حسین آرین (کارشناس نظامی)
ارزیابیهای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نشان میدهد که با وجود میلیاردها دلار هزینه نظامی و مرگ بیش از ۱۰ هزار نفر از پیکارجویان داعش، توان این گروه در مقایسه با یک سال پیش که بمبارانهای هوایی کشورهای ائتلاف آغاز شد، تغییر چندانی نکرده است. برپایه این ارزیابی داعش همچنان قدرتمند است و داوطبان تازهای که از خارج به عراق و سوریه میروند جای کشتهشدگان این گروه را پر میکنند. خبرگزاری آسوشتیدپرس از قول یک مقام اطلاعاتی آمریکا مینویسد شمار پیکارجویان داعش در سال گذشته اُفت محسوسی نداشت و این گروه کماکان بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر پیکارجو دارد.
آمار بمباران و کشتهشدگان
به گزارش وبسایتِ مرکز پژوهشی غیرانتفاعیایر وارز (Airwars ) که عملیات هوایی علیه داعش را دنبال میکند، دوازده کشور عضو ائتلاف به رهبری آمریکا در عرض ۳۶۶ روز (یعنی تا ۱۸ مرداد ۱۳۹۴) ۵۹۷۵ بار مواضع داعش را بمباران کردند که از این تعداد ۳۶۶۴ حمله در عراق و مابقی در سوریه انجام گرفت. بررسی این مرکز نشان میدهد که در این مدت نزدیک به ۱۵ هزار نفر از ستیزهجویان داعش و بین ۴۸۹ تا ۱۲۴۷ نفر غیرنظامی عراقی و سوری کشته شدند. شمار نظامیانی که با آتش خودی جان باختند بین ۱۱۱ تا ۱۸۴ نفر تخمین زده شده است.
قلمرو داعش
بر پایه گزارش شرکت «آی اِچ اِس» آمریکا که در ارائه اطلاعات و تحلیل برای سیاستگذاران دولتی و بازرگانی در صنایع دفاعی و امنیتی، شهرت دارد، داعش در نیمه نخست سال جاری میلادی به رغم پیروزی در پالمیرای سوریه و رمادی در عراق، در مجموع ۹ درصد از قلمرو خود را از دست داده است. این گزارش که در نیمه ماه ژوئیه امسال انتشار یافت سرزمینهای تحت تصرف داعش را ۸۲۹۴۰ کیلومتر مربع برآورد کرده که نزدیک به مساحت کشور اتریش است.
در طول شش ماه یاد شده، داعش در شمال سوریه در حوالی مرز ترکیه و در اطراف شهر تکریت در عراق مجبور به عقبنشینی شد. این عقبنشینی در سوریه با تلاش کردها و گروههای سنی در ابتدا در حوالی شهر کوبانی صورت گرفت و در نهایت با تسخیر گذرگاه تل ابیض پایان یافت، گذرگاهی که مهمترین راه ارتباطی بین رقه، پایتخت بالفعل داعش، با ترکیه بود.
درعراق، مهمترین عقبنشینی داعش در ماه مارس با آزادسازی تکریت در استان صلاحالدین رخ داد. علاوه بر این، داعش کنترل نقاط کلیدی مرکز استان انبار که در واقع راه تدارکاتی بین مرز سوریه و شهر رمادی است، از دست داده است. تصرف شهر رمادی و نواحی اطراف آن که کنترل بر روی فلوجه را محکمتر میکند از پیشرفتهای داعش در عراق محسوب میشود و اهمیت استراتژیک این اقدام به مراتب بیشتر از سرزمینهایی است که این گروه از دست داده است.
پابرجایی داعش
با وجود این تحلیلگران اطلاعاتی آمریکایی در کوتاهمدت افق روشنی را برای پس زدن یا شکست داعش پیشبینی نمیکنند. به باور این تحلیگران داعش از نظر منابع مالی در وضع مطلوبی قرار دارد و با همان سرعتی که آمریکا و دیگر کشورهای ائتلاف عناصرش را از بین میبرند صفوف خود را با ستیزهجویان و جهادگران خارجی پر میکند. اضافه بر این داعش با رشدی قارچ گونهاش حضور خود را در دیگر کشورها از جمله لیبی، صحرای سینا در مصر، تونس و افغانستان گسترش داده است.
