جلیل روشندل
اهميت يمن و ظهور حوثی ها - حوثی ها گروهی از شورشيان يمنی هستندکه ازسال ۲۰۰۴ که يمن تحت حاکميت عبدالله صالح قرار داشت بر عليه او و وابستگی رژيم يمن به ايالات متحده شورش کردند. برخلاف اکثريت سنی يمن، حوثی ها به شاخه زيدی های شيعه متصل هستند و گفته می شود که به لحاظ سياسی و نظامی مورد حمايت جمهوری اسلامی ايران قراردارند. از نظر ايالات متحده، يمن در مرکز ثقل مبارزه با جهادی های القاعده قرار دارد و به ويژه در سالهای اخير مورد توجه فراوان بوده است. شواهدی اين ادعا را تکميل می کند از جمله اينکه يکی از تروريست هايی که مواد منفجره را در کفش خود جاسازی کرده بود در يمن آموزش ديده بود و ديگر اينکه بمبی که در کارتريج پرينتر جاسازی شده بود نيز از يمن به مقصد آمريکا و از طريق پُست ارسال گرديده بود. علاوه برآن انور الاولاکی، عضو ارشد القاعده و يمنی تبارمتولد آمريکا که در سال ۲۰۱۱ هدف بمب هواپيمای بدون سرنشين آمريکايی واقع شد نيز با بسياری از جهادی ها در يمن ارتباط داشت. يمن پناهگاه و مخفی گاه القاعده است و برخی از ناظران مسايل منطقه معتقدند القاعده شاخه يمن به سرعت در شُرُف تحول است و ممکن است به يک سری تهاجم محلی وسيع نيز دست بزند.
سابقه تشکل حوثی ها به عنوان يک گروه شورشی به سالهای ۱۹۹۰ بر ميگردد. حوثی ها که به نام "انصارالله" نيز خوانده می شوند زمانی و دربرخی از منابع به گروهی که خواهان صلح و تحمل نظريات مخالف بوده اند هم شهرت داشتند. اما خيلی زود پس ازتشکل وتبديل به يک گروه شبه نظامی و پديدار شدن اولين انشعاب، دچار دگرگونی ودو دستگی شدند. با راديکال شدن يکی از دوشاخه که خواهان بازگشت به ارزشهای اسلام شيعی و حاکميت معيار های شيعه مذهبان بود اوضاع داخلی يمن نيزبه تدريج و به شدت دگرگون شد. در همان زمان تظاهرات
طرفداران حوثی ها در مساجد يمن از نظر علی عبدالله صالح مبارزه بر عليه دولت وی تلقی شد و به دستور او برخی از اعضای گروه بازداشت و نهايتا ازرهبرگروه موسوم به حسين بدرالدين الحوثی خواسته شد از تظاهرات پيروان گروه در مساجد يمن ممانعت و آرامش نمازگزاران را فراهم کند.
ظهور القاعده شاخه يمن - به دنبال اشغال خاک عراق در ۲۰۰۳ توسط نيروهای متحد با آمريکا، حسين بدرالدين کوشيد مخالفت خود را با اشغال عراق از طريق بسيج و تحريک مردم سازماندهی کند. با بر افراشتن خشم عمومی بر عليه اين اشغال، الحوثی در سال ۲۰۰۴ در يک درگيری با نيروهای عبدالله صالح که به قصد بازداشت وی به استان صعده اعزام شده بودند کشته شد. (صعده در شمال غربی يمن و مجاوربا مرز عربستان سعودی است) طرفداران حسين بدرالدين، عمدتا در منطقه صعده دست به عمليات جنگی داخلی زدند که تا سال ۲۰۱۰ ادامه داشت. حتی عربستان سعودی در واکنش به اين اقدام در سال ۲۰۰۹ عليه حوثی ها به جنگ محدودی مبادرت ورزيد که بيشتر در مناطق مرزی با يمن جريان داشت. سرانجام درسال ۲۰۱۰ بين طرفين آتش بس اعلام و جنگ ظاهرا خاتمه يافت.
