران تفاوت داشت.
با وجود این، به لحاظ نظری این احتمال قابل چشم پوشی نیست که "پدیده" حاکم بر انتخابات ۱۳۸۱، زمانی در یک انتخابات ریاست جمهوری هم مشاهده شود.
اگر درصد و رای دهندگان ناامید در انتخابات ۱۳۹۶، از حد معینی فراتر برود، ممکن است مهمترین عاملی که نتیجه صندوق های رای را مشخص می کند، نه ترکیب کسانی که رای می دهند، که سهم نسبی کسانی باشد که، به هر علت، دیگر/ اینبار رای نمی دهند.