دکتر کریم بنی سعید عبدیان رئیس سازمان حقوق بشر اهواز
همزمان با افزایش تنش کنونی میان ایران و امریکا، تهدیدهای ایرانی شدت میگیرند به گونهای که ایران پس از خروج ترامپ از معامله هستهای در سال گذشته، به حملات و تهدیدهای تقریبا روزانه خود علیه همسایگان و منطقه ادامه میدهد. رهبران ایران هر روز توان نظامی ویرانگر خود را به ما یادآوری میکنند و تکرار میکنند که اگر مورد حمله قرار گیرند، دشمن را با موشکهای بی نظیرشان نابود میسازند.
به شکلی خیالی در باره زرادخانه موشکیشان اغراق فراوان میکنند. اما روشن است که این غلو در گفتار بیشتر از آنکه برحقیقت استوار باشد درراستای جنگ روانی روی میدهد و مصرف داخلی دارد، وقتی دست به مقایسه زرادخانه ایران با توان امریکا یا حتی همسایگانش در کشورهای خلیج عربی بزنیم.
واقعیت اینکه ایران از ضعف و کمبود بسیار در قدرت نظامی در سه بخش از نیروهای مسلح رنج میبرد؛ یعنی نیروی هوایی، زمینی و دریایی. نیروی زمینی ایران از مشکل ضعف ترابری لوجستیکی رنج میبرد چرا که بیشترین واحدهای آن زرهی سنگیناند و در نتیجه حرکتشان کند. نیروی دریایی ایران نیز بسیار کوچک است و درسلاح و کشتیهای تاکتیکی محدود. نیروی هوایی اما تا حدودی شبه معدوم است و تقریبا موجود ندارد.
مشهوراست که هر نیروی نظامی مدرنی در دوران جدید به طور اساسی بر نیروی هوایی اتکا میکند. ایران میخواهد نقص و ناتوانی درنیروی هوایی را با موشک جبران کند. اما به آسانی میتوان گفت، این نمیتواند جایگزین آن باشد.
هواپیماهای نظامی ایران تنها شامل 130 تا 150 جنگنده است- که بخش زیادی از آنها مربوط به نسل دوم هستند- عمر هر نسل در حدود 20 سال است در حالی که اکنون نسل پنجم جنگندهها از سوی امریکا و روسیه و فرانسه به خدمت گرفته میشوند.
از دهه پنجاه قرن پیش و در مراحل اولیه جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی بین شوروی و ایالات متحده، موضوع موازنه موشکی با شدت و حدت دنبال میشد به خصوص درباره مزایا و معایب موشکها در مقایسه با جنگندهها. نتیجه نهایی این بود که اگرچه میتوان موشکها را برای اهدافی محدود همراه با نیروهای دیگر به کاربرد، اما نیروی موشکی به تنهایی نمیتواند جایگزین جنگندهها بشود. علاوه براین، هواپیماهای نظامی و جنگندههای مدرن و بمب افکنها میتوانند حدود دوازده موشک استراتژیک حمل کنند؛ خواه موشکهای سنتی یا هستهای(برای نمونه «بلک جک» امریکایی).
به همین دلیل توان جنگندهها و بمب افکنها برای حمل موشک و بمب و هدفگیری دقیق آنها، توسعه داده شد. از مزایای بمب افکنها تغییر مسیر حملات در مرحله شلیک و ادامه تماس با مرکز در زمان درگیریهاست.
جنگندههایی از نسل پنجم مانند «سوخوی 27» روسی و «اف 22» و «اف 35» امریکایی و جنگندههای فرانسوی وجود دارند که دارای سرعت بالای 2.5ماخ است(یعنی بیش از دو برابر سرعت صوت). موشکهای مدرن به پنج دقیقه وقت نیاز دارند تا آماده شلیک شوند در حالی که جنگندههای در هوا میتوانند بسیار سریعتر از آن باشند.
این جنگندهها با امتیاز در سرعت و قدرت بر توان مانور دادن در حملات زمینی شناخته میشوند. برعکس موشکها، هدف اصلی جنگندهها ایجاد برتری هوایی در میدان جنگ است که درجنگهای سنتی در دوران معاصر ضروری است. ایران تصمیم گرفت از مأموریت دشوار توسعه نیروی هوایی دست بکشد و به جای آن توسعه و دستیابی و استقرار مجموعه گستردهای از موشکهای کروز و موشکهای بالستیک را آغاز کرد. همه موشکهای کنونی ایران مانند«صاعقه، قادر، شاهین، شهاب، فجر، سجیل، خرمشهر و شهابهای یک، دو و سه» همه گونههایی مختلف از سامانههای موشکی روسی و چینی و کره شمالیاند. یعنی هیچ چیز ساخت داخل نیست آن گونه که ایرانیها ادعا میکنند.
در خصوص هدفگیری موشکهای قابل حمل، برخی هواپیماها مانند «رافائل» فرانسوی این توان را دارد که 40 نقطه را هدف گیری کند و در یک زمان به 4 هدف شلیک کند.
نیروی هوایی ایران25 هواپیما از نوع «میگ29» را در اختیار دارد که5تای آنها از عراق به سرقت رفته است. همچنین 55 هواپیمای مدل «اف4» و 16 جنگنده مدل«اف 5» و 10 هواپیمای مدل «سوخوی22 و 24»روسی و حدود20 هواپیمای مدل «میراژاف1» فرانسوی و 50هواپیمای از نسخههای قدیمی و غیر پیشرفته را در اختیار دارد.
