سیمین صبری
چون یک ترک و عضوی ازمللی تحت ستم ملی در ایران، از حقّ تعیین سرنوشت تمام ملتهای تحت ستم در جهان به خصوص همسایگانمان که با آنها در آینده در صلح و دوستی میخواهیم زندگی کنیم، حمایت بی چون و چرا دارم، چون کسی که هر جای لازم آمده به هر گونه افراطی گری از سوی هر طرفی پاسخ رضایت بخش برای وجدان خود را دادهام . امروز هم میگویم که در اقلیم کردستان عراق و سرزمینهای کردنشین عراق، کسی جز کردها نمیتواند حرف آخر را بزند.
چه مخالف و چه موافق شیوههای مبارزاتی دیگر ملتها, از جمله کردها، باشم یا نباشم، معتقد هستم که کردها در کشورهای همسایه از جمله ترکیه و عراق هم، به اندازه کافی در راه احقاق حقوق ملی خود مصیبتهای ضدّ بشری و کشتارهای جمعی دیدهاند وصد البته شایسته آن هستند که امروز زمام امور خود را در چهارچوب تعاریف تصویب شده سازمان ملل در مورد حقوق ملتها و حقوق بشر در دست گیرند.
معتقد هستم که در واقع ایجاد یک کشور مستقل کُرد در همسایگی ایران، به همان شکل که آزربایجان با تمام کاستیهایش نسبت به جوامع مدرن دارد، چون خاری در چشم جمهوری اسلامی است که همواره این کشور را سرچشمه و منبع الهام و وسوسه 40 میلیون ترک در این سوی ارس میبیند، یک کردستان مستقل نیز میتواند فقط این رژیم را به تشویش و نگرانی بیشتر وادارد و به این ترتیب عامل تضعیف آن باشد . به همین دلیل است که ایران از جمله کشورهایی است که مخالفت خود را با رفراندوم 25 سپتامبر اعلام کرده است .
اما به عنوان یک فعال اکتیو امنستی که حتی به زودی در جلسه سالانه امنستی در نروژ شرکت خواهم کرد، هنوز مردد هستم که باید از اقدمات دولت بارزانی حمایت کنم یا نه! اینامر بیشتر مشکل میشود هنگامی که سازمان مستقل امنستی که باج بگیر هیچ قدرتی هم نیست تا کنون با مدارک و شواهد ارزشمندی، سوء استفاده از صفت «ستم دیده و صاحب حقّم» را از سوی پیشمرگهها گزارش داده و میدانم که امنستی هر گزارشی را که فقط یک شایعه باشد هرگز سرلوحه امور خود قرار نمیدهد. ماندهام که چه حادثهای در حال وقوع است؟ یک ملّت تحت ستم کامیاب شده به آزادی و حقّ تعیین سرنوشت خود میرسد؟، یایک قدرت نظامی دیگر چون اسرائیل در منطقه و این بار در همسایگی ما در حال زاده شدن است؟ تا حالا نیم میلیون عرب فلسطین به خاطر خاک و موجودییت ملت یهود، تحت نام اسرائیل، جان باختهاند! همان ملّت یهود که از مظلومییت آنها در طول 4 سال جنگ دوم هر چه بگوییم کم گفتهایم! آیا اینطور است که هر چه زورمندتر میشویم ، میتوانیم از دیوار همسایه هم بالا رویم؟ یعنی مرزهایمان با تناسب مستقیم زورمان تغییر میکند.
با تمام علاقه و با تمام احساس هم رزمی که در جبهه مبارزه برای حقوق ملی با دوستان بسیار ارجمند کُردم در گوشه کنار دنیا دارم، باید بگویم که هیچ نیرویی نباید به این دلیل که زمانی قربانی سیاستهای ضد انسانی و نژاد پرستی دولتهایی شده یا هنوز میشود، اجازه داشته باشد دست به انتقام جویی زند یا با سوء استفاده از فرصت و حمایتهای به وجود آمده، دیگر ملتها را سرکوب و دولت خود را با سیاستهای مشابهی که خود روزی محکوم آن بوده، بنا کند.
از صحبتهای بارزانی فقط بوی خون و قدرت نمایی بر میاید که بنده را به یاد «موشه دایان» نخست وزیر اسرائیل، و سیاستهای اسرائیل میاندازد که چند دهه است با همان بیرحمی با جنبش آزدیبخش فلسطین معامله میکند که هیتلر با یهودیان کرد.
مذاکره و گفتگو متاسفانه هنگامی که حزبی یا گروهی قدرت را به دست گرفت، فقط در صورتی با خواهش و التماس ممکن میشود که به سود قدرت حاکم یا در حال به قدرت آمدن باشد . هر چند که ملت هرگز از سازشهای اکو-پولیتیک و وعده وعیدهای پشت پرده با خبر نمیشود، اما دیر یا زود برنامه در حال اجرا کم کم خود را نشان خواهد داد. به امید این که فردا دولتهای بزرگ از کردستان و کُردها چماقی دیگر برای کوبیدن دیگر همسایگان و ملتهای منطقه نسازند و دولت کردستان منشأ نا آرامی، آشوب و جنگ فرساینده علیه دیگران نشود.
30/9/2017