ایلیا جزایری (بیروت)
یک سال پس از اعلام برپایی خلافت اسلامی، میتوان گفت که راز موفقیتهای ابوبکر البغدادی، ارتشی است که از بقایای ارتش صدام حسن رئیس جمهوری اسبق عراق تاسیس کرد و بیعتی است که در مناطق تحت تصرف خود در عراق و سوریه به دست آورد؛ بیعتی که بخشی از آن به طور داوطلبانه حاصل شد به ویژه از سوی مردمانی که در مناطق خود احساس واقع شدن تحت ستم توسط نظامهای حاکم میکردند و بخشی دیگر با زور اسلحه. طی یک سال اخیر، البغدادی که خود را به عنوان خلیفه مسلمانان در جهان منصوب کرده، مناطق نفوذ خود را از شرق سوریه و غرب عراق فراتر برده تا شامل بخشهایی از لیبی نیز بشود. ظهوری نیز در شبهجزیره سینا، نیجریه و یمن داشته است. اینها به جز عملیاتی است که مرتبطان یا هواداران گروهش در برخی کشورهای عربی و غیر عربی انجام میدهند؛ به ویژه عربستان سعودی که یک چشم البغدادی به آن است. نشریهای اینترنتی هم به زبان ترکی منتشر میکند تا در کشور ترکیه که صدها تن از شهروندانش برای «جهاد» به همراه او داوطلب شدهاند، تاثیرگذار باشد.
سخنرانیهایش مملو از آیات قران است با تفسیرهای خاصی که از آنها میکند. همچنین از احادیث نبوی بسیار استفاده میکند که بسیاری احادیث به کار رفته از سوی او را «ضعیف السند» میدانند.
صدای طلبل ابوبکر البغدادی برای جذب نیرو، رسا و واضح به گوش میرسد. او پیروان خود را برای جهاد علیه «شیعیان بیدین»،«مسیحیان صلیبی»، «یهودیان کافر»، «کُردهای ملحد» و... بسیج میکند و رهبران عرب را به دلیل «لکهدار کردن اسلام سُنی» مورد حمله قرار میدهد.
با پیام فرقهگرایانه، جهادیهای گروه خلافت اسلامی (داعش)، خود را در مامویتی برای خلاص کردن جهان به وسیله آتش و شمشیر میدانند؛ همانگونه که در فیلمهای ویدیوییشان نمایان است که انواع روشهای کشتن قربانیان را نشان میدهد.
اما در پس موفقیتهای گروه داعش، مسائل مهم دیگری نیز نهفته است. علاوه بر بیعت هواداران صدام حسین و اسلامگرایان افراطی متولد شده از دل جنگ عراق با او، البغدادی بسیار بر جنگجویان محلی تکیه میکند؛ بر خلاف گروههای جهادی پیشین که بیشترین تکیهشان بر جنگجویان خارجی بود.
با وجود هزاران داوطلب خارجی، اما نظریهپردازان جهادی میگویند که در عراق، ۹۰ درصد نیروهای داعش را عراقیها و در سوریه ۷۰ درصد را سوریها تشکیل میدهند. این گروه حدود ۴۰ هزار جنگجو و ۶۰ هزار هوادار دارد.
روزنامه لبنانی النهار، بخشهایی از سخنان ابومحمد المقدسی و ابو قتاده فلسطینی در این باره را که در یکی از نشریههای اینترنتی منعکس شده را منتشر کرده است. این دو از نظریهپردازان بزرگ اسلامگرایان به شمار میآیند.
البغدادی هنگام حضورش در زندانهای آمریکاییها در عراق، روابط نزدیکی با بعثیها برقرار کرد. او همچنین میگوید که از نسل پیامبر اسلام است.
نیروهای صدام
ابومحمد المقدسی، اسلامگرایی که رهبر معنوی ابومصعب الزرقاوی رهبر اردنی القاعده در عراق (در سال ۲۰۰۶ در حمله هوایی آمریکا کشته شد) بود می گوید که گروه داعش پیش از تصرف مناطق وسیعی از عراق و سوریه، تقریبا تمام رقبای اسلامگرای خود را از میان برد.
او میافزاید: «تمام مجاهدان را کشتند. تمام مخالفان را از میان بردند و همگان را میان بیعت و کشته شدن مخیر کرد. جنگ را علیه جبهه النصره (شاخه القاعده در سوریه) اعلام کردند.»
او ادامه میدهد: «میگویند که جنگجویان النصره مرتد هستند.»
المقدسی میگوید: «ابوبکر البغدادی در عراق پایگاه دارد. عشایر هوادار دارد در حالی که ابو مصب الزرقاوی شهروند اردن بود که جنگجویان خارجی بر گردش جمع شده بودند.»
او تاکید میکند: «به لحاظ نظامی پیروز میشوند زیرا بر افسران عراقی بعثی تکیه دارند که همه چیز را میدانند و سرزمینشان را میشناسند. اما در نهایت تکیه آنها بر ایجاد رعب و وحشت است.»
ابو قتاده فلسطینی، اسلامگرای دیگری که ارتباطهایی با القاعده دارد و به همراه المقدسی فتوایی در حلال بودن جنگ با گروه داعش را امضا کرده است نیز میگوید: «این گروه به دلیل تربیت نظامی، امنیتی و اطلاعاتی فرماندهانش پیشروی میکند که بر ایجاد رعب و وحشت استوار است. با خون و شمشیر حکومت میکنند.»
المقدسی با ایمن الظواهری رهبری القاعده پس از کشته شدن اسامه بن لادن در ارتباط بود و ابو قتاده پس از نبرد قضایی بلندمدت، از لندن به اردن تبعید شد تا در آنجا با اتهامهای مرتبط با فعالیتهای تروریستی محاکمه شود. این دو شباهتها و تفاوتهایی میان القاعده و داعش میبییند.
