مرتضی کاظمیان
زمان زيادی تا سوم آذر باقی نمانده؛ مهلت ۶ماهه تمديد شدهی توافقنامهی ژنو در حال پايان است. شواهد نشانگر کش يافتن مذاکره و روندی است که از حدود يکسال و نيم پيش بهشکلی فشرده جريان دارد. جمهوری اسلامی البته بيش از پيش، و بهشکلی تأملبرانگيز، برای «نرمش قهرمانانه» و رسيدن به توافق، اجماع کرده است. گفتوگوهايی که شايد بتوان آنرا مهمترين رويداد جمهوری اسلامی در حوزهی سياست بينالملل دانست، به رويدادی منحصر بهفرد تبديل شده؛ رخدادی که شايد تنها پايان جنگ و پذيرش آتشبس توسط آيتالله خمينی و سر کشيدن «جام زهر» در آن هنگام، با آن قابل مقايسه باشد. اهميت مذاکره با ۵+۱ و نائل آمدن به توافق تا بدانجاست که حتی «راست افراطی» نيز در ايران، موضعی توأم با سکوت و همسويی و رضايت پيشه کرده است. مواجههای که مبتنی است بر موضع و جايگاه شخص رهبر جمهوری اسلامی در مذاکره اتمی.
لزوم «نرمش قهرمانانه» تا حد امکان، و نظر هسته اصلی قدرت در نظام برای نيل به توافق، «دستورالعمل»ی نانوشته را خطاب به مهمترين تريبونهای راست افراطی و بلندگوهای مشهور جريان تماميتخواه موجب شده است. آنجا که در روزهای اخير، شخصيتهای سياسی نزديک به رهبر جمهوری اسلامی و نزديکترين چهرههای سياسی حکومت، اظهارنظرهايی قابل تأمل ابراز کردهاند.
نگاهی گذرا به برخی از اين مواضع، عزم اقتدارگرايان حاکم در جمهوری اسلامی برای حصول به توافق، و اهميت راهبردی و حياتی مذاکرهی هستهای را متبلور و ملموس میکند.
۱. موضع رييس ستاد کل نيروهای مسلح
حسن فيروزآبادی، يکی از نزديکترين فرماندهان ارشد نظامی به آيتالله خامنهای، در جديدترين موضعگيری خود با ستايش از تلاشهای دستگاه ديپلماسی دولت روحانی، گفته است: «نقش آقای ظريف و همکاران صادقش را در اين مذاکرات جهادگونه ارزيابی میکنم.»
سرلشکر فيروزآبادی در پاسخ به اين پرسش که آيا نسبت به مذاکرات خوشبين است، با پرهيز از ابراز نظری منفی، میگويد: «از روزهای اول اعلام کردهام که جزو افرادی بودهام که اين مذاکرات را يک فرصت میدانست.»
۲. موضع فرمانده کل سپاه پاسداران
هرگونه توضيح در مورد اهميت و جايگاه سپاه پاسداران در سياسی و اقتصاد جمهوری اسلامی، نوعی اضافهگويی است. با اين مفروض، و با اشاره به نقش خاص فرماندهان ارشد سپاه، اظهارنظر سرلشکر عزيز جعفری، معنیدارتر میشود. فرمانده کل سپاه که قبلا گفته بود رهبر جمهوری اسلامی «در قالب نرمش قهرمانانه اجازهی مذاکرات هستهای را دادند»، در جديدترين اظهارنظر خود افزوده است: « اگر مذاکرات هستهای انشاءالله به نتيجه برسد همه خواهند ديد که ما از حقوقمان کوتاه نيامدهايم.»
وی هرچند گفته که «البته ممکن است در همين مذاکرات لطمهای به عزت ملت ايران وارد شود» اما درعينحال تلاش برای برداشتن همه تحريمها را از جمله اهداف ايران از مذاکرات خوانده و گفته است: «انشاءالله که اين هدف هم به نتيجه میرسد.»
