حسین آرین (کارشناس نظامی)
در بخش پیشین افول کارایی نیروهای دولتی سوریه و عقبنشینی پیاپی آنها در مقابل گروههای پیکارجو، از کارافتادگی اقتصاد سوریه، بههمریختگی بافت اجتماعی این کشور و همچنین دامنه گسترش حضور نظامی روسیه بررسی شد. در این بخش پیشروی گروههای پیکار جو، هماهنگی ایران و روسیه برای کمک به اسد، رویارویی احتمالی آمریکا و روسیه در حریم هوایی سوریه، هدفهای سیاسی و استراتژیک روسیه و بالاخره نشانههای تعدیل موضع آمریکا در قبال اسد و احتمال ترسیم افق روشنی برای حل بحران سوریه بررسی میشود.
پیشروی گروههای پیکارجو
برخی از مقامهای روسی از جمله ولادیمیر پوتین و سرگئی لاروف، در مصاحبههای اخیر خود در توجیه گسترش حضور نظامی روسیه در خاک سوریه گفتهاند، این حضور سابقه دیرینه دارد و نظامیان روسیه همتایان سوری خود را برای بهکارگیری تجهیزات روسی آموزش میدهند. در این رابطه دولت روسیه، روز پنجشنبه ۲۶ شهریور، اعلام کرد که حمایت نظامیاش از دولت بشار اسد باهدف مبارزه علیه تروریسم، محافظت از استقلال سوریه و جلوگیری از بروز یک «فاجعه تمامعیار» در منطقه صورت میگیرد.
به رغم این توجیهات، واقعیت این است که به رغم کمکهای پیشین روسیه و ایران به سوریه، گروههای پیکارجوی مخالف رژیم اسد بهطرف غرب کشور به ویژه به سوی لاذقیه پیشروی داشتهاند و ادامه این پیشروی، مکانی را برای عقبنشینی بیشتر اسد باقی نگذاشته داشت. عقبنشینی تاکتیکی نیروهای اسد از لاذقیه، مانند آنچه که پیشتر در حسکه، قنیطره و بخشهایی از درعا، حلب و ادلب اتفاق افتاد، مترادف با سقوط رژیم اسد خواهد بود.
لاذقیه به منزله قلب جامعه علوی سوریه و جایگاه حامیان سر سخت رژیم اسد است و دسترسی گروههای پیکار جو به آن، سقوط طرطوس و باقیمانده مناطق ساحلی سوریه را در پی خواهد داشت. طرطوس بعد از لاذقیه دومین بندر بزرگ سوریه و مرکز استان طرطوس است. نیروی دریایی روسیه در این بندر پایگاه دایر کرده است و از منظر استراتژیک طرطوس اهمیت فوقالعادهای برای روسیه در دریای مدیترانه دارد.
ظاهر شدن نفربرهای مدرن روسی از نوع «بت آر -۸۲ آ» در لاذقیه و مناطق اطراف آن و اعزام تکاوران روسی به سوریه حکایت از این نگرانی مسکو دارد و در صورت لزوم، شرکت مستقیم و عملی نظامیان روسی در عملیات علیه گروههای پیکارجو، دور از انتظار نخواهد بود.
هماهنگی ایران و روسیه؟
به گزارش برخی از رسانهها، تصمیم روسیه به تقویت حضور نظامیاش در سوریه با هماهنگی ایران صورت گرفته است و قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، در همین رابطه به روسیه سفر کرده است. در این راستا مجتبی ذوالنور، مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه، با رد این ادعا بهتازگی گفت همراهی سلیمانی با روسیه برای اعزام ۱۰۰۰ سرباز روسی به سوریه «کذب محض» است و اگر سلیمانی مایل به حضور نظامی در سوریه باشد میتواند هزاران نیرو فراهم کند و نیازی به سربازان روسی ندارد. این در حالی است که روزنامه السفیر، نزدیک به حزبالله لبنان، سه شنبه ۲۴ شهریور، خبر داد که قاسم سلیمانی «در راستای تلاشهای روسیه و ایران برای همکاری مشترک در سوریه» هفته گذشته برای بار دوم طی یک ماه گذشته به مسکو رفته است.
سه روز بعد از این خبر، یحیی رحیم صفوی، مشاور نظامی آیتالله خامنهای، نیز با تاکید به هماهنگی ایران و روسیه در سوریه گفت، دو کشور به همراه حزبالله لبنان به دولت سوریه «مشاوره نظامی» میدهند، نکتهای که بشار اسد نیز در مصاحبه اخیرش ضمن تقدیر از حمایتهای ایران و حزبالله، به آن اشاره کرد.