در سال ۲۰۱۲ همزمان با جريانات بهار عربی درديگر کشور های خاورميانه در يمن نيز ازطريق هدايت ديگر کشورها از جمله عربستان سعودی و حمايت غرب حاکميت به نحوی صلح آميزازعلی عبدالله صالح به معاون رئيس جمهوری وقت عبد ربه منصور هادی واگذار شد. اما اين واگذاری صلح آميز موجب افزايش قدرت حوثی ها و مشارکت هرچه بيشتر آنها درتحرکات سياسی گرديد و متقابلاً موجب تقويت القاعده در شبه جزيره عربی شد. حاميان حوثی ها اميدوار بودند بتوانند به فساد دولتی خاتمه داده و ثبات را به يمن بازگردانند اما بجای آن روز بروز بی ثباتی و برخورد های نظامی و فرقه ای جای آن را گرفت.
در سال ۲۰۱۴ شورشيان شيعه حوثی به سازماندهی جديدی پرداختند و با دردست گرفتن کنترل صنعا پايتخت يمن وعده تغييرات اساسی در افق سياسی يمن را دادند. اشغال صنعا با واکنش خصمانه القاعده مواجه شد وبه رويارويی روزمره بين حوثی ها و القاعده انجاميد. در يکی از همين درگيری ها و تنها در يک روز دست کم ۴۰نفر کشته شدند. از طرف ديگر حوثی ها دولت را مسئول کشته شدن صد ها نفر و بيخانمان شدن و جابجايی حدود ۸۰ هزار نفر از مردم بيگناه يمن می دانند.
کشور در حال سقوط - يمن يکی از فقير ترين کشورهای منطقه خاور ميانه است و توان دولت برای رسيدگی و حل و فصل مسايل اجتماعی و اقتصادی مردم به طور روزمره در حال کاهش است به نحوی که در آمارهايی که توسط بنياد صلح در پايان سال ۲۰۱۴ منتشر شد، يمن هشتمين کشور درحال سقوط و آسيب پذير دنيا محسوب می شود.
جالب اينجاست که تا اوايل تابستان سال گذشته خواسته های حوثی ها هنوز در چارچوب اداره بهينه و اصلاح سيستم بود. حوثی ها خواهان تساوی در برابر قانون و بر خورداری مساوی از قدرت بودند. مثلاً رهبر گروه عبدالمالک الحوثی خواهان اين بود که يارانه سوخت که يکماه قبل از آن متوقف شده بود دوباره پرداخت شود. او مهلت چند روزه ای به دولت داده بود و تهديد کرده بود که اگر يارانه پرداخت نشود دست به اقدامات ديگر خواهد زد. در حال حاضر يمن بعد از پاکستان دومين رتبه را در دريافت کمک های نقدی از ايالات متحده دارد که مبلغ آن حدود ۳۰۰ ميليون دلار درسال است.
رهبر حوثی ها - عبدالمالک الحوثی ۳۳ سال دارد وگفته می شود از حمايت ايران برخوردار است. دو برادر وی در درگيری های سال ۲۰۰۴ توسط نيروهای ارتش يمن کشته شدند و خود وی از ۲۰۰۹ رهبری جنبش الحوثی که به نام انصارالله نيز شهرت دارد را برعهده داشته است. موضع رسمی دولت ايران در قبال جنبش حوثی کاملا مشخص نيست. دست کم تا سال ۲۰۰۹ رهبرگروه حوثی که تازه تشکيل شده بود به طور تلويحی خواهان اين بود که ايران ازدولت عبدالله صالح حمايت نکند و به "مظلوميت" حوثی ها توجه داشته باشد. برخی از منابع وابسته به دولت ايران معتقدند وضعيت ژئواستراتژيکی يمن و موقعيت زيدی ها در آن کشور به نحوی نيست که ايران بتواند با آنان ارتباط داشته باشد.
البته می دانيم برای حمايت از يک گروه ارتباط جغرافيايی شرط لازم نيست و مثلاً بين ايران و حماس در فلسطين ارتباط جغرافيايی وجود ندارد اما حمايت علنی انجام می شود.
