سخنان، حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران از پیامدهای فروپاشی این پروژه بزرگ خبر داد؛ توافق آشتی با غرب بر مبنای توافق هستهای که در زمان باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا منعقد شد. کنگره آمریکا با بازگرداندن برخی تحریمهای اقتصادی علیه ایران، حکومت این کشور را غافلگیر کرد. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نیز ضمن تهدید به لغو توافق هستهای، بر این موضوع که این توافق، به شکلی که اوباما آن را امضاء کرد، بیش از آنکه در راستای منافع آمریکا باشد، به سود ایران است، تاکید کرد.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشترین طرفی هستند که خواهان استمرار توافق هستهای با ایران است. آنها این توافق را مرحلهای جدید در روابط با رژیم تهران دانسته و پس از امضای این توافق، قراردادهای تجاری هنگفتی با ایران منعقد کردند. آنها پیش از این امکان بستن قرارداد تجاری با ایران را نداشتند زیرا که حکومت آمریکا، شرکتهای اروپایی طرف قرارداد ایران را تحریم میکرد و آنها را در لیستهای سیاه جای میداد. برخلاف اروپاییها، کشورهای عربی و به ویژه کشورهای خلیجی، بیشترین طرفی هستند که از این توافق ناراحت است. این کشورها با توافقی که به خطر ایران اتمی پایان دهد مخالفتی نداشته و مشکلی با برقراری روابط تجاری با ایران ندارند، آنها مخالف امتیازاتی هستند که در ازای توافق هستهای با ایران پرداخت شد و بارزترین این امتیازات، آزاد گذاشتن دست نیروهای ایران برای نبرد در سه پایتخت عربی کشورهای سوریه، یمن و عراق و تهدید دیگر کشورهای عربی است.
اگر ایران وضع تحریمهای جدید را لغو توافق هستهای تلقی کرده و به غنیسازی مجدد اورانیوم بپردازد، این موضوع باعث بروز مجدد تنشها است. ایران غرب را مقابل دو گزینه قرار میدهد؛ یا برنامه هستهاش که غرب و اسرائیل را تهدید میکند را ادامه دهد و یا به این کشور اجازه دهد بر منطقه مسلط شود. ایران موفق شد از این موضوع به عنوان سلاحی برای باجخواهی از غرب استفاده کند و توافقی را با دولت اوباما منعقد کند که هدف از آن تنها متوقف کردن برنامهاتمی ایران بود ولی در مقابل دست ایران را برای قلدربازی در همه جا و از جمله جاهای مانند خلیح، عراق افغانستان و پاکستان که دایره مصالح ایالات متحده آمریکا به شمار میروند، باز گذاشته شد.
این موضوع که پایبندی ایران به متوقف کردن پروژه اتمیاش یک پیشرفت مهم است و باید بابت آن با رفع تحریمهای اقتصادی و تجاری به این کشور پاداش داد را نمیتوان کتمان کرد، لیکن دولت اوباما بیش از اندازه در مقابل ایران کوتاه آمد و منطقه را برای ایران باز گذاشت تا برای اولین بار در تاریخ این کشور و به شکل مستقیم، در کشورهایی مانند یمن و سوریه که حتی مرز مشترک با ایران ندارند، وارد جنگ شود. توافق هستهای مسئول بخشی از هرج و مرج موجود در منطقه است. در زمانی که جامعه بینالمللی سعی میکرد از دست پیکارجویان گروههای افراطی مانند داعش که از اقصی نقاط جهان به منطقه آمدهاند، خلاص شود، در سوریه بیش از 50 هزار پیکارجوی افراطی که از مناطق مختلف آورده شدهاند، تحت فرماندهی سپاه پاسداران ایران میجنگند.
از آنجا که توافق هستهای پشت درهای بسته میان تیم اوباما و تیم حسن روحانی مورد مذاکره قرار گرفت، کشورهای منطقه، تا چندی پیش اطلاعی از جزئیات آن نداشتند. دولت اوباما در حالی به کار خود پایان داد که از خود یک مین خطرناک بر جای گذاشت. همه شواهد نشان میدهد که ایران پس از توافق هستهای، رفتار تهاجمیتری در پیش گرفته است. شاید توافق هستهای بتواند پروژه اتمی ایران را یک دهه دیگر به عقب بیاندازد، لیکن آتش جنگهای خطرناکتری را در خاومیانه شعلهور کرد و نظامهای موجود را بیش از آنچه ایران از آغاز انقلاب این کشور در سال 1979 تهدید کرده، تهدید کرد.
علاوه بر این، توافق هستهای جایگاه تندروهای دینی و امنیتی را در تهران مستحکمتر کرد. تهدیدهای جدید ایران درباره تحریمهای اقتصادی آمریکا، باید جدی گرفته شود، زیرا نشانگر روش ایران برای تحمیل خواستههای خود، از طریق خشونت و هرج و مرج است. عقبنشینی آمریکا در سوریه، یک خطای تاکتیکی بزرگ است، زیرا که [سوریه] میدانی است که جهان میتواند در آنجا ایران را محاصره کرده و به همکاریهای منطقهای وادار کند. عقبنشینی آمریکا در سوریه با اقدامات این کشور علیه ایران در تضاد است، زیرا که واشنگتن از سویی در زمینه توافق هستهای به ایران فشار میآورد و از سوی دیگر دست این کشور را در سوریه باز میگذارد.