رویارویی احتمالی روسیه و آمریکا در سوریه
حضور نظامی همزمان روسیه و آمریکا در سوریه، بهویژه در حریم هوایی سوریه میتواند خطرآفرین باشد و به برخورد هواپیماهای آمریکا و روسیه بیانجامد. از این رو ایجاد یک پروسه برای جلوگیری و یا کاهش ریسکِ برخوردهای ناخواسته هوایی بین هواپیماهای کشورهای ائتلاف و روسیه، که در حال حاضر خود یک پروسه مشکلی برای هواپیماهای ائتلاف است، بر پیچیدگی عملیات هوایی در سوریه خواهد افزود.
گرچه بیشتر عملیات هوایی آمریکا و دیگر کشورهای ائتلاف در مناطقی دور ازاستانهای ساحلی لاذقیه و طرطوس، محل استقرار نظامیان روسیه، صورت میگیرد، ولی بسط حضور نظامی روسیه به شرق و شمال، به همپوشانی مناطق عملیاتی آمریکا و روسیه منجر خواهد شد و امکان برخوردهای ناخواسته را افزایش خواهد داد.
روسیه پیشاپیش احتمال چنین برخوردها را مطرح کرده و از آمریکا خواسته است که نظامیان دو کشور با یکدیگر به گفتوگو بنشینند تا با توجه به ریسکهای ناشی از حضور نظامی همزمان دو کشور در سوریه، درک روشنی از مسیر پیش رو و اهداف یکدیگر داشته باشند
وجود هواپیماهای روسیه در آسمان سوریه، عملیات هوایی کشورهای ائتلاف را پیچیدهتر و آشفتهتر خواهد کرد. میدان نبرد سوریه بسیار پیچیده است و در اغلب موارد افراد داعش، گروههای مختلف پیکار جو و نیروهای اسد همزمان در آن حضور دارند و در چنین فضایی ممکن است که نظامیان و یا هواپیماهای روسیه در حمایت از نیروهای اسد، گروههایی را هدف قرار دهند که از سوی آمریکا حمایت میشوند. احتمال چنین رویدادی در استانهای دمشق در شمال سوریه و درعا در جنوب کشورکه گروههای تحت حمایت آمریکا فعالیت دارند، بیشتر است.
گروه حکومت اسلامی یا همان داعش هدف اصلی آمریکا است و روسیه هم در ظاهر عملیات نظامی علیه این گروه را تجویز میکند و حتی در روزهای اخیر روسیه بر لزوم تشکیل یک ائتلاف گسترده برای جنگ با داعش تاکید کرده است. اما داعش که مناطق شرقی و مرکزی سوریه را تصرف کرده تهدید عمدهای برای رژیم اسد نیست. این رژیم تهدید اصلی و فوری را از جانب گروههای پیکارجویی احساس میکند که در غرب کشور، به ویژه در شمال لاذقیه و ادلب و حماه و جنوب دمشق علیه آن فعالیت دارند. از این رو در حال حاضر مبارزه با داعش برای اسد ارجحیتی ندارد و روسیه هم برای تقویت و بقا رژیم اسد وارد میدان شده است نه برای مبارزه با گروه داعش.
هدفهای روسیه، آمریکا و پیامدهای احتمالی
پر رنگ کردن حضور نظامی روسیه در سوریه یک گام استراتژیک و در عین حال آگاهانه مسکو برای حمایت از اسد است که به علت کاهش کارایی نیروهای اسد و شکست آنها در ماههای اخیر و همچنین با توجه به ناکافی بودن کمکهای ایران و حزبالله صورت گرفته شده است. به رغم اظهارنظرهای ضد ونقیض مقامهای روسی و ایرانی، مسکو این گام را با هماهنگی و رایزنی با ایران گرفته که بهتازگی کمکهای خود را به سوریه افزایش داده است.
ولادیمیر پوتین بر آن است که از راههای گوناگون به رژیم بشار اسد کمک کند و ضمن بیفایده کردن منطقه حایلی که آمریکا و ترکیه میخواهند در سوریه بر پا کنند، روسیه را به عنوان یک نیروی تازه نفس وارد میدان جنگ داخلی سوریه کند. با این کار، ولادیمیر پوتین امیدوار است که گزینههای نظامی آمریکا را در سوریه محدود نماید.
تقویت حضور نظامی روسیه در سوریه میتواند اوضاع جاری در صحنه جنگ داخلی سوریه را دگرگون کند و حتی ممکن است ورقبرگردان باشد. این حضور میتواند از سقوط ناگهانی اسد جلوگیری کند و حتی بقا آن را برای مدتی تأمین نماید ولی این دخالت روسیه میتواند مسکو را با مشکلات جدی مواجه کند. با اینهمه، اظهارات مقامهای روسی نشان میدهد که مسکو ازاین مشکلات احتمالی آگاهی دارد و ریسکهای حضور نظامی اش را پذیرفته است که رادیکالیزه شدن بیشتر گروههای پیکارجوی مخالف اسد میتواند یکی از تبعات آن باشد.
