جوابیه ی به سایتهای فرقه گرای پان ترکیست
ارومیه شهریست که دارای تنوع قومی و آئینی خاص خود بوده و به سان گستره ای موزائیکی گروههای مختلف زبانی و دینی را در خود جای داده است. اقوام مختلف چون کرد و آذری و نیز اقلیتهای دینی نظیر ارامنه و آشوریان در طول قرون متمادی به صورتی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زیسته اند و اگر تنشهایی نیز علی الخصوص در رابطه بین کردها و آذریها بوجود آمده محصول مجموعه ای از عوامل مختلف من جمله عدم مدیریت عقلانی و سوء مدیریت حکام محلی و... بوده است که ذکر این مسئله خود حکایت دیگری است و در این مختصر نمی گنجد. این نوشتار برآنست تا در حکم دفاع از استراتژی موسسه فرهنگی احمد خانی نکاتی را جهت تنویر افکار عمومی به اطلاع مردم شریف اورمیه اعم از کرد و آذری برساند. لازم به ذکر است که این حقایق در جوابیه تعدادی از سایتهای اینترنتی مجهول الهویه و تفرقه افکن با استناد به واقعیات موجود بیان میگردد.
موسسه احمد خانی:
موسسه احمد خانی نهادی فرهنگی و هنریست و دارای مجوز فعالیت از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میباشد. در اساسنامه این نهاد فرهنگی به اشاعه و گسترش فرهنگ اصیل ایرانی و کردی به عنوان یکی از اهداف اصلی موسسه خانی اشاره شده است. موسسه خانی با توجه به ظرفیتهای فرهنگ ایرانی و کردی اقدام به برگزاری کلاسهای زبان کردی جهت اموزش اعضای خانی،کنسرت موسیقی کردی در اورمیه و برگزاری مراسمات داخل موسسه از جمله گرامیداشت شعرا و ادبای کرد نموده و کمیته های مختلف ادبی، دانشجویی و زنان را که در اساسنامه این نهاد فرهنگی ذکر شده و به تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز رسیده، فعال کرده است.از محتوای اساسنامه خانی و نیز فعالیتهای ان در 10 سال گذشته کاملا مشخص میگردد که جملگی فعالیتهای آن قانونی بوده و این نهاد فرهنگی کماکان به رشد و توسعه فرهنگی کردی به مثابه یک هدف استراتژیک می نگرد. از دیگر ویژگیهای موسسه احمد خانی وجود ذهنیت دمکراتیک و توامان با تساهل و مدارا جهت حضور هموطنان فارس و آذری زبان بوده است که فعالیت انان علی الخصوص در بخشهای هنری و تئاتر و با همراهی و معاضدت دوستان کرد زبانشان توفیقات و افتخارات زیادی را برای موسسه خانی و مردم ارومیه بهمراه داشته است.
سایتها و افراد مجهول الهویه و شانتاژ فضای سیاسی و فرهنگی
اخیرا تعدادی از سایتها و وبلاگهای اینترنتی سکتاریست بدون توجه به پرنسیپهای اخلاقی و با هدف ایجاد عداوت و دشمنی بین دو ملت دوست و برادر آذری اتهامات بی پایه واساسی را مطرح کرده اند و با توجه به ساختار ایدئولوژیک و بسته خود که ملغمه ای از کرد هراسی، تفکرات پارانوئیدی و پان تورانیسم می باشد وجود کردها را به مثابه تهدیدی علیه آذربایجان برشمرده و با ذکر نام تعدادی از اعضاء موسسه خانی به گمانه زنی و سیاه نمایی پرداخته اند. اینان گمان کرده اند که اگر آدرس موسسه خانی و ویژگیهای ساختمان آنرا ذکر کنند و افراد و اعضای آنرا نام برده و یا با مراجعه با سایت" خانی" تعدادی از فعالیتهای آنرا ذکر کنند، اتهاماتشان صورت واقعی پیدا کرده ( هر چند به اشتباه) و یا در کلام خود غلو و اغراق کنند، خواننده فهیم و باهوش را فریفته اند. اما همه کسانی که از نزدیک با موسسه خانی آشنا هستند و یا در آن فعالیت می کنند، بخوبی ساختار و اهداف دمکراتیک و اخلاقی آنرا می شناسند و با استراتژی آن آشنا هستند. سوای این مسئله اگر به فحوای کلام و محتوای اینگونه سایتها نگاهی بیندازیم واژه های کلیدی چون اقلیت کرد مهاجر، تروریست، دشمن، حفظ تمامیت ارضی آذربایجان و نه ایران، بیچاره و یاغی را مکررا درباره ملت کرد به کار برده اند. بر این اساس میتوان آنان را از روی ادبیات پرخشگرانه، سطحی و نژاد پرستانه اشان بازشناخت و خط مشی سکتاریستی آنان را تحلیل کرد. اینگونه فرقه های رادیکال دو ویژگی اساسی دارند که در ذیل بدانها اشاره خواهد شد.
