وحید وحدت حق
این متن ابتدای رشته مقالههایی در باب نظرات جامعهشناسان، اقتصاددانان و دانشمندان علوم سیاسی مشهور قرن بیستم و بیست و یکم در مورد تئوریهای دموکراسی مدرن است. شاید وقایع تاریخی و مقولههای نظری مختصر که در این مقالات مطرح میشوند مانند آینهای برای فارسیزبانان باشد که خود بتوانند برداشتی بهتر از رویدادهای تاریخی در کشور ایران نیز بهدست آورند. این سریال با معرفی چند نظریه از ماکس وبر در مورد دموکراسی شروع میشود.
ماکس وبر بیشتر از جنبه تحلیلهایش در باب حاکمیتهای سنتی شناخته شده است، ولی اینکه او فراتر از تحلیل سیستمهای تاریخی، خود مدافع یک نوع سیستم دموکراتیک مدرن بود، غالباً به فراموشی سپرده میشود.
ماکس وبر (۴/۲۱/۱۸۶۴ - ۶/۱۴/۱۹۲۰) جامعهشناس و اقتصاددان مشهور آلمانی بود که به علوم سیاسی امروز تأثیر بسزایی گذاشت. نمیشود نفی کرد که او میهنپرست و ناسیونالیست بود و به کوشش دولت وقت آلمان برای کسب قدرت جهانی هم به خوبی واقف بود. هدف وبر به ویژه پس از پایان جنگ جهانی اول یعنی از سال ۱۹۱۸ به بعد، این بود که ضعف سیاستهای دولت آلمان و دلایل سقوط دولت پادشاهی آلمان را نشان بدهد. دولت پادشاهی آلمان در ۹ نوامبر ۱۹۱۸ با پایان جنگ جهانی اول که ۱۵ میلیون کشته به ارمغان آورد، منحل شد.