در این راستا، برآورد سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)، آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) و دیگر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا با اظهارات خوشبینانه ژنرال بازنشسته جان آلن، نماینده ویژه کاخ سفید در ائتلاف ضد داعش و فرمانده سابق نیرو های آمریکایی در افغانستان، همخوانی ندارد.جان آلن، روز دو شنبه ۵ مرداد، خطاب به یک فوروم امنیتی در شهر آسپِن در ایالت کلرادو گفت: «داعش میرود که جنگ را ببازد». او در ادامه گفت داعش از منظر «استراتژیک، عملیاتی و تا حد زیای تاکتیکی مهار شده و طی سال گذشته قلمرو و جمعیت تحت کنترل داعش کاهش یافته و این روند با بسته شدن مرزهای ترکیه ادامه خواهد داشت.»
با این حال، تحلیلگران آمریکایی میگویند بیش از یک دهه زمان لازم است تا بتوان داعش را از پناهگاههای امنش بیرون راند و توان آن را کاهش داد ولی نابودی این گروه در کوتاهمدت امکانپذیر نیست.
این برآورد و تداوم مبارزه مؤثر داعش در عراق و سوریه سئوالاتی را در مورد توان داعش و رویکرد کشورهای ائتلاف، بهویژه آمریکا، برای مبارزه با این گروه مطرح میکند، از جمله اینکه رمز پایداری داعش در چیست؟ چرا استراتژی کشورهای ائتلاف و بازیگران منطقه ای علیه داعش مؤثر نیفتاده است؟ چگونه میتوان این گروه را پس زد و در نهایت شکست داد؟
استراتژی گسیخته
داعش توانسته است توان خود را کماکان حفظ کند زیرا جامعه جهانی مبارزه با تهدید ناشی از این گروه را در مرکز توجه خود قرار نداده است. داعش تهدیدی برای کشورهای غربی و همه کشورهای مسلمان منطقه است ولی رویکردهای مبارزه با آن متشتت و ناهماهنگ است و کشور یا کشورهای خاصی رهبری و مسئولیت کلی مبارزه با آن را به عهده ندارند. یکی از اصول استوار و ثابت در هر جنگ، فرماندهی واحد و هماهنگی نیروها است که اهداف مورد نظرش را در سایه استراتژیاش دنبال میکند. شواهد نشان میدهد که اقدامات انجام گرفته از سوی کشور های منطقهای و فرامنطقهای علیه داعش در عراق و سوریه چنین مایهای ندارد.
در عراق استراتژی بالفعل کشورهای ائتلاف بر پایه آموزش یگانهای ارتش عراق و حمایت هوایی از آنها در عملیات یعنی بمباران مواضع داعش استوار است ولی این رویکرد چند اشکال اساسی دارد. در حالیکه بمباران هوایی میتواند توان تاکتیکی داعش را کاهش دهد و فعالیتهای آن را مختل کند ولی بدون وارد شدن یگانهای زمینی به میدان نبرد، اثرات بمباران با گذشت زمان تحلیل میرود. یگانهای نظامی عراق رهبری، بنیه و سرعت لازم را برای مقابله با داعش و بهرهگیری از فرصتهای میدانی ندارند و روند عملیات زمینی علیه داعش بسیار کند است.
بمباران هوایی رویکرد متناقض بازیگران منطقهای
ترکیه بهتازگی موضع خود را در قبال داعش تغییر داده است ولی در یک سال گذشته ترکیه، قطر و عربستان سعودی به د رجات مختلف از گروههای گوناگون مخالف اسد حمایت کردهاند تا با نیروهای دولتی و هوادار بشار اسد مبارزه کنند. اینکار به ناگزیر و در نهایت موقعیت داعش را در سوریه تقویت کرده است زیرا هواداران اسد تنها نیروهایی هستند که در زمین علیه داعش مبارزه میکنند.
بیگمان تغییر سیاست دولت ترکیه در قبال داعش و رژیم بشار اسد و شرکت دربمباران هوایی میتواند موضع کشورهای ائتلاف علیه داعش را تقویت کند. آنکارا که در گذشته بهنوعی مصالحه و توافق نانوشته با داعش دست یافته بود و فعالیتهای این گروه را در خاک ترکیه و مناطق مرزی نادیده میگرفت، اکنون راه همکاری با کشورهای ائتلاف را پذیرفته است. ترکیه پایگاههای هوایی اینجرلیک و دیار بکر و حریم هوایی خود را بر روی هواپیماهای آمریکایی گشوده است و مهمتر اینکه برای مبارزه عملی با داعش از حمایت کامل ناتو نیز برخوردار است. همزمان ترکیه با اعزام شمار زیادی از یگانهای امنیتی و نظامیاش به جنوب این کشور، بخش عمدهای از مرزهایش را که در جوار مواضع داعش قرار دارد، بسته و شمار زیادی از عناصر مظنون به همکاری با این گروه را دستگیر کرده است.