1- توهم امپراطوری پان تورانیستی و تئوری نگاه به غرب:
در این مورد به الهام گرفتن و تاثیرپذیری از نظریات پان ترکیستی که عموما از نظریات و تئوریهای روشنفکران ترک تبار کشورهای ترکیه، شوروی و سپس آذربایجان نشات گرفته است باید اشاره کرد. ایده ایجاد امپراطوری آرمانی پان ترکیسم، شامل کشورهای مغولستان، چین، روسیه، ایران، اوکراین، تاجیکستان، افغانستان، گرجستان، آران، ارمنستان، یونان، ازبکستان، ترکمنستان، عراق، سوریه، اردن، مجارستان و بلغارستان را شامل میشود. نژاد پرستی و تاکید بر نژاد برتر ترک، دشمن پنداری فارسها و کردها، تاکید بر فروپاشی روایت ایران زمین و ضرورت تجزیه آن نشان از شروع استراتژی جدید فعالان رادیکال هویتخواه ترک در رابطه با ایران میباشد. این نظریه که اکنون در چهارچوب استراتژی نوعثمانی گرائی AKP و البته با اندکی تغییر و تعدیل دنبال میگردد، کشورهای دارای جمعیت ترک نشین را در برمیگیرد. این استراتژی به مثابه چتر حمایتی، بعضی از گروههای آذری ساکن ایران را نیز در برگرفته و در همین راستا گروهی با نام شورای ملی ترکهای آذربایجان ایران در آنکارا که خود را نماینده آذریهای ایران نامیده است، تحت حمایت و پوشش حزب عدالت و توسعه شکل گرفته است. این گروه در اظهار نظری خود را به باکو و آذربایجان نزدیک میداند تا ایران. نمونه دیگر اقدامات و فعالیتهای ضدایرانی لابی وابسته به حکومت آذربایجان در امریکاست که ارسال نامه ای از دینا رورباکر نماینده ایالت کالیفرنیا به وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا مبنی بر تجزیه آذربایجان شرقی و غربی از ایران و الحاق آن به دولت آذربایجان از آن جمله میباشد. جدای از این مسئله باید اقدامات دولت آذربایجان در تامین لجستیک رژیم صهیونیستی و تبدیل این کشور به حیاط خلوت موساد و سیا را از جمله اقدامات خصمانه این کشور به شمار آورد که به قبله هویت خواهان رادیکال تبدیل گشته است.
2-کرد هراسی
بنا به شواهد معتبر تاریخی کردها از تبار و نواده گان مادهای آریایی هستند و جزء ساکنان تاریخی شمالغرب ایران و آذربایجان بوده و هستند. بررسی منابع مستقل و موثق تاریخی نشان از آریایی بودن این مناطق دارد. اما کردها هیچ گاه نخواسته اند از این واقعیت تاریخی به سان پروژه سیاسی و اجتماعی و جهت توجیه برتری نژادی بکار ببرند و با برجسته کردن مقوله نژاد، به طرد اقوام و اقلیتهای دیگر بپردازند. شوینیسم، نژاد پرستی و فاشیسم همگی محصول این نوع نگرش ویرانگرند که با صلح، آشتی و آزادی هیچگونه سنخیتی ندارند. ذهنیت افرادی که کردها را با لحنی تحقیرآمیز اقلیت مهاجر می¬نامد و خوشبختانه خود نیز نسبت به جامعه آذری زبان در اقلیت هستند، مروج اندیشه ضد دمکراتیک و فاشیستی خطرناکی است و این ذهنیت در صورتی که نیرومند گردد و کماکان ادبیات انکار را بر فضای گفتمان و دیالوگ ترجیح دهد، در عمل جز تکرار و بازتولید خشونت و واگرایی هیچ نتیجه دیگری نخواهد داشت... بدون شک این گروههای تندرو و رادیکال با سیاه نمایی و تبلیغات مسموم و زیر چتر حمایتی جریانات ضد ایرانی به فضای تحقیر و انکار دامن زده اند. آنها با برخورد عاطفی و رمانتیک نژادپرستانه، جعل و قلب تاریخ ، نوستالژی و خشونت گرایی و نیز رفتار پارانوئیدی بذر دشمنی و عداوت را در اذهان و قلوب شهروندان جامعه کاشته اند. پان ترکیستها از کردها، تصویری واژگونه و مسخ شده ارائه کرده و کردها را همچون دشمن فرضی قلمداد نموده اند و میخواهند با سفسطه و ادبیات تهاجمی توده های جامعه را بر علیه برادرانشان بسیج کنند. سئوالی که اینجا به ذهن خطور میکند این است که اگر فردا در خیابان و کوچه ای چند نفر کرد و ترک بر اثر تعصبی بیجا و کورکورانه با همدیگر درگیر شوند، جنایتی اتفاق بیافتد؟ آیا مسولیت اخلاقی و وجدانی آن بر عهده کسانی نیست که فضای دشمنی و عداوت را ایجاد کرده اند و با توهم آفرینی خشونت را تئوریزه کرده اند؟ موسسه خانی با تاکید بر راه حل صلح آمیز برای رفع تنشهای قومی؛ بر این باور است که ضمن قبول ابعاد هویت کردی و ایرانی خویش باید و بستر مناسبی را جهت گفتگو و تفاهم با برادران آذری زبان فراهم ساخت.. تجربه کشورهای مختلف که با تعارضات و بحرانهای قومی و فرقه ای درگیر بوده اند، باید آحاد جامعه ما را اعم از ترک و فارس و کرد و... به این نتیجه رسانیده باشد که ادبیات انکار و تحقیر، جز مقاومت و موضع گیری در برابر یکدیگر نتیجه ای نخواهد داشت و همه کسانی که در چهارچوب پروژه های نرم فرهنگی و چه با تکیه بر قدرت سیاسی محلی ، فضای ایزوله و آسمیلاسیون را بوجود می آورند، دشمنان درجه یک ملت و عاملان خشونت در جامعه هستند.
