محمدصالح ابراهیمی
زبان کردی یکی از زبانهای بسیار جالب توجه، شیرین، خوشآهنگ، متناسب الاجزا، غنی، عمیق و صریح است، این زبان دارای زیباییهای خاصی میباشد؛زبانی است فلسفی، علمی، هنری، و فصاحت وسیع و بلندی دارد!
ادبیات کردی بسیار گرانمایه است و شاهکارهای ادبی این زبان از نظر علمی و هنری دارای امتیاز و ارزشهای فراوانی است؛ زبان و ادبیات کردی مظهر شعر و ترانه و موزیک و آئینه تمامنما و گویای زیبائیهای طبیعت است، چقدر بهجاست که پدران پدرانِ ما در این باب گفتهاند: «کُردی هنر است»
روند شکلگیری زبان کُردی
با پیدایش خط میخی کُردها و پارسها هر دو به اتفاق نوشتارهای خود را با خط میخی مینوشتند (نلدکه) آلمانی میگوید اگر کتیبههایی از کُرد به دست بیاید تصور میرود که از حیث زبان و خط عین کتیبههای شاهان هخامنشی باشد (تتبعات تاریخی راجع به ایران قدیم).
در کتاب «شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام» تالیف احمد ابیبکر وحشیه نبطی کلدانی، مذکور است که در حدود سده دهم پیش از زایش مسیح یک نفر «ماسی سورات» نام، حروفی را طبق مخارج ابجدی اختراع کرده و با آن افکار خود را رقم زده است.
از آن پس کردها با همان حروف کتابت کردهاند. حروف مذکور که مشهور به حروف «ماسی سوراتی» است تقریباً شبیه به حروفی است که در قرن ششم میلادی اختراع شده است و آنرا حروف اوستا: (آویستا) یی میگویند.
مجلهالعربی چاپ کویت در شماره200 ماه تموز 1975 م در گفتاری به قلم دکتر عبدالحلیم منتصر زیر عنوان «ابنوحشیه فی الفلاحه و هو اقدم الکتب فی العربیه» می نویسد: «... و انه نقل اکثر کتبه من اللغه النبطیه، ولم ینشر من تآلیفه فی اللغه العربیه سوی «شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام و قد ذکر فی آخر کتابه هذا انه ترجم من اللغه الکُردیه کتاب فی علل المیاه و کیفیه استخراجها و استنباطها من الارض المجهوله الاصل» نبطیه قومی عرب بودهاند، اما زبانشان غیرعربی بوده است (قاموس زبان کُردی، صفحه 38جلد اول، تالیف عبدالرحمن محمد امین ذبیحی چاپ 1977 م – مجمع علمی کُردی بغداد)- مقدمه کتاب نزانی مزگانی بقلم دکتر سعیدخان کردستانی چاپ آبان سال 1309 خورشیدی چاپ نورجهان در تهران صفحه پا تا بج و ...
باید دانست تا پیدایش اسلام حروف کُردی (ماسی سوراتی) در میان کُردان معمول بود و در عین حال کردها خط یونانی و خط آرامی سریانی را بکار میبردند. سه فقره اجارهنامهای را که «سید حسین» نامی از منسوبین شیخ علاءالدین در سال 1328 قمری در میان خمرهای از ارزن پیدا کرده بود،
این ورقهها توسط پرفسور براون به دست پرفسور «منس» متخصص خط و زبان یونانی رسید و مشخص شد که یکی از آنها به زبان پهلوی و خط آرامی سریانی است (88 ق. م) و آن دو ورق دیگر یونانی است و هر دو دارای یک مضمونند (نسختان) و هر دو را در زمان فرهاد چهارم، از سلاطین پارت (اشکانیان) نوشتهاند (21-22 ق) این اسناد دلالت دارند که در آن ایام منطقة اورامان تحت حکومت ارمنستان (آرتاکسیس) یا (آرتاکسیاس) بودهاست. حکمران اورامان هم بهمن سوم بودهاست. نسل هجدهم بهمن اول پسر اسفندیار اعلی جد سلسله سلاطین اورامان است.
اشکالی که در ذیل حروف مذکور (ماسی سوراتی) نوشته شده، معلوم نیست چه حروفی هستند ظاهراَ باید حروف ذیل باشند: (پ، چ، گ، و ، ل ، ت ، د، ر، ...) لام بزرگ، تای سبک، دال سبک، رای بزرگ.
