احمد رشیدی نژاد
طرح مجدد برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق از سوی مسعود بارزانی(در تاریخ سوم مهرماه سال جاری)، نه تنها تحولی مهم برای کردهای عراق بلکه شوکی بزرگ برای صحنه سیاسی منطقه محسوب میگردد. تغییر شرایط و بسترهای سیاسی- نظامی ناشی از بحران تروریستی منطقه در سالهای اخیر موجب شده، که کردهای عراق و سوری با این فرض که «هر جا کردی است، آن جا کردستان است»، اقدام به توسعه سرزمینی کرده و با ایجاد «مرزهای شناور» بدعتی خطرناک را پایهریزی کنند! که هدف نهاییاش آرمان تاسیس «کردستان بزرگ» است. آن هم در شرایطی که بخش وسیعی از مناطق مورد ادعای کردهای عراق و سوری از ساختار قومی- مذهبی مختلط برخوردار است.
به طور ضمنی در عراق همزمان با فرمان عمومی آقای بارزانی برای برگزاری همهپرسی، در اقدامی خلاف قانون اساسی عراق، کنسرسیومی متشکل از سه شرکت آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در اقدامی بحثبرانگیز برای مشخص کردن حدود جغرافیایی «کشور جدید کردستان» خندقهایی حفر کردهاند که از شمالیترین مناطق عراق هم مرز با سوریه و ترکیه شروع و با در برگرفتن مرزهای اداری استان کرکوک و مناطق جنوبی آن حدوداً ۴۰۰ کیلومتر مرز داخلی در داخل خاک عراق را تفکیک میکند! اقدامی که حتی در تضاد کامل با محدوده جغرافیایی است که هیات کردهای متشکل از رهبران آنه در زمان تدوین قانون اساسی عراق (ژوئیه ۲۰۰۳) با حضور نمایندگان آمریکا و نماینده سازمان ملل متحد در خصوص مرزهای جغرافیایی اقلیم کردستان در عراق، بر سر آن به توافق رسیده بودند.
مسئلهای که لااقل توجیه تاریخی و جغرافیای ندارد و تنها محصول شرایط نامتعادل منطقه است. به طور مثال تنها در کرکوک با اینکه گفته میشود ٤٨ درصد جمعیت این منطقه کُرد هستند اما اعراب، ترکمنها، مسیحیان و سایر اقلیتهای قومی و مذهبی از دیگر ساکنان اصلی این استان به شمار میروند و با رفرندام مورد نظر مخالفاند. با این فرض حتی اگر اکثریت با کردهای این منطقه باشد باز هم اکثریت ضمنی یک قوم در یک واحد سیاسی(مثلاٌ ایالت یا کشور) لزوماٌ به معنی حق حاکمیت و تعیین سرنوشت برای سایر اقوام نیست، چرا که از نقطه نظر تاریخی و جغرافیایی ممکن است این قوم (با اکثریت) منطقهی وسیعی را در آن واحد سیاسی ساکن و حاکم نبوده باشند و لزوماٌ این اکثریت یا تراکم تنها به مناطق شهری یا محدوده خاص مربوط بوده و در مناطق دیگر اقوامی با پراکندهای بیشتر و جمعیت کمتر، وسعت بیشتری را در اختیار داشتهاند(کشور ترکمنستان با مساحتی حدود 488 هزار کیلومتر مربع حدود 6 میلیون نفر، و مغولستان با مساحتی حدود 1میلیون و 560 هزار کیلومتربع مربع تنها حدود 3 میلیون نفر جمعیت مثالهای خوبی در این مورد هستند). لازم به ذکر است که کرکوک از سه سال پیش و پس از حمله داعش به این شهر، تحت کنترل اقلیم کردستان عراق در آمده است. در آن زمان و پس از پیشروی داعش در این استان، نیروهای امنیتی عراق فرار کرده و پیشمرگههای کرد نیز بلافاصله جایگزین آنها شده و نیروهای داعش را بیرون راندند. از آن زمان تاکنون اگرچه کرکوک جزء جغرافیای اقلیم کردستان بهشمار نمیرود اما تحت کنترل حکومت اقلیم است. مقامات کرد نیز اعلام کردهاند که نیروهای پیشمرگ هرگز از مناطقی که آزاد کردهاند، عقبنشینی نخواهند کرد، و اگر نیروهای عراقی بخواهند این مناطق را از دستشان خارج کنند با آنها درگیر خواهند شد!
