محمد اهوازیان
در این بحبوحه گسترش روز افزون بیماری مهلک کرونا جایی که دولتها و ملتها در تب کرونا در حال سوختن هستند شاهد آن هستیم که در جمهوری اسلامی ایران، گردانندگان برنامههای سروش، ایتا، گپ و روبیکا و حتی آموزش و پرورش وارد یک جنگ الکترونیکی تمام عیار شدهاند.
از یک طرف آموزش و پرورش با بیش از 1 میلیون معلم و با بیش از 14 میلیون دانشآموز که با راهاندازی کانالهای مختلف آموزشی توانایی جذب مخاطبین در این دامنه وسیع را دارد و از طرف دیگر پیامرسانهای داخلی به گفته کارشناسان حوزه امنیت اطلاعات، ارتباطات و کشف جرایم رایانهای، درصف قرار گرفتن کاربر به هنگام نصب این پیام رسانها، حکایت از عدم توانایی این پیام رسانها در سرویسدهی حتی در حجم پایین به کاربران را دارد، چه برسد به حجم میلیونی از کاربر همچنین به گفته این کارشناسان؛ امکان زیاد درز اطلاعات به بیرون و احتمال سوءاستفادههای حداقل تبلیغاتی از اطلاعات کاربران چندان نمیتواند از این برنامهها، برنامههای قابل اطمینانی برای کاربران بسازد .
در خبرها هم داشتیم که اطلاعات 42 میلیون کاربر ایرانی توسط نسخههای غیررسمی تلگرام (تلگرام طلایی) به بیرون درز کرده است.
برنامههایی که بدون شک در روزهای معمول سال توانایی هیچ رقابتی را با هیچ نرم افزار خارجی را ندارند و حالا اوضاع را کاملا بر وفق مراد و به سود خود در حال رقم خوردن پیدا کردهاند.
شاید بهترین تعریفی که بعد از بحرانهای آذر ماه 98 و این بحران اخیر درباره این نوع محصول داخلی حوزه IT میتوان کرد این است که: بحران خوراک این برنامهها است.
حالا که اوضاع در سایه ضرورت خانه نشینی و آموزش از راه دور و به صورت مجازی در حال رقم خوردن است. گردانندگان این پیامرسانها و با توجه دستورات سابق حکومتی مبنی بر الزام ارگانهای مختلف جهت استفاده از این نرم افزارها، جهت به اصطلاح گسترش سیطرهی خود و اعلام پدرخواندگی فضای مجازی داخلی، دچار یک جنگ تمام عیار فرسایشی با همدیگر شدهاند. جایی که هرکدام به هر قیمت ممکن خواستار ربودن گوی سبقت به نفع خود هست.
شاید هم بتوان گفت که دعوای زرگری هم نمیتواند چندان تعریف نامناسبی برای این دعوا تلقی گردد.
دعوایی که معمولا نتیجه آن، دو زرگر، سود به دست آمده حاصل از افزایش لیست تعداد مخاطبین را میان خود تقسیم خواهند کرد.
اما قربانی این ماجرا کیست؟
بدون شک قربانی اصلی این ماجرا، آن معلم حقالتدریس با حقوق 1میلیون تومانی و آن دانشآموزان خصوصا روستایی خواهد بود.
در این اوضاع نابسامان اقتصادی این معلم باید حداقل با 2 ماه حقوق، یک گوشی موبایل برای خود بخرد تا در این گیر و دار بتواند جوابگوی خواستههای آن مدیر آموزش و پرورشی باشد.
بر روی یخچال خانگی خود مطلب بنویسد، تولید محتوا کند و بر روی پیام رسان ایتا بارگذاری کند؛ نخیر معاونت آموزشی خواستار آپلود این محتوا بر روی کانال سروش است.
بله؛ در این بین هم کارکنان ردههای مختلف آموزش و پرورش هم چندان بیکار ننشستهاند و هرکدام در حد توان خود خواستار نقش آفرینی لازم در شکلگیری این فضای جدید هستند.
وزنکشی به معنای کلمه
تحت عناوین مختلف و به اصطلاح به منظور ثبت عملکرد در روزهای تعطیل کرونایی، معلمین و دبیران را ملزم به نصب این برنامه و یا آن برنامه میکنند.
حداقل آموزش وپرورش تکلیف خود را با خود روشن کند!!! اصلا معلوم هست این وسط در این دعوای زرگری این ساخت و پاختها بین چه کسانی دارد صورت میگیرد؟
6/4/2020