عماد آبشناس
پس از گذشت حدود دو سال از تشکیل ائتلاف آمریکایی موسوم به ائتلاف مبارزه با تروریسم در عراق و ناکامی های آن در مبارزه با تروریست ها، نیروهای مردمی که با برنامه ریزی و حمایت سپاه پاسداران ایران تشکیل گردیده اند موفق شدند پیروزی های چشم گیری در جنگ با تروریست ها به دست آورند، پیروزی هایی که آمریکایی ها تلاش دارند خود را در آن سهیم بدانند. جا دارد یادآوری کنم که نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سیاه آمریکا قرار دارد و فرمانده آن سردار قاسم سلیمانی نیز شخصا در لیست تحریم های ایالات متحده قرار دارد اما آمریکایی ها مخصوصا فرماندهان نظامی آنها در عراق التماس ملاقات با سلیمانی و همکاری با نیروی قدس را دارند!
سخنان اخیر آقای جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده (که گفته بود حضور ایرانی ها در عراق مثبت و در راستای منافع آمریکا است) نشان می دهد که آمریکایی ها خیلی روی پیروزی های نیروهای وابسته به ایران در عراق حساب باز کرده اند و متوجه شده اند که بدون ایران و بدون این نیروها به هیچ وجه امکان پیروزی بر تروریست ها در عراق وجود ندارد.
شاید تفاوت عملکرد این نیروها نسبت به نیروهای دیگر را بتوان در آزادی فلوجه سنجید ، شهری که آمریکایی ها با آن همه دبدبه و کبکبه خود در اوج حمله نظامی و اشغال عراق نتوانستند آن را اشغال کنند. (البته برخی کارشناسان معتقد هستند نخواستند چرا که می خواستند مکانی برای کاشت و رشد تروریسم در عراق فراهم کنند). نمی توان انکار کرد که پوشش هوایی ایالات متحده در این عملیات بی تاثیر نبوده اما بیشترین تاثیر آن در خودداری از هدف قراردادن خودی ها (کما اینکه قبلا اتفاق می افتاد) بود.
دیگر رازی پنهان نیست که دلیل اصلی ناکامی ائتلاف آمریکایی در شکست داعش و گروه های تروریستی حضور حامیان این تروریست ها (که متحدان اصلی ایالات متحده در منطقه نیز به شمار می آیند) در این ائتلاف است. و آمریکایی ها بعد از دو سال متوجه شده اند که همه اطلاعات عملیات که در اختیار همپیمانانشان بوده در اختیار داعش هم بوده و به این دلیل قبل از برخواستن هواپیماهای غربی جهت بمباران داعش، تروریست ها آماده بمباران و مواضع مورد نظر عملا تخلیه می شده. به این ترتیب می توان گفت که برخی همپیمانان ایالات متحده در این ائتلاف بیش از اینکه نقش همراه را ایفا کنند نقش جاسوس را داشتند.
پس از تشکیل اتاق عملیات چهارگانه (روسیه – ایران – عراق و سوریه) + حزب الله لبنان در بغداد و ورود هماهنگ آنها به جنگ عملا این ائتلاف عزم جدی برای نابودی تروریست ها در منطقه خاورمیانه نشان داد و نشان داد که وقتی عزم جدی برای نابودی تروریست ها وجود داشته باشد هیچ قدرتی جلودار آنها نخواهد بود. و این ائتلاف نشان داد که فیلم های رعب و وحشتی که توسط کارگردانان هالیوودی داعش ساخته شده بود پوچ و بی محتوا است و این گروه بیش از آنقدر که مدعی است توخالی می باشد.
از همان ابتدا هم آمریکایی ها خیلی تلاش کردند تا با روسها توافق کنند که نوعی مرز بندی سهمیه ای منطقه ای ایجاد کنند بگونه ای که روسها در سوریه فعالیت کنند و آمریکایی ها در عراق اما بزرگترین مشکل آمریکایی ها در این بود که روس ها روی زمین در سوریه همپیمانانی مثل ایران وحزب الله و یگان های مردمی علاوه بر ارتش سوریه را داشتند در حالی که آمریکایی ها در عراق کسی را روی زمین نداشتند که بتواند پیشروی زمینی کند، و بدیهی است تا پیشروی زمینی وجود نداشته باشد سالها بمباران هوایی بی ارزش است.