ایران هم نقش عمدهای در مبارزه با داعش دارد. سپاه پاسداران و نیروی قدس تجهیز و آموزش حشد شعبی یا شبه نظامیان عراقی را به عهده دارد و در مقابل آمریکا بازسازماندهی و آموزش شماری از یگانهای ارتش عراق و حمایت از پیشمرگهها را دنبال میکند. شمارکشتهشدگان سپاهیان در عراق، حکایت از آن دارد که برخلاف مشاوران و مربیان آمریکایی، همتایان ایرانی آنها عملاً در عملیات شرکت میکنند و شواهد نشان میدهد که کارایی شبهنظامیان نسبت به نظامیان عراقی برتری دارد. به رغم این، استفاد از شبهنظامیان در دراز مدت به حاکمیت دولت بغداد صدمه خواهد زد واختلافات فرقهای و مذهبی در کشور را تشدید خواهد کرد.
در واقع هر کدام از بازیگران اصلی در منطقه تلاش دارند که با استفاده ابزاری از داعش رقبا و دشمنان خود را در منطقه مات کنند. جمهوری اسلامی ایران داعش را دشمن کشورهای شیعه میداند و با القا این ایده که رژیم اسد در حال مبارزه با تروریسم است، دخالتش را در سوریه توجیه میکند. عربستان، ترکیه و همپیمان آنها هم تلاش دارند که قلمرو داعش را در شمال و جنوب کاهش دهند ولی ضمن این کار داعش را یک دشمن قوی برای رژیم اسد میدانند.
نقاط قوت وضعف داعش
جدا از عملیات نظامی، پس زدن داعش و در نهایت شکست آن به اقدامات همزمان و همگام دیگری نیز احتیاج دارد. داعش صرفاً یک گروه نظامی یا تروریستی و یا یک کشور نیست. بمبارانهای هوایی نمیتواند نهادهای غیررسمی و قرار و مدارهای بینظم و بیقواره اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن را نابود کند. داعش با تحلیل رفتن توان و زیر ساختارهایش در اثر بمباران هوایی، میتوا ند از منظر سیاسی و عقیدتی وارد میدان شود و این کار را به عنوان جنگ ناعادلانه غرب با اسلام معرفی کند و چه بسا پابرجایی و مقاومت هواداران و پیکارجویانش را تقویت کند.
رویکرد فعلی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای مبارزه با داعش ناکافی است و ضعفهای آشکاری دارد. داعش بارها نشان داده که انطباقپذیر است و میتواند خود را با شرایط موجود سازگار کند. این گروه حتی پس از شکست در یک عملیات، با انعطافپذیری و سازگاری آشکارش دوباره وارد میدان میشود و یا در میدان دیگری ظهور میکند. داعش به رغم برداشت متحجرانهاش از اسلام و اقدامات دد منشانهاش در قلمرو خود، کماکان هواداران و مخاطبان آشکار وناآشکاری در خاورمیانه و فراتر از آن دارد.
ایدئولوژی داعش برای پیکا جویان و هوادارانش نمایانگر اسلام ناب محمدی است که رقابتهای سیاسی و اظهار نظرها و عقاید کافران نمیتواند آن را خدشهدار کند. در عین حال هواداران این گروه از انتقادات علمای دینی هم واهمهای ندارند و از این جهت مشکل است که مشروعیت داعش را از نظر دینی زیر سئوال برد.
داعش در گذشته به عنوان یک شبکه زیرزمینی به حیاتش ادامه داد و با تجربهای که از این کار کسب کرده بازهم میتواند در صورت شکست خوردن دوام بیاورد و حتی از منابع مالی و انسانیاش در نقاط مختلف در منطقه و فراتر بهره گیرد، گو اینکه کشورهای غربی تلاش دارند جریان این منابع را قطع کنند.
بهتازگی این گروه با تمرکززدایی شبکهاش مراکز تصمیمگیری را پراکنده کرده است و بیعت گروههای جهادی با داعش را کافی میداند. این کار میتواند بقای داعش را به شکلهای گوناگون حتی با شکست آن در عراق و سوریه بیمه کند. در عین حال محیط خاورمیانه نیز مکان مناسبی برای ادامه حیات داعش است و بیشتر کشورهای منطقه با داشتن دولتهای ضعیف، توان لازم را برای ریشه کن کردن شبکههای تروریستیو گروههای شورشی ندارند.
داعش به رغم نقاط قوتی که از نظر رهبری و سازمانی و تاکتیکی دارد، کاستیهای آشکاری نیز دارد، از جمله گسترش پیکارجویانش در یک منطقه وسیع در عراق و سوریه، اختلافات داخلی بین پیکار جویان عرب و غیر عرب آن، محصور بودن در خشکی و بالاخره کمکهای نامنظم مالی. پیوستن عملی ترکیه به مقابله با داعش میتواند راههای مواصلاتی و تدارکاتی داعش را تا حد زیادی قطع کند و بر کاستیهای آن بیافزاید.