منافع ایران در همکاری با ترکیه در کردستان عراق
در سوریه نیز آشفتگیهای به وجود آمده و تضعیف حکومت مرکزی گامی بزرگ به جهت تحقق کردستان بزرگ تلقی شده است. مطابق این فرض بحران موجود کلید برون رفت این قوم از قفل محضوریت جغرافیای و تاسیس کشور کردستان بزرگ است. در این راستا سوریه تجزیه شده و کشوری کردی در شمال سوریه به عنوان پیش قراول سایر مناطق، خود را به دریای مدیترانه میرساند. فرضی که در جهات دیگر- شرق (ایران)، شمال(ترکیه) و جنوب(عراق)- عملأ دست نیافتنی است. تا پیش از این حتی در بحبوبه حملهی آمریکا به عراق(2003)، که ظاهرأ همه شرایط مساعد تحقق چنین رخدادی بود، تشکیل چنین دولتی، حتی از نظر شخصی همچون جلال طالبانی غیر واقع بینانه مینمود و ایجاد اقلیمی خودمختار را نهایت خواست کردها میدانست. اما رصد تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که کردهای سوری که تا پیش از بحران در سه منطقه مجزا از هم در مناطق جزیره، کوبانی و عفرین، اقدام به تشکیل کانتونهای(بر مبنای این طرح هر یک از حکومت های سه گانه به گونهای خود مختار به حیات سیاسی خویش ادامه میدهد)کرده بودند، به مناطق یاد شده بسنده ننموده و از همان آغاز درگیریهای سوریه، بیاعتنا به تنشهای فی مابین با اتخاذ رویکردی مجزا در پی تشکیل اقلیمی خودمختار، نظیر آن چه در شمال عراق است گام برداشتهاند. در این بین عدم قدرت بالای سایر گروه های حاکم بر سوریه و تضعیف پی در پی حکومت مرکزی نیز فضا را برای آنها مهیا ساخت، چرا که سایر طرفین درگیر به واسطه عدم کاهش قدرت شان از رویارویی با کردها پرهیز نمودند. در چنین شرایطی کردهای سوری به جهت تشکیل این نوار باریک در شمال سوریه، از طریق ائتلاف با برخی عربها و ترکمنهای ساکن در میانه سه کانتون زمینه اتصال آنها را فراهم آورند. زمانی اهداف هویدا تر شد که نیروهای کرد «یگانهای مدافع خلق» شهر استراتژیک «تل ابیض» را از کنترل داعش خارج کرده و دو کانتون جزیره و کوبانی را از راه منطقه تل ابیض به هم متصل نمودند. هم اکنون منطقه کوبانی و جزیره به یکدیگر متصل شده و کنترل حدود 600 کیلومتر مربع از نوار 800 کیلومتری مرز شمالی سوریه با ترکیه را در اختیار آنهاست. لذا چنانچه کردها با "سپر فرات" ترکیه مواجه نمیشدند و موفق به اتصال کوبانی به عفرین میشدند(حد فاصل میان جرابلس تا اعزاز) عملأ تا تحقق رویایشان و رسیدن به آبهای بینالمللی تنها یک گام باقی میماند. وقفهای که معلوم نیست تا چه زمان نیز تدام خواهد داشت.
بر این اساس چنین به نظر میرسد که اعلام همه پرسی از سوی مقامات حکومت اقلیم کردستان، موضوعی محدود میان دو بازیگر عراقی و کردی نبوده و در واقع سناریویی بزرگ و مستمر به منظور تحقق آرمان کردستان بزرگ است که قدم به قدم در حال اجرا و رخ نمائی است. موضوعی که بیشک امنیت کشورهای منطقه بویژه ترکیه، ایران، عراق و سوریه را در سالهای آتی تحت الشعاع قرار خواهد داد.
نویسنده: احمد رشیدی نژاد
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.
5/9/2017