بر خلاف القاعده که تنها امارتی کوچک و ضعیف در روزهای حضور نیروهای آمریکایی در عراق تاسیس کرد و پس از آن از استان الانبار بیرون رانده شد، گروه داعش ریشه دوانده است. ابوقتاده در عین حال میگوید که داعش ممکن است بذرهای نابودی خود را در درون خود داشته باشد.
او تاکید میکند: «آنها بعثی هستند با همان روش دیکتاتوری امنیتی.»
او ادعا میکند: «مشکل آنها با دیگر جریانهای اسلامگرا، اندیشهای است. جنگ آنها بر روی زمین با دیگر جریانهای اسلامگرا و گروه النصره، بیش از جنگ آنها با حشد الشعبی (شبه نظامیان شیعه عراقی) است.»
استراتژی فراگیرتر
در فایلی صوتی که ابوبکر البغدادی روز ۱۴ مه پس از انتشار گزارشهایی تایید نشده از زخمی شدن خود در حمله هوایی جنگندههای آمریکایی منتشر کرد، گفت که اسلام هیچگاه دین صلح نبوده بلکه دین جنگ است.
او ابراز عقیده کرد که حملات پیروانش علیه شیعیان و همپیمانشان در عراق باعث تضعیف «صلیبیها» میشود به گونهای که«پایههای خلافت» استوار میشود و علویهای سوریه و حوثیهای شیعه در یمن شکست خواهند خورد.
اگرچه ممکن است سخنان البغدادی برای کسانی که عضو گروه داعش نیستند، سخنانی پوچ به شمار آید، اما منظور او این است که جنگجویان این گروه بارها موفق شدهاند شیعیان را از شهرهای دارای اکثریت سنینشین، بیرون برانند.
گروه خلافت اسلامی (داعش) جای پایی در مناطقی همچون لیبی، شبهجزیره سینا، نیجریه و حتی قفقاز یافت. این گروه در استفاده از انگیزهها و اختلافات فرقهای بسیار چیرهدست است. انفجارهای اخیر در مساجد شیعیان در عربستان سعودی و کویت، تلاشی است از سوی این گروه برای افزایش اختلافات شیعه-سنی.
با نگاهی دقیقتر میتوان دید دستاوردهای داعش تاکنون در مناطق سنینشین محدود شده است. جلوی پیشرویهای این گروه در مناطق شیعی و کُرد گرفته شده است.
گروه داعش در مناطق تحت تصرف خود در عراق و سوریه ریشه دوانده است و وضعیت بدین صورت ادامه خواهد یافت تا این که ساکنان سنیمذهب این مناطق تصمیم بگیرند ریشههای این گروه را از جا بر کنند. این تحول تا زمانی که سنیها از سرکوبهای دولتها در بغداد و دمشق بیش از وحشیت نظام خلافت در هراس باشند، روی نخواهد داد.
خشونت گروه داعش برنامهریزی شده است. جنگجویان این گروه توسط فرماندهان بعثی آموزش دیدهاند و به نیروی نظامی سریع و انعطافپذیر تبدیل شدهاند. ورود به یک شهر هنگامی روی میدهد که آن را از مخالفان پاکسازی کرده و رقبای اسلامگرایش را یا از میان برده یا از آن بیرون رانده است.
شبهنظامیان داعش در تصرف منابع محلی از انرژی گرفته تا نانواییها و مالیات سریع عمل میکنند تا از یک سو، هزینه عملیات خود را به دست آورند و از سوی دیگر، اداره امور مردم و فراهم کردن فرصتهای شغلی را به دست بگیرند.
فرماندهی منظم
گروه خلافت اسلامی (داعش) از نوعی ثبات اداری برخوردار است. پشت البغدادی رهبرانی خبره حضور دارند و نظامی وجود دارد که به راحتی میتواند در صورت وقوع حادثهای، فردی راجایگزین او کند.
ابوقتاده میگوید: «در صورتی که البغدادی کشته شود، به راحتی شخصی جانشین او خواهد شد.»
البغدادی دکترای تاریخ اسلامی را از دانشگاه اسلامی بغداد به دست آورده است. مجلسی مشورتی متشکل از ۹ نفر دارد. ۲۳ امیر دارد که مناطق تحت تصرفش را مدیریت میکنند. همچنین وزارتخانههای برای اداره متصرفات تشکیل داده است.
در پس همه اینها، زیرساخت گسترده حکومتی قرار دارد که به ویژه در استانهای نینوا و الانبار، افسران بعثی عراقی آن را مدیریت میکنند که همه آنها تقریبا توسط نیروهای آمریکایی، در زندان بوکا نگاه داشته میشدند؛ زندانی که به دانشگاهی تبدیل شده بود که فارغ التحصیلانش داعش را تشکیل دادند.
مرتبطان با گروه خلافت اسلامی (داعش) میگویند که البغدادی، قویترین مرد گروه نیست. ابوعلی الانباری مرد شماره دو داعش که از افسران ارتش عراق در دوره صدام حسین بود، قدرتی حقیقی در گروه دارد. ابو مسلم الترکمانی دیگر شخصیت اصلی گروه داعش بود. او سرهنگ سابق در اطلاعات نظامی عراق در دوره صدام حسین بود. گزارشها از کشته شدن او در حملهای هوایی در سال ۲۰۱۴ حکایت میکند. این دو به همراه البغدادی در زندان بوکا زندانی بودند.
بر روی زمین، حملات ائتلاف بینالملل به رهبری آمریکا، به گروه داعش آسیب زده است؛ اما تا کنون در فروپاشیدن نظام خلافت البغدادی، شکست خورده است.
1/7/2015