پس از غلبه و توسعه اسلام حروف کُردی، میخی، آرامی و یونانی به کلی متروک و به جای آنها حروف «کوفی» معمول شد. قرآنی که اکنون در قریة «نگل» از محال «کلاترزان» سنه دژ (در راه مریوان) موجود است، و تاریخ آن قرن دوم هجری است گویا به خط کوفی نوشته شدهاست و پس از رواج خط نستعلیق، کرد و پارس هر دو نوشتار خود را با همین خط نوشتهاند.
بنابراین کُرد و پارس در خط هم، دوش به دوش همدیگر رفتهاند. (تاریخ شیخ محمد مردوخ برگ اول)
طبق تحقیقات دکتر «سپایزار» طوایف اربعه منظومه زاگروس یعنی کُرد قسمت آرارات که عبارت از کُرد لولو و گوتی و کاسو و شوبارو»هستند، هر یک دارای یک زبان ویژه ولی نزدیک به هم بودهاند، مانند طوایف کُرد امروزی که هر چند شاخ و برگ کلمات آنها متفاوتند ولی اصول کلمات در زبان همه یکی و نزدیک به هم است.
بعضی از مستشرقین میگویند: که زبان طوایف اربعه زاگروس «آری» بوده است. ولی زبانِ آری هم تاکنون معلوم نشده که چه قسم بوده است زیرا هنوز مدرکی به زبان آری به دست نیامده است.
ملک الشعرای بهار در سبکشناسی میگوید: «مادها نخستین کسانی بودند که خط را در ایران بوجود آوردند، هخامنشیان سنگنوشتههای خود را با خط مادی مینوشتند و در واقع پارسها خط میخی خود را از مادها اقتباس کردند» (جلد اول سبکشناسی چاپ 1356 تهران صفحة 65)
بنابراین ما اکنون باید از زبان کردهای قسمت آرارات صرفنظر کنیم و در اطراف زبان طبقه دوم کرد یعنی کُرد خاور صحبت کنیم «ادارمیس لتر» مولف کتاب «تبلیغات ایران» میگوید: «زبان مادها همان زبان اوستا: «آویستا» بوده ولی تا کنون مدرکی به زبان مادی به دست نیامده تا با اوستا تطبیق شود».
استرابون جغرافیدان یونانی «که در اوائل قرن اول میلادی مرده است» درباره «ایران قدیم» میگوید: « پارس و ماد زبان همدیگر را بخوبی میدانستند، پس معلوم میشود که زبان پارس و ماد خیلی نزدیک به هم بوده، مانند زبان پارسی و کُردها که امروزه (اتنوگرافی = Ethnography) علم قوم شناسی بر آن تاکید میکند (جدول زبان چهارگانه که بعد ذکر میشود) و اکثر تواریخ هم تصریح کردهاند به اینکه زبان مادها همین زبان کُردی مکری بوده است. چنان که زند و اوستا که به زبان مادی نوشته شده خیلی نزدیک به لهجة مکری است و یا همان زبان مکری است.
این نظریه از طرف هوارت و دارمستتر و بعضی دیگر از کارشناسان تایید شده است و نتیجه این است که زبان اوستا (آویستا) ی زرتشت زبان کُردی مادی است. زبان پارسی هم در آن دوره همان زبانی بوده که در آثار پرسپلیس (= استخر پارس) نوشته شده است.
تفاوتی که در اکتشاف اخیر حاصل شده است، کُردها و واژگان زیادی از عربی داخل زبان خود نکردهاند و به عکس زبان فارسی شکل افعال خود را تا حد امکان حفظ کردهاند. چنانچه نوشتن نامه به زبان کُردی ساده خیلی آسان است اما به زبان فارسیِ ساده، دشوار است.
بهرحال کردهای امروز از حیث زبان چهار شعبهاند:
1- کُرمانج 2- گوران 3- لُر 4- کَلهُر
هر یک از این چهار شعبه نیز به چندین شعبه دیگر منشعب شدهاند و تغییر زبان دادهاند.