ايالات متحده از منصورهادی رئيس جمهور حمايت می کند و يمن يکی از متحدين آمريکا در مبارزه با تروريسم به حساب می آيد. درحاليکه حوثی ها ازسياست های منصور هادی ناراضی اند و اينکه دولت هادی اجازه می دهد هواپيماهای بدون سرنشين آمريکا مخفی گاههای القاعده را در يمن بمباران کنند به شدت مورد نکوهش قرار می دهند. جالب اينجاست که خود حوثی های يمن از حملات القاعده مصون نيستند. يمن يکی از پايگاههای عمده القاعده در منطقه است و گفته می شود دست کم يکهزار نفر عضو فعال القاعده از يازده کشور عربی و غيرعربی درآن حضور دارند.
از تابستان سال۲۰۱۴ لحن و نحوه عمل شورشيان تغيير کرد. عبدالمالک الحوثی دولت يمن راعروسک غرب و آمريکا قلمداد کرده و خواهان مشارکت سياسی حوثی ها درمجلس و دولت يمن شد. به دنبال تظاهرات تابستان گذشته منصور هادی رئيس جمهور يمن حوثی ها را به گفتگو و تشکيل يک دولت وحدت ملی دعوت کرد. از همان زمان رئيس جمهور يمن دو حوثی را به عنوان مشاور خود منصوب کرد اما يکی از دو مشاور از کار خود کناره گيری کرده و اعلام کرد که پيشنهاد ها و مشاوره های او عملی نشده اند.
منصور هادی رئيس جمهور يمن معتقد بود مشکلات با تدبير قابل حل هستند و مسيری که وی انتخاب کرده موجب آشتی ملی خواهد شد. وی در عين حال نگران مداخله خارجی ها بود. يمن به دفعات ايران را به پشتيبانی از شيعيان حوثی متهم کرده است.
وخامت اوضاع - حوادث چند روزاخير ادامه خيزش حوثی ها و رويارويی آنان با القاعده شبه جزيره عربی ازيک طرف ودولت رسمی يمن ازسوی ديگر است. بدنبال دردست گرفتن کنترل صنعا و سرازير شدن حوثی ها به سمت جنوب يمن تحولات بالقوه خطرناکی به وقوع پيوسته است. نا امنی های چند روز پيش ابتدا منجر به ربوده شدن احمد اعواد بن مبارک رئيس ستاد رياست جمهوری و مسئول ستاد مذاکره ملی شد. پس از آن عملاً کار به محاصره محل سکونت شخص عبد ربه منصور رئيس جمهوری يمن کشيد. چنين شرايطی مناسبترين زمان عمليات تروريستی است و اگر اقدامات عمده تروريستی انجام گرفته بود می توانست نتايج تاسف آوری را بدنبال داشته باشد.
شورای امنيت سازمان ملل با آگاهی از حسايت و خطير بودن تحولات يمن بلافاصله تشکيل جلسه داد وخواهان توقف فوری درگيری ها شد. پس از آن بر اساس گزارش های خبری شخص رئيس جمهور با شورشيان به توافق رسيد و گفته می شود پس از اين توافق بود که شورشيان کنترل محل سکونت رئيس جمهور را به نگهبانان آن برگرداندند. اما اين تفاهم کوتاه مدت بود و سر انجام منصور هادی تسليم فشار حوثی ها شده و با تسليم استعفای خود موجب سقوط دولت يمن شده است.
استعفای همزمان رئيس جمهور منصور هادی و خالد بحاح نخستوزير يمن به معنی پيروزی حوثی ها در يمن و کنترل آنها بر بخش های عمده ای از خاک يمن است که پايتخت آنرا از مدتها پيش تحت کنترل داشته اند.
با استعفای منصور هادی اغتشاش به خيابان ها برگشت و شورشيان با فرياد مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل کنترل نقاط مختلف شهر ها را در دست گرفتند. اين فرياد ها بی پاسخ نبود و گروهی ديگر از مردم يمن در دانشگاهها اجتماع کردند و بر عليه حوثی ها شعار دادند. اين واقعه خود نشان از عميق بودن اختلافت و در پيش بودن درگيری های آينده است.
آيا يمن تجزيه خواهد شد؟ - لازم به ياد آوری است که تا سال ۱۹۹۰ يمن شمالی از يمن جنوبی جدا بود. در آنزمان ميخائيل گورباچف رهبر شوروی تصميم گرفت از حمايت يمن همانند برخی کشورهای اروپای شرقی دست بردارد.