مدرنترین جنگندهای که ایران در اختیار دارد «اف 14 تام کت» ساخت شرکت«گرومن» است که دیگر به این شکل تولید نمیشود چرا که «نور تراپ گرومن» دارای بالهای چند وضعیتی با امکان کوچک کردن حجم خود بر عرشه ناو هواپیما براست. البته همه این هواپیماها در زمان محمد رضا شاه پهلوی خریداری شدند.
در حقیقت شاه به هشدارها و توصیههای کارشناسان اهمیتی نداد که میگفتند این هواپیما یعنی «اف 14» برای مأموریتهای دریایی طراحی شده و مخصوص ناوهای هواپیما براست که ایران آنها را در اختیار ندارد، اما او به این حرفها گوش نداد و 80 فروند از آنها را خریداری کرد.
در آستانه انقلاب خمینی در سال 1979، 120 خلبان ایرانی در امریکا آموزش دیدند. اغلب آنها به ایران برنگشتند و برخی از آنها هنوز به عنوان راننده تاکسی در ایالت تگزاس امریکایی کار میکنند.
پس از چند دهه امروز جز 20 تا 25 فروند از آن هواپیماها بیشتر به خدمت گرفته نمیشوند که به کمک تکنسینهای روسی راه اندازی شدند. از 59 فروند باقیمانده دیگر برای حالت نگهداری و تعویض قطعات یدکی استفاده میشود.
ایران تعدادی پهپاد نیز دارد اما غیرپیشرفته و برای مأموریتهای محدود و اهداف تاکتیکی و تجسسی با برد کوتاه.
از جهتی دیگر، سامانههای موشکی ایران از تهدیدهای جنگ الکترونیکی در امان نیستند چرا که از روی سکو پرتاب میشوند و این نقطه ضعف بزرگی است. کارشناسان نظامی میدانند که موشک براساس اصل «fire&forget» شلیک میشوند؛ یعنی شلیک کن و فراموش کن. این برعکس استفاده از هواپیماهای جنگی است که در آنها میتوان مأموریت، نقشه، اهداف را تغییر داد و قابلیت مدیریت و کنترل را دارند.
وقتی دست به مقایسه میان قدرتهای موشکی و نیروی هوایی میزنم از روی حدس و گمان نیست، من در زمینه طراحی و ساخت هواپیما و موشک در دو مرکز فرماندهی هواپیمایی و موشک وابسته به ارتش امریکا«u.s.army aviation and missile command» در سنت لوئیز در ایالت میسوری و در شهر هنتسویل در منطقه آلاباما فعالیت کردم.
پس میبینیم که ایرانیها گزینه سخت کم هزینه را انتخاب کردند، یعنی موشکها را تا بر نقطه ضعف نیروی هواییشان سرپوش بگذارند، اما در این توانها و در یک برنامه گمراه سازی منظم اغراق میکنند چرا که اغلب موشکهای ایرانی به جای استفاده از سوخت مایع از سوخت جامد استفاده میکنند که برای آماده شدن عملیات پرتاب وقت بیشتری طلب میکند.
با این زرادخانه، در حال حاضر موشکهای بالستیک میان برد ایرانی هیچ تهدید حقیقی برای نیروهای امریکایی ندارند. همچنان که همه موشکها و توان نظامی هوایی که ایران در اختیار دارد، تا حدودی برای امریکاییها شناخته شده است و میتوانند موشکهای ایرانی را پیش و پس از شلیک نابود کنند. پس زرادخانهای که ایرانیها با غلو و اغراق درباره آن صحبت میکنند، چیزی نیست جز «ببر کاغذی».
علاوه برهمه اینها، حملات سایبری امریکایی در ماه ژوئن سال جاری سیستم رایانهای ایرانی به کار رفته در کنترل شلیک موشکها و بمبها را در چند نقطه ایران هدف قرار دادند و به طور کامل از کار انداختند. همچنین نیروهای سایبری نظامی امریکایی ساعاتی پس از سرنگونی پهپاد تجسسی امریکایی، اقدام به تخریب پایگاه رایانهای مورد استفاده نیروهای نظامی ایران برای هدف قراردادن نفتکشها و حرکت باربری در خلیج عربی کردند. میتوان گفت فقط نیروی سایبری جدید امریکا میتواند همه سامانههای موشکی ایران را از کار بیاندازد؛ سامانههایی که از رده خارج شدهاند.
براساس فیلم مستند جدیدی با عنوان «روزهای صفر»، اخیرا امریکاییها نقشهای سایبریک را به روز کردهاند که میتواند همه زیرساختهای حیاتی ایران را نابود کند. نقشه درپنتاگون به «nitro zeus» معروف است و قادر است با ضربهای انتقامی سایبری علاوه بر از بین بردن بخشهایی از زیرساختهای غیرنظامی ایران از جمله شبکههای برق و گاز و خطوط تلفن و اینترنت و شبکههای ارتباطی و سیستمهای دفاع هوایی، همه سامانههای رایانهای ایرانی را از کار بیاندازند. مختصر اینکه این نقشه میتواند سیستمهای ایرانی را در یک آن تبدیل به موجودی کور و کر و لال سازد.
منبع: الشرق الاوسط فارسی
١٢/٩/٢٠١٩