این گروهها ممکن است علیه نیروهای روسیه وارد میدان شوند و صدماتی نیز به آنها وارد کنند ولی بعید است که بتوانند در یک رویارویی جدی و گسترده روسیه را شکست دهند. گروههای پیکار جو از انضباط، انسجام و قدرت آتش کافی برخوردار نیستند.
اینکه روسیه در کمک رسانیاش به رژیم اسد تا چه حد پیش خواهد رفت بهدرستی روشن نیست ولی تاکنون گام های چشمگیری را در زمینه نظامی برداشته است. با توجه به سلاحها، ادوات، تجهیزات و شمار پرسنلی که روسیه در سوریه مستقر کرده است، مأموریت نیرویهای روسی، به احتمال قوی، شامل این موارد است: دفاع هوایی و حفاظت از غرب سوریه و نیروی های مستقر در این منطقه با سامانههای پدافندی و جنگندهها؛ حفاظت از پایگاه دریایی روسیه در طرطوس؛ کمک به نیروی هوایی سوریه؛ پشتیبانی هوایی نزدیک از عملیات نیروهای سوری؛ و ارائه آموزش به نظامیان سوریه. با این حال، استقرار تانک و جنگنده روسیه در سوریه نشان میدهد که روسیه ممکن است در برخی عملیات آفندی علیه پیکار جویان شرکت کند.
بازی باخت -باخت
استراتژی نامنسجم آمریکا و دیگر کشورهای ائتلاف در سوریه و عراق توام با افزایش قدرت داعش در این کشورها، موقعیت مناسبی را برای روسیه ایجاد کرد که با یک حرکت جسورانه وارد میدان جنگ داخلی سوریه شود و با گسترش حضور نظامیاش در سوریه اهداف خود را در این کشور دنبال کند.
همانگونه که پیشتر اشارت رفت، در حال حاضر کمکهای روسیه به سوریه محدود است اما اگر روسیه حضور نظامیاش را بیش از پیش تقویت کند و بر شمار نظامیان خود در سوریه بیافزاید و آن را به یک نیروی رزمنده پرتوان و چشمگیری تبدیل کند، کشورهای ائتلاف قادر به توقف آن نخواهند بود. هر اقدام عملی از سوی کشورهای ائتلاف ریسک رویارویی نظامی با روسیه را در پی خواهد داشت.
روسیه با تقویت حضور نظامیاش در سوریه، آمریکا و دیگر کشورهای ائتلاف را در موضع انفعالی قرار داده است و موضع و عملکرد سالهای اخیر این کشورها در قبال روسیه نشان میدهد که آمریکا و کشورهای اروپایی تمایلی به درگیری نظامی با روسیه ندارند و اعتراضات دیپلماتیک، اعمال تحریم و یا اقدامات مشابهی را آنهم از طریق سازمان ملل ترجیح میدهند.
به رغم این، در دراز مدت حضور نظامی روسیه در سوریه میتواند یک بازی باخت-باخت هم برای روسیه و هم برای آمریکا و دیگر کشورهای ائتلاف باشد. این حضور از سویی فشار نظامی کشورهای ائتلاف بر رژیم اسد را تضعیف و حتی ناکام میکند و از سویی دیگر با دادن قوت قلب و اعتماد به نفس به اسد، تمایل او را برای حل بحران سوریه از راههای سیاسی و رسیدن به توافق با گروههای پیکارجو میخشکاند. به موازات این، روسیه هم مجبور خواهد شد که ضمن بهدوش کشیدن بار یک متحد ضعیف با نیازهای سیریناپذیر یعنی رژیم اسد، برخی از قدرتهای منطقهای را مانند ترکیه، عربستان و اسرائیل را با خود دشمن کند.
گرایش به راه حل سیاسی؟
از این رو نظر کشورهای ائتلاف، به ویژه آمریکا، برای حل بحران سوریه با فشارهای نظامی تعدیل شده و گفتوگو سیاسی و هماهنگی نظامی با روسیه و همکاری این کشور و حتی ایران برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه از راه سیاسی مطرح شده است.
گفتوگوی تلفنی ۵۰ دقیقهای اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا، با همتای روسیاش، سرگئی شایگو، و اظهارات روز شنبه ۲۸ شهریور جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در یک کنفرانس خبری مشترک با همتای بریتانیائیاش در لندن نشانههای این رویکرد جدید است.
جان کری در کنفرانس خبری مذکور با دعوت از همه طرفهای درگیر در جنگ داخلی سوریه به منظور دست یافتن به راه حل سیاسی، از ایران و روسیه خواست با استفاده از نفوذ خود بشار اسد را به پای میز مذاکره بیاورند و اینکه کنارهگیری اسد از قدرت میتواند تا پایان جنگ داخلی سوریه به تعویق بیافتد و زمانبندی انتقال قدرت باید در گفتوگو ها تعیین شود. باید صبر کرد و دید که آیا ایران و روسیه به این خواست آمریکا پاسخ مثبت خواهند داد یا نه؟
2/10/2015