عماد آبشناس
دو طرح است که در صورت اجرا می تواند حمل و نقل بین المللی و بالطبع اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار دهد یکی راه آهن شمال به جنوب و دیگری کانال آبی کشتیرانی شمال به جنوب که هر دو از ایران و روسیه می گذرند، در اجلاس باکو کلید اجرای پروژه راه آهن شمال به جنوب زده شد، اما برخی کشورها بر عدم اجرای آن شرط بندی می کنند. با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی جهانی شاید بتوان گفت امروزه شانس اجرای طرح راه آهنی که موسکو و بنادر شرق اوروپا را به آب های گرم خلیج فارس و اقیانوس هند متصل می کند در اوج است. زمانی این پروژه آرزوی پیتر بزرگ قیصر معروف روسیه بود اما امروزه می توان گفت آرزوی ایرانی ها هم هست.
در صورت اجرای این طرح حمل و نقل بین المللی به جای دورزدن جزیره عرب و یا آفریقا می تواند کالاها را با هزینه بسیار ارزانتر و همچنین زمان سریعتر از آسیای شرقی به اوروپا و برعکس منتقل کند. بدیهی است در این صورت استفاده از باب المندب و کانال سوئز و همچنین تنگه جبل الطارق کمتر می شود و همه کشورهایی که از عوارض مربوطه منتفع می شدند این در آمد ها را از دست خواهند داد. از سوی دیگر این خط یک کانال حمل و نقل استراتژیک هم به حساب می آید و کشورهای ذیربط را از فشارهای دیگر کشورها به ساحل امن می کشد، کشورهای متخاصم را هم وادار می کند که کالای خود را با هزینه های بالاتر از مسیر های قبلی عبور دهند، امری که در رقابت اقتصادی بین المللی به ضرر کشورهایی خواهد بود که با دارندگان این خط راه آهن ممکن است خصومت بورزند و اقتصاد کشورهای اوروپایی و همچنین کشورهای آسیای شرقی را بیش از پیش به ایران و روسیه وابسته می کند و قطعا در این صورت امکان وضع تحریم بر علیه این دو کشور بسیار دشوارتر از قبل خواهد شد.
با این شرایط بدیهی است که این کشورها (دشمنان ایران و روسیه) خوششان نیاید چنین خط راه آهنی و یا کانال آبی ای راه اندازی شود. و طی دو دهه قبل مشاهده کردیم که هر بار این طرح (راه آهن شمال به جنوب) مطرح می شد ایالات متحده به آذربایجان فشار می آورد تا چنین طرحی اجرایی نشود. دقیقا مانند ماجرای سنگ اندازی های ایالات متحده و عربستان سعودی و اسرائیل بر سر ایجاد خط لوله انتقال نفت وگاز ایران به اوروپا ویا ایران به شرق آسیا.
حتی برخی کارشناسان معتقد هستند که سرمایه گذاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در جنگ سوریه وعراق گذشته از مسایل سیاسی دلایل اقتصادی هم داشته و این کشورها امیدوار بودند که با تسلط بر عراق وسوریه بتوانند خط لوله انتقال نفت و گاز خود به اوروپا را ایجاد کنند و از این کشورها عبور دهند.
در صورتی که کانال کشتیرانی شمال به جنوب هم اجرایی گردد می توان گفت این امتیاز استراتژیک برای ایران و روسیه دو چندان که هیچ چند ده چندان خواهد شد.
با توجه به شرایطی که روسیه طی سه دهه اخیر مخصوصا پس از فروپاشی شوروی با آن مواجه بود و همچنین شرایطی که ایران به دلیل تحریم های بین المللی با آن مواجه بود هر دو کشور تلاش داشتند بیشتر به حل و فصل مشکلات داخلی و بین المللی خود بپردازند و کشورهای دیگر همچون ترکیه وایالات متحده و اسرائیل و عربستان سعودی و… از این خلاء استفاده کردند تا در آذربایجان نفوذ پیدا کنند و اخ اتصال زمینی ایران و روسیه را قطع کنند. اما امروزه شرایط ایران و روسیه خیلی فرق کرده.
روسیه در عهد جدید آقای پوتین سیاست بازگشت ابر قدرت را در پیش گرفته و ایران پس از برجام تلاش دارد همه دیوارهایی که دوروبرش کشیده شده بود را بشکند. آذربایجان هم می داند در این منطقه پر آشوب نمیتواند روی همپمانانی که هزاران کیلومتر دورتر هستند حساب باز کند تلاش دارد پس از اتفاقاتی که در ترکیه پیش آمده و چرخش 180 درجه ای سیاست آقای اردوغان به سمت روسیه و ایران از قافله عقب نماند و خود را به جمع کشورهای مقتدر منطقه پیوند بزند.
برخی در ایران به دلیل شرایط زیست محیطی مخالف طرح ایجاد کانال کشتیرانی شمال به جنوب هستند در حالی که برخی مستدل باور دارند که ایجاد این کانال نه فقط به شرایط زیست محیطی آسیب منفی چندانی نمی زند بلکه می تواند شرایط زیست محیطی داخل ایران که به سمت خشکی پیش می رود را از خشکی نجات دهد و تغییرات اکو سیستمی آن بیشتر برای ایران مثبت است تا منفی. البته بنده کارشناس محیط زیست نمی باشم که نظر یک طرف را تایید کنم اما می توانم تصور کنم که در صورت ایجاد یک کانال آبی بزرگ که از وسط کشور بگذرد قطعا شرایط اقلیمی این مناطق بهبود خواهد یافت، چه در غرب کشور که امروزه به دلیل کم آبی پوشش گیاهی اکثر مناطق از بین رفته و مردمان ایران با ریزگردها دست و پنجه نرم می کنند و چه در صورتی که این کانال از کویر خشک شرق کشور بگذرد. بدیهی است که در صورت عبور این کانال آبی مناطق همجوار آن هم آباد تر خواهد شد و امکان اشتغال بیشتر و رونق اقتصادی این مناطق نیز بالاتر خواهد رفت چون کانال آبی فقط برای عبور کشتی های بزرگ از نقطه شروع کانال به نقطه انتهایی کانال ایجاد نمی شود و کشتی های کوچکتر و لنج ها هم خواهند توانست در این کانال آبی تردد کنند و به این دلیل ایستگاه ها و بنادر مختلف میتواند در سرتاسر کانال راه اندازی گردد تا به جای پیاده کردن کالا در بنادر شمالی و یا جنوبی کالا به نزدیکترین نقطه از شهرهای نزدیک به این کانال منتقل گردد که هزینه حمل و نقل این کالا را نیز کمتر خواهد کرد.
با این شرایط و با توجه به اینکه امروزه شانس اجرای پروژه راه آهن شمال به جنوب بسیار بالا می باشد، می توان گفت احتمال دارد طرح کانال آبی نیز هرچه سریعتر اجرایی گردد.
11/8/2016