در ابتدا آمریکایی ها متصور بودند که می توانند روی نیروهای کرد مخصوصا پیشمرگه ها در عراق به عنوان نیروی زمینی خود حساب باز کنند، اما کرد ها هم به دلیل روابط بسیار نزدیک خود با ایران و هم به دلیل اینکه واهمه آن را داشتند که در صورت گسترده شدن شعاع عملیاتی نیروهای خود امنیت کردستان عراق مورد مخاطره قرار گیرید، حاضر نشدند آن همکاری ای که آمریکایی ها خواهان آن بودند را با آنها انجام دهند.
به همین دلیل آمریکایی ها هم در حین مذاکرات هسته ای با ایران و هم پس از آن تلاش کردند ایران را متقاعد کنند همانگونه که با روس ها در سوریه همپیمان هستند با آمریکایی ها در عراق همپیمان شوند. اما ایرانی ها حاضر نشدند همان ائتلافی را که با روس ها در سوریه داشتند را با آمریکایی ها و همپیمانانشان در عراق داشته باشند و می توان گفت اصلی ترین دلیل ایرانی ها وجود نفوذی و جاسوس و حامیان تروریست ها در این ائتلاف و بی اطمینانی به آمریکایی ها بود. تنها راهکاری که در این میان وجود داشت همکاری واسطه ای میان این دو بود به این معنا که ارتش عراق به عنوان محلل و یا واسطه همانگی میان نیروهای وابسته به ایران و نیروهای وابسته به ایالات متحده در عراق عمل کند.
در حالی که مشاوران نظامی آمریکایی اعتقاد داشتند که عملیات اولیه در عراق باید آزاد سازی موصل باشد و حمله به فلوجه بسیار خطرناک و آزاد سازی آن امکان پذیر نمی باشد مشاوران نظامی ایرانی (همان مستشاران) تصمیم گرفتند که حمله به فلوجه باید انجام شود و فلوجه باید قبل از موصل آزاد گردد و تابوی آمریکایی شهر تسخیر ناپذیر باید شکسته شود.
آمریکایی ها در چندین نوبت حتی تهدید کردند که اگر خواسته آنها مبنی بر شروع عملیات از موصل برآورده نشود به هیچ وجه در عملیات فلوجه همکاری نخواهند کرد که حتی پیغامی از طرف ایرانی ها دریافت کردند که محتوای آن مبنی بر این بود که:"شما دخالت نکنید و نیروهای خودی را هدف قرار ندهید ما نیاز به کمک شما نداریم".
پس از شروع عملیات و پس از اینکه معلوم شد نیروهای وابسته به ایران در حال پیشروی هستند آمریکایی ها اقدام به بمباران برخی مواضع داعشی ها نمودند تا بتوانند ادعا کنند که در این عملیات سهم داشتند.
پس از پیروزی نیروهای وابسته به ایران در فلوجه این روزها ظاهرا آمریکایی ها شیر شده اند و از وزیر دفاع آنها تا وابستگان و رایزنان نظامی شان به سمت عراق سرازیر شده اند تا به قول خودشان برای عملیات موصل برنامه ریزی کنند، و رسانه های آنها وانمود می کنند که انگار آنها در عملیات فلوجه سهم داشتند.
این روزها مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده گرم شده و دمکرات ها برای پیروزی بر علیه جمهوری خواه ها به یک پیروزی قابل توجه بر علیه تروریست ها در سطح بین المللی نیاز دارند تا بتوانند ادعا کنند سیاست های دولت آقای اوباما موفق بوده و کاندیدای آنها یعنی خانم هیلاری کلینتون نه فقط ادامه دهنده این راه خواهد بود بلکه (به قول خود آقای اوباما در سخنرانی حزب مطبوعش) هم از اوباما و هم از همسرش آقای کلینتون بهتر عمل خواهد کرد.
به این دلیل امروزه دولت آقای اوباما تلاش دارد که پیروزی نیروهای وابسته به ایران در فلوجه را به نام خود مصادره کند و هر چه سریعتر عملیات موصل شروع شود تا بلکه بتواند قبل از روز انتخابات از این برگه استفاده نماید، اما اینبار ایرانی ها آرام گرفته اند و به دولت آقای اوباما گفته اند که چنین امتیازی را حاضر نیستند ارزان به آنها بدهند.
31/7/2016