عبدالرحمان الراشد
به نظر میرسد ما با بزرگترین تهدیدی روبه روهستیم که از نیم قرن پیش با آن مواجهیم. ایران و ترکیه جداگانه و به شکل بی سابقهای در منطقه حضور خود را توسعه میدهند و به همین دلیل همه کشورهای منطقه در معرض تهدید قرارگرفتهاند. حضور ترکها در لیبی خطری مستقیم برای مصر دارد و از زمان امضای توافق کمپ دیوید که به امکان جنگهای بسیاری پایان داد، این خطرناکترین تهدید آن کشوراست. تونس و الجزایر به طور غیرمستقیم با بسیج گروههای اسلامگرای مسلح چند ملیتی در طرابلس مورد تهدید قرار گرفتهاند. سودان نیز در معرض نفوذ این گروههاست با اینکه با چهارصد کیلومتر کوتاهترین مرز را با لیبی دارد. ایران با طرح منطقهای خود توانست تسلط شبه کاملی بر عراق و لبنان و سوریه پیدا کند و از طریق عراق اکنون سعودی و کویت و بحرین و امارات را تهدید میکند.
ارتش و شبه نظامیان دو قدرت ترکیه و ایران اکنون در سوریه و یمن و عراق و سومالی و لیبی درحال جنگند. این وضعیت جدید همه را تهدید میکند و مقابله آن نیازمند گردهمایی سیاسی است تا پیامی روشن بفرستد که 15 کشور عربی درمعرض تهدید نفوذ ایرانی و ترکی قرار دارند و آمادگی دارند ضمن کارگروهی ائتلاف مدافعین را تشکیل بدهند.
علیرغم خطر و آتش سوزیها، تحرک جمعی محدود به نظرمیرسد، شاید به این دلیل که تصویر برای افکار عمومی منطقه پراکنده به نظربرسد و مانند درگیریهای جداگانه و محدود برسند. مثلا در لیبی همه با دخالت مستقیم نظامی ترکیه غافلگیرشدند که به ذهن هیچ کسی نمیآمد. پیش از آن به جنگ لیبی به عنوان ادامه نه سال بحران نگاه میشد. دخالت نظامی ترکیه و شبه نظامیان سوریاش مانند ظهور افعی شد که ترس را پراکند و غریزه دفاعی را به جنبش درآورد و شاهد تغییری در موضع کشورها شدیم. برای چندین سال تونس و الجزایر نگران دخالتهای ترکیه در مدت قبل نبودند به این حساب که آن را نزاع لیبی- لیبی میدیدند که از اطراف متعدد خارجی حمایت میشود. همچنین مصر از ذهنش هم نمیگذشت که نیروهای اردوغان در مرزهایش مستقر بشوند. امروز خطر جدی است و بدون شک هدف قرارخواهد گرفت. همچنین الجزایر در امان نیست با درنظر گرفتن اینکه ترکیه برای ادامه نفوذ خود درصورت وجود اختلالهای امنیتی درنگ نمیکند.
واقعیت اینکه مقاصد سوء ترکیه به قولی از مدتها پیش بر روی دیوارها نوشته شده، اما کسی آمادگی باورشان را نداشت چون به نظر« پارانویا» و اغراقگویی به دلیل اختلاف با رئیس جمهوری آن اردوغان میآمدند. اکنون جای شکی برای این طرح باقی نمیماند. آنکارا به طور رسمی و علنی نیرو و مهمات فرستاد و هزاران شبه نظامیاش که در سوریه جنگیدند، اکنون زیرپرچم ترکیه در لیبی میجنگند و به اطراف سرت و هلال نفتی رسیدند. دیگر شکها «پارانویا» محسوب نمیشوند و بدل به حقیقت شدهاند و ماجرا هم دراین جا تمام نمیشود.
برخی میپرسند چرا ترکها با جنگ در منطقهای دور تن به خطرمیدهند؟ بخشی از استراتژی ترکیه این است که در منطقه شمال افریقا که برای امنیت اروپا مهم است نفوذ داشته باشد، حضورش به آن امکان نفوذ در کشورهای عضو اتحادیه اروپا را میبخشد و آنها را ناگزیر میسازد تن به خواستههایش بدهند. پیش از این شاهد بودیم چگونه اردوغان رئیس جمهوری ترکیه از برگه میلیونها پناهجوی سوری برای اعمال خواستههای سیاسی و مالی خود به اروپا استفاده کرد. با تسلط بر لیبی این سناریو تکرار میشود و اروپاییها را تحریک میکند و همسایگان آن، مصر و تونس و الجزایر و سودان را تهدید میکند.
نبرد بعدیاش اما دریمن خواهد بود، چرا؟ نفوذی به ترکها و تأمین کننده مالی آنها در واشنگتن میبخشد و کشورهای دیگر خلیج را تضعیف میکند.
منبع: دبی_العربیه.نت فارسی 31/7/2020