کرمانج شمالی: جزیری، هریزی، بایزیدی، بوهتانی آشیتهیی، ژنگاری، دیاربکری، هکاری , بادینانی و خراسانی
کرمانج جنوبی: موکری، سلیمانی، سورانی و سنهیی: سنندج، گلباغی، جافی، بایایی، اردلانی (اورامانی)، جوانرویی، روندی ، براخویی، گروسی، رشوندی، موصلانی، هجیجی، ممستی، کرماشانی، له کی، زازایی، سیورکی، یاری، مافی، باجه لانی، کاکهیی، زهنگنهیی، هه ورامی، لوری، به ختیاری، گیلی، شیروانی، لولو، منگوری، فهیلی، که لهوری و گونههای دیگر و این تنوع لهجهها خود برکتی است برای زبان غنی کُردی.
هر جور باشد از منابع دجله و فرات تا خلیج فارس قلمرو زبان کُردی بوده است و پایتخت این زبان اول تیسفون پس از آن زاگروس و سپس اسپاهان، بنابراین ما میتوانیم بگوییم که زبان کُردی در تمام ولایات ایران قدیم که اسکندر مقدونی بر آن حکمروایی کرده عمومیت داشته است.
در هر حال اصل زبان کُردی خاورستان بطور تحقیق همان زبان مادی آویستایی (اوستایی) است که اصل و ریشة آن همان زبان آریان قدیم است که آنرا زبان «انزانی» گفتهاند که همان پدر تمام زبانهای مادی و هندی و پارسی و عیلامی است و تقریباً سه هزار سال پیش از زایش آریاییها با آن مکالمه میکردند و بعدها منشعب و مختلف شده و تغییرات کلی پیدا کردهاست.( نقل از کتاب زانایانی کورد به زمانی کوردی به قلم محمد صالح ابراهیمی صفحات 183 تا 191 حروفچینی شده 10/4/1374 خورشیدی.)
باید گفت: حتی در کُردِی اورامانی که در کوهستان واقعاند و بهتر توانستهاند رابطه خود را با اصل زبان کُردی حفظ کنند برای زن و مرد، افعال متفاوت است میگویند: فرهاد آما، شیرین آماینی یعنی آمد. فرهادلو، شیرین لواینی یعنی رفت و بر این قیاس کلیة افعال مانند عربی است.
انسان معرب (اَنزان) است که عرب(ز) را مبدل به (س) و فتحة همزه را مبدل به کسره کرده است، حالا هم در منطقه اورامان به جای انسان، انزان میگویند. مانند (ازد و اسد) که تحت همین تبدیل واقع شده است (رجوع به ترجمة «تاریخ ابن خلکان ملهب بن ابیصدره»)
پرفسور د.ن مک کینزی میگوید به قول شانیدز: «تردیدی نیست که با یک متن زبان کُردی روبرو هستیم که در نیمة اول قرن پانزدهم میلادی احتمالا بین سالهای 1430 – 1446 نسخهبرداری شده است» از کلمات زبان کُردی معمول در بخش شمالی:
Pak-I Xuda.Pak – I Tavawa Pak – T bemarg avar xac zudl bahr-1
Ma.rahmar Kun avarma. پارسی
Pakiz Xude ناب خالص . Pakiz Zahm توانا . Pakiz Vematag.مادی
Koy Hati xiciz Kerma, برای ما Rahmatema Zam به معنی توانا
Izzkirma به معنی ما
و باز شانیدز مینویسد: کشف الفبای تازه کشف شده آلبانیهای قفقازی و اهمیت آن برای علم که به وسیلة IBulasdie نوشته شده در یک دستنویس ارمنی مربوط به قرن پانزدهم که شامل مجموعهای از الفباهای یونانی، سریانی، لاتین، گرجی، قبطی، عربی و آلبانی میباشد صورت گرفته است.
در همین دستنویس ارمنی دعائی به هفت زبان متفاوت موجود است و دربارة یکی از متون گفتهشده که به زبان مادی marac باشد.» د.ن.مکنیزی
در هر صورت آن متن کوتاه مادی_ پارسی، هم از این جهت که برای نخستین بار به نام «زبان ماد» جملاتی به دست میدهد و هم از این که رابطه بسیار نزدیک زبان مادها را با زبان کُردی (و سایر زبانها و لهجههای ایرانی امروز) نشان میدهد
دارای اهمیت فراوان میباشد. (نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، شماره دوم و سوم، سال دوم 1345 خورشیدی، صفحه40 تا41 ، به قلم فاتح شیخ الاسلامی زیر نام زبان مادی).
حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده (در صفحه 776 فصل 4 چاپ 1362 باهتمام دکتر عبدالحسین نوایی در باب 6 از کتاب البلدان) نقل میکند که در زمان خلیفه دوم که حصار شهرستان شاپوری «قزوین» در محاصره سپاه اسلام بود، بعد از جنگیدن زیاد، مسلمانان پیغام میدادند یا مسلمان شوید یا جزیه بدهید، اهل قزوین بر سر باروها با صدای بلند میگفتند:
(نه مسلمان بیم نه گزیت دیم بشین ئومهکه بَشین کهیمه برَهیم) یعنی نه مسلمان میشویم و نه جزیه میدهیم، بروید (برگردید) به مکه تا ما هم نجات یابیم. این شعر در حقیقت به زبان کُردی گورانی است که در قرن اول اسلام موجود بوده است. واژه شین: (بشین) به معنی رفتن است که با ادخال (ب) امری از حالت مصدری و سوم شخص جمع (مذکر یا مونث) خارج شده و صورت امر حاضر و مخاطب به خود گرفته است. واژه (شین) در شعر مولانا خالد نسخه جامعه و نسخة نابیغه نیز بکار رفته است:
(وه سبزده هه نی ئه وخورجه بینه راهی بی کوچ که در، شین وهمهدینه)
یعنی در روز جمعه سیزدهم ماه ربیع الاول پیامبر، این ماه رخسار از مکه به مدینه هجرت کرد. واژهی شین، شی، بشینه، شاندی، هنوز در زبان کُردی معمول و متداول است. «بابا طاهر عریان لُر» گوید: (بشم واشم از این عالم بدرشم...)
حکیم مولوی کُرد گوید: (دیدهی سهرئهرشی...) بابا طاهر، دیوان مولانا خالد نقشبندی چاپ استامبول؛ دیوان مولوی کُرد، کوواری گرشهی کوردستان، شماره 2 و 3 سالی دوم، صفحه 11، چاپ 1360 خورشیدی؛ زریزه زیرین به قلم (شه پول)، صفحههای 152تا 151؛ ملک الشعرای بهار، دکتر سعید خان کردستانی، و آیت الله شیخ محمد مردوخ کردستانی، و م. اورنگ در آثار خود راجع به حملة اعراب به ایران و مناطق کردنشین، قتل و غارت و به اسارت گرفتن مرد و زن ایرانی و کشت و کشتار کردها بحث کردهاند و از داد و بیداد و دعا و التماس مردم و شعرای آن ایام که در پیشگاه الهی التماس کردهاند تا بلکه خداوند به داد ستمدیدگان برسد، این اشعار را در آثار خود نقل کردهاند که به چامه هورموزگان مشهور است:
هورموزگان رمان آتران کوژان ویشان شاردهوه، گه ورهی گهورهکان
زور کارئهرهب کردنه خاپور گونداو تی پاله، به شی شاره زور
ژنی و که نیه کان، وه دیل بشینا پیا ئازا، تلیا ژروی هوینا
ره وشت زهردهشت مه نووه بیکهس به زهیهک نکا هورموز، وه هیچ کهس
از این مطالب معلوم میگردد که زبان کُردی راههای دور و درازی را پیموده است و فراز و نشیبها را دیده است. (گوندا: گونا، ئی پاله این خط این منطقه)- استاد جمیل روژبهیانی به نقل از امین زکی میگوید: که این اشعار توسط واسیلی نیکتین در حاشیة 18 صفحه 11 در کتاب خهبات کورد چاپ شده است. - مقدمه شرفنامه تاریخ مفصل کردستان تالیف امیر شرفخان بدلیسی با مقدمه و تعالیق و فهارس به قلم محمد عباسی چاپ 1343، مجله گرشهی کوردستان شمارهی 2 و 3 اول شماره مجله گرشهی کوردستان در 1 مارس 1981 منتشر گردیده است- مجله مهر شماره 5 چاپ 1316 م و کوردشناسی م. اورنگ صفحه 78 تا 87 چاپ 1346 خورشیدی»
این چامه در سال 1910 م در بایکول جنوب سلیمانیه روی یک قطعه پوست پیدا شده راولینسون سال 1826م و هیرتسفلد 12-1611 م در بایکول تحقیق کردهاند و وجود این چامه را تایید کردهاند. دانشنامه مزدیستا واژه نامه و توضیح آیین زهردشت. دکتر جهانگیر ارشیدری چاپ دوم 1378 خورشیدی چاپخانه سعدی نشر مرکز تهران صفحه 192 و مجله گزینگ به زبان کُردی به قلم (شه پول) محمد صالح ابراهیمی شماره 39و40 تابستان و پاییز 2003 م صفحه 41تا 47.