راهکارهای مقابله؟
کشورهای ائتلاف باید بدانند که داعش یک تهدید جدی برای کشورهای منطقهای و فرامنطقه ای است. این گروه از طریق اقدامهای تروریستیِ هوادارانش در آمریکا واروپا میتواند یک تهدید جدی برای این کشورها باشد. داعش مسئول افزایش چشمگیر افراطگرایی در سطح جهانی است. همه این نگرانیها باید داعش را در مرکز توجه آمریکا به ویژه کشورهای اروپایی قرار دهد و لازم است به این تهدید و مبارزه با آن ارجحیت دهند. در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود که رهبری و استراتژی مبارزه با داعش در جامعه جهانی رخ کند.
آمریکا به عنوان بازیگر کلیدی و دیگر کشورهای ائتلاف در صورت اتخاذ یک استراتژی منسجم توانایی آن را دارند که تشکیلات و صورتبندی آشکار نظامی داعش را نابود کنند، تشکیلات اداری آن را از بین ببرند و آن را به یک گروه زیرزمینی تبدیل کنند ولی نابودی کامل داعش در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود.
در ضمن پافشاری آمریکا به ادامه رویکردش در عراق و سوریه که در مواردی همخوانی با اقدامهای نظامی هم پیمانانش ندارد وضع موجود را بدتر خواهد کرد. آمریکا بایدبپذیرد که سیاستش در منطقه به ظهور جبهه النصره و داعش در سوریه کمک کرده است. سکون و بیعملی آمریکا در قبال جنگ داخلی سوریه، چشم فروبستن واشینگتن به سیاست فرقهگرایانه دولت نوری مالکی در عراق، و بمبارانهای اولیه آمریکا در عراق به منظور کمک به یزیدیها و ترکمنها و کردها به این برداشت عمومی دامن زد که آمریکا با همکاری ایران علیه سنیهای عراق برخاسته است و در نتیجه موقعیت داعش را از نظر جلب پیکارجویان تقویت شد.
علاوه بر این سیاست آمریکا در قبال سوریه در عرض سال گذشته به گفتوگوهای هستهای با ایران و توفیق این گفتوگوها چفت خورده بود و بدین جهت آمریکا آنگونه که باید و شاید از دادن کمکهای نظامی چشمگیر به گروههای مخالف رژیم اسد خودداری کرد. آمریکا کمکهای خود را به آموزش و تجهیز برخی از گروههای مخالف اسد محدود کرده در حالیکه همپیمانان آمریکا مانند اردن، عربستان، قطر و ترکیه و همچنین گروههای مخالف اصرار داشته و دارند که آمریکا مستقیماً وارد عمل شود و سرنگونی رژیم اسد را در صدر ارجحیتهای خود قرار دهد.
با این حال موفقیت سیاست آمریکا در قبال داعش در گرو سیاستها و رویکردهای همپیمانانش در منطقه است. برخی از کشورهای منطقه کمکهای شهروندان خود به جهادگران را نادیده میگیرند و به باور شماری از کارشناسان آمریکایی برخی از این کمکهای مالی به داعش رسیده است. علاوه بر این حیدر عبادی، نخست وزیر عراق، کوشش های جانانهای برای اتخاذ و اجرای سیاست فراگیر و به دور از فرقهگرایی مبذول نداشته است. مبارزه با داعش در عراق برای آمریکا ارجحیت دارد ولی این رویکرد راه به جایی نخواهد برد اگر داعش در سوریه پس زده نشود.
شرق سوریه مامن و پناهگاه داعش است و این گروه از این ناحیه پیکارجویانش را در عراق یاری میدهد و بدون خروج داعش از این منطقه تأمین امنیت عراق سرابی بیش نخواهد بود. از این جهت لازم است که آمریکا و دیگر کشورهای ائتلاف با حل اختلاف نظرهای خود با کشورهای عرب منطقه و ترکیه و اتخاد یک استراتژی تازه، در دو جبهه و همزمان علیه داعش در عراق و سوریه وارد عمل شوند. اینکار ضمن انسجام دادن به سیاست ضد داعش،سوریها متقاعد خواهد کرد که آمریکا و دیگر کشورها برای سرنگونی اسد جدیاند و بیشک در چنین فضایی آموزش و تجهیز گروههای مخالف میانهرو نیز نتیجه مطلوبی به بار خواهد آورد. تحلیل بردن جذبه داعش و بیاعتبار کردن ایدئولوژی آن بدون یک استراتژی منجسم و شکست نظامیاش امکان پذیر نخواهد بود.
18/8/2015