کمیته موسوم به دفاع مردمی از غرب آذربایجان و دیگر سایتهای نزدیک به این جریان که در راستای اهداف تجزیه طلبانه حکومت آذربایجان فعالیت میکند در تناقضی عجیب و رفتاری پارادوکسیکال، در قالب ادبیاتی طنز آمیز و تحریک آمیز، هموطنان آذری را به برخورد با هموطنان و همشهریان کردشان فرامیخواند. در جای جای سایت ایتنرنتی و نشریه اشان" توپراق" ضمن جعل تاریخ ، با ادبیات حماسی، راندن کردها و به قول خودشان حفاظت از سرزمین مقدس آذربایجان را وظیفه ترکها میداند. از دیدگاه این کمیته همه شهرهای کردنشین ، هویت ترکی داشته اند و ..... سئوال اینجاست که این آقایان که برای الحاق آذربایجان ایران به آذربایجان شمالی فعالیت میکنند، در صورت تحقق این رویای خام اندیشانه، تکلیف کردها که در آذربایجان خیالی زندگی خواهند کرد، چه خواهد شد؟ آیا تاریخ ژینوسایدی دیگر را تجربه نخواهد کرد؟ آیا کسانی که توهم جدایی آذربایجان از ایران و الحاق آن به امپراطوری پان تورانیسم را در سر می¬پروانند با مقاومت همه جانبه مردم کرد روبرو نخواهند شد...؟ از دیدگاه کردها صاحبان اورمیه همه کسانی هستند که در اورمیه زندگی میکنند، ارومیه میتواند مدلی از همزیستی مسالمت آمیز و توام با تساهل و مدارا و احترام به فرهنگ، زبان و آداب و رسوم سنن یکدیگر باشد. وظیفه ما روشنفکران دو قوم این است که جریانات فرهنگی و سیاسی را در مسیری هدایت کنیم که به تنش های خشم آلود و در حال اصطکاک توده های قومی دامن نزنیم، ما که در واقع با هم زندگی می کنیم چرا در سایه تحلیل سیاسی ناشی از تفاسیر تاریخی (معانی خود ساخته) به اهانت و تمسخر یکدیگر بپردازیم. آنچه که مهم است، جغرافیای انسانی است که از نقده گرفته تا ارس با هم در یک زیست- بوم شریک هستیم، هیچ قومی نمی تواند دیگری را حذف کند و آنچه که بجا می ماند زندگی اجتماعی اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با همدیگر است.
نکته دیگر آنکه این مدعیان دلسوخته مظلوم نما، وجود یک نهاد و موسسه فرهنگی کردی را در این شهر بر نمیتابند. در صورتی که 100% مدیریت کلان سیاسی، و فرهنگی درعمل در اختیار آنان بوده و در همین شهری که اخذ مجوز یک کنسرت کردی بمانند گذشتن از هفت خوان رستم دشوار است، در صورتی که برای آنان در کمترین زمان ممکن و با استفاده ازهمکاری و حمایتهای دستگاههای ذیربط، مجوز برگزاری کنسرتها و همایشها صادر میشود.....در پایان این یادداشت تاکید میگردد که کمیته مجعول فوق جهت تشویش اذهان عمومی به فرافکنی دست یازیده و اتهامات و عملکرد خود را به کردها و نماینده فرهنگی اشان موسسه احمد خانی نسبت داده است. موسسه خانی بارها تاکید کرده است که ضمن دفاع از هویت، زبان، فرهنگ و هنر کردی فعالیتهای خود را در چهارچوب قانون اساسی ادامه خواهد داد. دگر بار موسسه فرهنگی و هنری احمد خانی، همه کردها، آذریها را به برادری، تفاهم و دوستی فرا میخواند و همگی را از هرگونه رفتار تحریک آمیز و توهین و افترا برحذر میدارد. بدون شک گفتگو، احترام متقابل و تساهل و مدارا راه حل نهایی و کلیدی جهت پیشرفت، سربلندی و آرامش ساکنان این دیار خواهد بود. چنین باد.
موسسه فرهنگی و هنری اندیشه احمد خانی