پروفسور مینوسکی میگوید: زبان کردی بر پایههای متین و استواری قرار دارد و متکی باصول اساسی تاریخی و یکی از لهجههای مادی و سکایی است و زبان کردی پیش از انشعاب و تفرق بعدی کردان در عهد باستان پدید آمده است و عنصر زبان مادی در پیدایش کلیة السنة شمال غربی ایران موثر و عامل اساسی بوده است و کردان فقط از ماد صغیر که اتروپاتین: (آذربایجان) کنونی است و به اکناف و اطراف پراکندهاند و در سال 836 قبل از زایش مسیح از ماد و مادها نام برده شدهاست، در کتاب اساس فقه الغه
ایرانی! زبان کرد بقلم آلبرت زوسین، دستور جامع و کامل زبان کُردی تهیه و تدوین شده است.
مویه (سفر دوم 1812) مینویسد در 31 ماه اوت هر سال جشن کُردی بافتخار آزاد شدن ایران از جور و ظلم ضحاک برپا میگردد و این جشن کُردی در بعضی کتابها به نام عیدالکُردی نام برده شده است. مار زیر عنوان چلبی- کُرد و کردستان، و اسیلی نیکتین، چاپ 1366 ترجمه محمد قاضی، صفحة 5 ، مقدمه عباسی بر شرفنامه صفحه 32 تا 48 چاپ 1343- در آغاز جنگ جهانی، دو مرکز فرهنگی کُرد فراهم گردید.
1- یکی در دمشق که آثار ادبی نزدیک به مکتب حکیم احمدخانی را چاپ و تجدید چاپ میکرد.
2- دوم در بغداد که انتشار آثار ادبی کُردی وابسته به سبک و سنت باباطاهر عریان در آن تمرکز یافته بود. در کنار آنها در قاهره چاپ انتقادی از متن کتاب شرفنامه به همت محمدعلی عونی و فرجالله ذکی و همچنین یک اثر کُردی مربوط به الهیات تالیف حکیم سیدعبدالرحیم الحسینی نامدار به مولوی کُرد به لهجه گورانی صورت کرفت.
امیر جلادت بدرخان که در 1951 که بر اثر تصادف فوت کرد که بر اثر شرکتش در قیام ناکام حجوآقا در ترکیه به سوریه رفته بود، در دمشق در محله کردان ساکن شده بود و برادرش امیرکامران بدرخان مقیم بیروت که از 1952 به پاریس رفت ناشر افکار این نهضت مجله (هاوار) بود که به زبان کُردی و فرانسه چاپ میشد و نخستین شماره آن در ماه مه 1932 منتشر شد و مورد تایید و کمک مادی و معنوی کردان تحصیل کرده قرار گرفت منجمله: ههوینده سوری، علی سیدو، و از پزشکان، دکتر احمد نافذ، از شاعران خلقی جگر خوین، عبدالخالق اسیری، قدریجان و مصطفی احمد بوتی، بنیانگذاران مجله هاوار یک الفبای کُردی با حروف لاتین پدید آوردند. ساده که در حد امکان علایم مشخصه و اصوات معمول در زبان کُردی را با وضوح کامل منعکس میکرد. مجله هاوار میکوشید بخشهای مختلف کُردیکرمانجی را متحد سازد و از زبان شاعران کلاسیک کُرد بهره گیرد. و یکصد و دو سال پیش نیز روزنامه به زبان کُردی توسط مقداد بدرخان و بدرخانیان چاپ و در قاهره، انگلیس و فرانسه منتشر گردیده است:
1- در تابستان 1934 کنگرهای در ایروان درمورد فرهنگ و زبان کُردی برگزار شد. 2- از 1928 ببعد ادبیات کُردی کتبی به زبان کُردی در میان کردهای ارمنستان تدریس شد3- از ادبیات کلاسیک کُردی حکیم احمد خانی و فولکلور غنی کُردان در ارمنستان استفاده میگردید، روزنامه، کتاب، چاپ و نشر ادبی کُردی در ارمنستان بعد از کنگرة 1924 گستردهتر شد، املای زبان کُردی و زبان کُردی تا حدودی در ارمنستان بینقص شد.
