بحران اوکراین حتی با وجود اجرای کامل توافق مینسک پیامدهای طولانی نظامی – سیاسی برای اوضاع در آسیای شرقی خواهد داشت. این پیامدها برای چین مطلوب خواهند بود. چین از « پنجره فرصت» ها به طول چند سال برای تحکیم نفوذ خود در منطقه آسیا – اقیانوسیه برخوردار می شود. واسیلی کاشین کارشناس تحلیل و استراتژی و فناوری در مقاله ای برای سایت « سپوتنیک» به تفسیر این موضوع می پردازد. در لحظه کنونی اوضاع در اوکراین به شکلی است که دومین توافق مینسک احتمالا اجرا خواهد شد. حداقل بعضی از مفاد آن به اجرا درخواهد آمد. اجرای یکی از نکات توافق مینسک در باره انجام اصلاحات قانون اساسی در اوکراین و اجرای ماده مربوط به موضوع مرز اوکراین – روسیه دشوار خواهد بود. اجرای توافق ها در باره آتش بس و عقب کشاندن تسلیحات سنگین از خط جبهه بحد کافی واقعی به نظر می رسد. اما این کارها فقط تا اندازه ای از شدت تشنج خواهد کاست. دومین توافق مینسک نتیجه تار و مار شدن نیروهای مسلح اوکراین در حومه « دبالتسِف» است. امضای این توافق یک گام اجباری بود - اوکراین و متحدان آن در غرب از متن توافق راضی نیستند. اختلاف بین روسیه و آمریکا در اروپای شرقی حفظ می شود.
این بدان معناست که به احتمال قرین به یقین، نقشه های از قبل اعلام شده در باره تشدید حضور نظامی ناتو در اروپای شرقی و رساندن کمک نظامی به اوکراین اجرا و گسترش خواهد یافت. در شرایط بحران در کشورهای اور آسیا، آمریکا بار اصلی این برنامه ها را به دوش خواهد کشید. در اینجا از ایجاد شبکه مراکز فرماندهی در کشورهای اروپای شرقی، افزایش تعداد نیروهای واکنش سریع ناتو به میزان دوبرابر ، حضور دائمی نیروهای آمریکا در اروپای شرقی به بهانه مانورها صحبت می شود. بعلاوه تشدید قابل توجه کمک آمریکا به اوکراین ناچار رخ خواهد داد. کمک نظامی ماه نوامبر دولت آمریکا به کی یف 118 میلیون دلار بود که بعلاوه کمک های انسانی و اقتصادی، رویهمرفته 320 میلیون دلار به کی یف کمک شد. ضمانت های اعتباری به میزان 1 میلیارد دلار نیز به اوکراین اعطا شد. وقتی آمریکا از احتمال تحویل تسلیحات مرگبار به اوکراین صحبت می کند باید درک کرد که این تسلیحات بطور رایگان به اوکراین داده می شود، زیرا اوکراین پولی در بساط ندارد.
بطورکلی، آمریکا و اتحادیه اروپا سعی می کنند در مورد اوکراین نیز طرح بزرگ بازسازی یک کشور بزرگ را به اجرا بگذارند، درست شبیه همان کاری که سعی کردند در عراق به انجام برسانند ولی تلاش آنها شکست خورد. فرق بین اوکراین و عراق آن است که عراق از امکان سرمایه گذاری تأمین نیازهای خود به حساب صادرات نفت برخوردار بود امادر اوکراین هیچگونه ماده خام مفید وجود ندارد. اوکراین حتی در صورت رفع بحران مبدل به یکی از مهمترین نقاط داغ بالقوه در جهان خواهد شد. اعتبار و نفوذ بین المللی آمریکا بر نقش خاصی استوار است که ایالات متحده در امنیت اروپایی بازی می کند. آمریکا نمی تواند در این منطقه در مقابل روسیه ضعف نشان بدهد. در عین حال، امکانات افزایش مخارج بودجه آمریکا محدود است. در کنار افزایش جدید تشنج در خاور نزدیک که آمریکا هر چه عمیق تر در جنگ با «داعش» فرو می رود بحران فرسایشی در اروپای شرقی، اجرای استراتژی باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در رابطه با « بازگشت به آسیا» زیر علامت سوال می رود.
آمریکا با استفاده از تمام نیروی خود در تأمین نظامیان و انزوای روسیه بدشواری از عهده حضور نظامی در شرق آسیا برخواهد آمد. بدین ترتیب، چین احتمالا برای دومین بار از اوایل قرن 21 از « زنگ تنفس استراتژیکی» چند ساله برخوردار می شود که طی آن می تواند آرام و بی شتاب به ذخیره نیرو و تحکیم مواضع خود در سیاست بین المللی بپردازد. اولین « زنگ تنفس» از این نوع با رویدادهای 11 سپتامبر سال 2001 میلادی مرتبط بود و کارزارهای بعدی نظامی آمریکا در افغانستان و عراق.
چین بر خلاف دوره « اولین زنگ تنفس» ، از « زنگ تنفس دوم» فقط برای گسترش قدرت بالقوه داخلی خود استفاده نخواهد کرد. طی دهه های گذشته جهش های چین در اقتصاد و عرصه های نظامی و نظامی – فنی چشمگیر است. چین در آغاز دورانی قرار دارد که از امکانات مطلوب زیادی برای تغییر نقش خود و افزایش نفوذ خود در امور منطقه ای و جهانی برخوردار می شود. اما این دوره بیش از 10 سال ادامه نخواهد داشت، از اینرو باید بطور حداکثر از این فرصت استفاده شود.
4/3/2015