و تقريبا همزمان با همين قضيه درهر دو يمن نفت اکتشاف شد. اکتشاف نفت توانست بقای دو يمن را تداوم بخشد وهمانموقع که دو آلمان شرقی و غربی با هياهيو و شادمانی بين المللی به هم پيوستند اتحاد دو يمن شمالی و جنوبی بدون سر و صدا صورت گرفت.
درحال حاضر يکی از احتمالات که مجدداً ممکن است مطرح شود تجزيه يمن است که ديگر معلوم نيست حتی برمبنای همان نقشه شمل و جنوب سابق باشد چراکه اکنون بخش های تحت کنترل گروههای مختلف تغيير کرده است. اما تجزيه يمن بطور قطع پديده نا مبارکی برای منطقه خواهد بود.
چند ساعت پس از استعفای رئيس جمهوری يمن حامی بزرگ وی در همسايگی، ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی، درگذشت . با از بين رفتن دو متحد در فاصله ای کوتاه و در منطقه ای آسيب پذير، معمای يمن تبديل به يک کلاف پر پيچ و خم شد که باز کردن آن در شرايط فعلی کار ساده ای به نظر نمی رسد.
استعفای رئيس جمهوری و نخست وزير يمن محدوده توقعات و خواسته های حوثی ها را گسترش می دهد و با توجه به اينکه پايتخت کشور در کنترل آنان است احتمال کنترل تمامی کشور و در صورت عدم توفيق، احتمال تجزيه يمن وجود دارد.
اگر تمامی کشور تحت کنترل شيعيان حوثی يمن قرار بگيرد نفوذ ايران در اين بخش از خاورميانه افزايش يافته وتوازن نيروها را درمنطقه بر هم می زند. از طرفی عربستان سعودی نمی تواند با چنين نفوذی در مرزهايش کنار بيايد و از طرف ديگر القاعده نفوذ ايران را مغاير با اهداف خود دانسته و دست به اقدامات شديدی خواهد زد تا هم نفوذ ايران را از بين ببرد و هم حوثی هارا به عنوان عوامل منطقه ای ايران نابود کند. در چنين شرايطی طبيعی است که کار به قتل عام و خونريزی بکشد.
اگر بخشی از يمن که تحت کنترل شيعيان حوتی است تجزيه شود امکان اينکه بخش ديگری توسط القاعده يمن کنترل شود وجود دارد. بخصوص اينکه از زمان اشغال بخش هايی از خاک عراق وسوريه توسط گروه موسوم به خلافت اسلامی، القاعده نيز در صدد بوده است به موجوديت خود يک بُعد سرزمينی بدهد.
تجزيه يمن زمينه مناسبی فراهم می کند که القاعده نيز حکومتی همچون طالبان در افغانستان را در ديگر بخش های يمن تشکيل بدهد. نتيجه فوری اين تجزيه جنگ دو يمن است و چنين تحولی قطعاً صورت بندی استراتژيک منطقه را بر هم زده تهديد های جديدی را برای آمريکا، عربستان سعودی و حتی ايران ايجاد خواهد کرد. با وجود پادشاه جديد عربستان سعودی دست کم تا مدتی شيرازه ها از کنترل خارج خواهد شد وحتی بعيد نيست بخاطر وضعيت جسمی ملک سليمان بن عبدالعزيزجايگزينی ديگری نيز درپيش باشد که خود موجب تطويل نابسامانی ها خواهد شد.
از سوی ديگر با ادامه مناقشات حوثی ها با دولت خود بخود بخشی از توان محدود يمن صرف مجادله با شيعيان حوثی شده از کنترل القاعده غافل می شود. در چنين شرايطی امکان ورود ميليشيای خارج از يمن و تقويت قوای القاعده از يک طرف و تقويت حوثی ها از طريق قدرت های منطقه ای می تواند آتش جنگ داخلی را روشن کند که خاتمه ای برای آن قابل پيش بينی نخواهد بود. اين تحول به نوبه خود يمن را همچون سومالی تبدل به يک دولت ساقط و ناکارآمد ديگرمنطقه کرده مشکل لاينحل ديگری برامنيت منطقه و جهان خواهد افزود.
* جليل روشندل استاد علوم سياسی و امنيت بين المللی در دانشگاه ايالتی شرق کارولينای شمالی است.
25/1/2015