کنگره 1924 ایروان آرزوهای صریح زیر را بیان داشت:
1- واژهسازی یا احیای واژگان فراموش شده زبان کُردی، 2- استفاده از زبان کُردی در مدارس
3- تهیه و تدوین دستور و گرامر زبان علمی کُردی 4- تهیه مقدمات کنگرة دوم کردشناسی و پژوهشهای علمی 5- هیئت علمی بکوشد تا هیئت مامور، گرامر و دستور زبان کُردی علمی و بی غل و غشی را تدوین نماید.
از 1931به بعد یک دوره تحصیلات زبان و ادبی کُردی وابسته به کرسی زبانشناسی(فیلولوژی) ایرانی دایر شد و راجع به زبانهای ایرانی و کُردی تحقیقات بسیار جالب دربارة کردان اختصاص یافت و دربارة بعضی مسائل، ترکیب صدا (فونتیک) در زبان کُردی انجام گرفت و در همان حال رابطة علمی زبان و ادب کُردی «کُردهای شوروی» با دیگر مناطق و نقاط کردنشین و زبان و ادبیات کُردی آنان پیش آمد. (تحقیقات محمد عباسی بر شرفنامه و کرد و کردستان، واسیلی نیکتین، ترجمه محمد قاضی)
استادانی که در شکلگیری زبان کُردی نقش داشتهاند
علی تره ماخی هکاری، که در قرن دهم میلادی و قرن پنجم هجری قمری میزیسته، دستور زبان کُردی را نوشته و اشعاری را سروده است و کامران عالی بدرخان با لوسبول مارگریت فرانسوی (Lousbole Marcarete) در کتابی در مورد امثال کُردی که در 1937 در پاریس چاپ شده از آثار و اشعار وی بهره بردهاند.
علی حریری که در قرن 11 میلادی(1010 تا 1077 میلادی) در شمزین میزیسته و دیوان شعرش و نوشتههایش بهدست ونیکتین رسیدهاست، دارای و شعر غزل نرم و زیبا و روان و خوشآهنگ بوده است.
حاجی قادر کویی در ستایش دو علی کُرد زبان گفته است:
دو عهلین، شاعیرن وه کوحهسان به ردهشان و حه ریر مه سکهنیان
ملا خلیل سیرتی و دیگر علما و مدرسین علوماسلامی که اغلب کتابهای درسی را و قواعد صرف و نحو، بلاغه و غیره را به زبان کُردی ترجمه و تفسیر و برای طلاب علوم دینی بیان میکردند شعرایی نظیر حاجی قادر کویی، فهقی طیران مولف داستان اسب سیاه و دیوان اشعار (که در لنینگراد چاپ شدهاند)، ملاری باته ای مولف منظومه دمدم، و اشعار مولودنامه، حکیم احمد خانی، ملا جزیری، نالی، وفایی، علامه ملا پریشان، حکیم مولوی کرد، استاد محمد خال (مفسر قرآن)، استاد ملا عبدالکریم مدرس، امام شافع زمان، استاد علاءالدین سجادی، ملاکریم فدایی، غلامرضا ارکوازی، سیدصالح ماهی دشتی، استاد مسعود محمد، دکتر مارف خزانهدار، پروفسور مصطفی رسول، دکتر اورحمان مارف، دکتر مظهر، و شاعران و نویسندگان بیشمار دگر.
سر سیدنی سمیت میگوید: «... زبان کُردی لهجه مشتق یا مشوش فارسی نیست بلکه زبانیست که دارای تطورات حقیقی و قدیمی میباشد......» در تایید همین نظر ادموندس نیز گوید: «... بهتمام معنی معلوم شده که زبان کُردی، یک زبان مشهور و صاف و آریانی است و دارای خصوصیات ممتازی است.» میجرسون که به اندازه یک کُرد
زبان کُردی میدانست و از یک دانشمند زبانشناس، کُردی را بهتر میشناخت از زبان کُردی بهعنوان یک زبان صاف و ممتاز که بهخوبی محفوظ شده است، نام میبرد.
موریس گارزونی بیست سال مشغول تحقیق و تالیف دستور زبان کُردی بود، این کتاب وی، در لهجه اهالی عمادیه شاخهی کُرمانج در سال 1779 م در ایتالیا در شهر رُم چاپ شده است. هورنلی (Hornli ) در مسافرت تحقیقی سال 1835 برای ترجمه انجیل لوقا، از شیوه زبان موکری استفاده کرده که به عقیده او شیرینترین و کاملترین شکل زبان کُردی است که برای همة کردهای متکلم به آن لهجه، قابل فهم است. هیئت علمی فرانسوی ژاک دیمورگان در کردستان (1891 – 1889) درباره اکثر گویشهای کُردی تحقیق کرده و نتیجه پژوهشهای این هیئت در زمینه تاریخ، جغرافیا و زبانشناسی مردم کردستان در 1899 در پاریس به چاپ رسیده است.
هیئت ژاک دیمورگان روی گویشهای موکری، کرماشانی، سنهِیی، گروسی، بایزیدی، اورامانی، جافی، رجبی، سلیمانیهای، لکی، خاجوندی مطالعات زبانشناسی دقیقی انجام داده و گویش موکری را بهترین و گستردهترین نمونة زبان کُردی دانسته است. پروفسور اسکارمان به کمک شادروان دکتر جواد قاضی معلم کُردی خود، ضمن فراگرفتن زبان کُردی به تحقیق پرداخت و بههمت و بازگویی دو چرگر با ذوق و هوشمند بنام رحمن بکر و میرزا اسکندر منظومه، چریکه و داستانهای باستانی را جمع و در برلن آلمان متون کُردی با ترجمه آلمانی آنها به نام تحفه مظفریه به چاپ رسانیده است.
پرفسور فاسوم آمریکایی «گرامر عملی زبان کُردی» را به زبان انگلیسی نوشت، فاسوم با ذکر دیباچهای بسیار فاضلانه در بررسی زبانشناس گویشهای زبان کُردی دربارة زبان مردم موکری از قول ای. ب.سون A.B.Soane مینویسد: «... اهالی این منطقه زبان کُردی را با خالصترین لهجه و بهترین شکل گرامری آن بکار میبردند، لهجه آنها قدیمیترین لهجههاست... بقدری عالی مانده که میتوان آنرا بمنزله میزانی برای مقایسه سایر لهجهها بکار برد.»
کتاب گرامر عملی زبان کُردی پراتیکیِ فاسوم در سال 1919 بعد از مرگش در ماساچوست آمریکا بچاپ رسیده است. امیر شرفخان در شرفنامه که در 1005 قمری نوشته شده است، جامعه کرد و زبان کُردی را بنام اقوام اصلی: کرمانجی، لری، کلهری و گورانی معرفی و مورد بررسی قرار داده است.
استاد توفیق وهبی، زبان کُردی را به چهار گویش اصلی کُرمانجی، لری، گورانی، زازایی قسمت نموده – زبان شناس معروف لرچ Lerch متخصص گویش کُرمانجی معتقد است، که بطور کلی کردهای زازا زبان کرمانجی را میفهمند، دانشمندان کرد مانند توفیق وهبی و مستشرقین خارجی در زمینه رسمالخط کُردی و تکامل آن گامهای موثر و با ارزشی برداشتهاند (نشریه دانشکده ادبیات اصفهان شمارهی – 1 – 1343 به قلم محقق دلسوز دکتر عبیدالله ایوبیان زیر نام فرهنگ کُردی)
پیشنهادی برای پایداری زبان کُردی:
اهل قلم کرد زبان، ادبیات گرانمایه کُردی و شاهکارهای زیبای این زبان را بخوبی از نظر علمی و هنری، بیشتر معرفی نمایند، نگارش یک تاریخ ادبیات تحقیقی و انتقادی با روش علمی از کارهای بسیار مفید و با ارزش خواهد بود.
جمع کردن منطومهها، (بیتها) قصهها، حکایات، آواز، تصنیف و ترانهها، لغز، پند و امثال حکم کُردی، آثار نظم و نثر شعرا (ی قدیم و کنونی)، ادبا و نویسندگان کُردی و بطبع رسانیدن آنها بصورت انتقادی.
پینوشت:
کتاب شناسی جهت تدریس1:
بنه مالهی زانیاران،
یادی مردان،
دیوان نالی با شرح استاد علامه ملا عبدالکریم مدرس،
میژوی ادبی کُردی،
دیوان مهم وزین
، کتاب در زمینه میژوی ادبی کُردی،
دیوان ملا پریشان، ارکوازی، ملای جزیری،
قواعد زبان کُردی دکتر اورحمان مارف