۳. موضع رييس قوه قضاييه
رييس منتصب دستگاه قضايی جمهوری اسلامی، ازجمله چهرههای شاخص همسو با اقتدارگرايی، و زيرمجموعهی وی، ازجمله شهرههای سرکوب دموکراسیخواهان و صلحطلبان است. صادق آملی لاريجانی در يکی از اظهارنظرهای اخير خود تاکيد میکند: «ما بهصورت مکرر حمايت خود را از تيم مذاکره کننده اعلام کرديم و اکنون نيز میخواهيم مسئولان مذاکرهکننده متناسب با سياستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب و نظام اسلامی قدمی از حقوق ملت، عقب ننشينند.»
وی که مشخص است از اراده و تصميم کانون مرکزی قدرت، و شخص آيتالله خامنهای باخبر است و میکوشد همسو با آن اعلام موضع کند، تنها میافزايد: «تيم مذاکرهکننده بايد بر حقوق ملت و فعاليتها و پيشرفتهای علمی و تحقيقی دانشمندان کشور استقامت بورزند.»
۴. موضع دبير شورای نگهبان
احمد جنتی و کارنامهی سياسی او و نهاد موثری که وی دبيریاش را عهدهدار است (شورای نگهبان) نيز بهقدر لازم مشهور است. وی که در فهرست شاخصترين بلندگوهای راست افراطی دستهبندی میشود، در نمازجمعهی آخر پايتخت ايران، در سخنانی معنادار گفت: «نمیدانم در مورد موضوع هستهای چه بگويم، چون نمیدانم چيست و چه خبر است؟ برخی از مسايل آن گفته میشود و برخی نيز گفته نمیشود که شايد صلاح نيست که گفته شود. به همين دليل نمیتوانم بگويم و همه مسايل اينگونه نيست که بتوان بيان کرد.»
جنتی که مشخص بود به «توصيه» برای سکوت و رضايت و همدلی با روند مذاکره عمل میکند، خطاب به تيم مذاکره کننده هستهای گفت: «بدانيد رهبر معظم انقلاب و مردم هم پشتيبان شما هستند.»
۵. موضع امام جمعه مشهد
علمالهدی، امام جمعه مشهد شايد به صفت فردی چندان قابل تحليل و تأمل نباشد، اما وی نمايندهی بارز تريبون مهمی چون نماز جمعه و روحانيان همسو با تماميتخواهی است. وی نيز در سخنان نماز جمعه اخير خود در مشهد، در سخنانی قابل توجه گفت: «توافق در مذاکرات به معنای تجديد حيات سياسی جريان خاصی نيست. اگر به توافق مطلوبی برسيم و مقام معظم رهبری آن را تاييد کند يک جريان سياسی کنار اين قضيه حق ندارد حيات سياسی خود را تجديد کند و بگويد اين مذاکرات تدبير او بوده است و اگر به توافق نرسد يک عده عناصر سودجوی منفعتطلب حق ندارند به جان مردم بيفتند و جنسها را گران کنند.»
وی همچنين با تاکيد بر لزوم پيگيری مذاکره، میافزايد: «اگر بنا شد به توافق نرسيم و اين روند ادامه داشته باشد بايد با حفظ عزت اسلام اين ملت به مذاکرات ادامه دهند... اين مردم ما يک بار نوشيدن جام زهر را در زمان امام مظلومشان تجربه کردند و نبايد کاری کرد که اين بار مقام معظم رهبری اين جام زهر را بنوشند.»
۶. موضع رييس سازمان بسيج
محمدرضا نقدی، رئيس سازمان بسيج مستضعفين، از چهرههای شاخص سرکوب و خشونت، و همچنين از بلندگوهای مهم راست افراطی محسوب میشود. نقدی نيز همچون ديگر همفکرانش، در روزهای اخير موضعی معنادار اتخاذ کرده؛ او ضمن تأييد مواضع هيان مذاکرهکننده، گفته است: «تيم مذاکرهکننده هستهای تا به حال عزت ايران را حفظ کرده است و انتظار داريم همين مسير را ادامه دهد.»
جالب توجه آنکه رييس بسيج، طرف غربی را نيز تشويق به مصالحه میکند؛ «توقع بسيج اين است که آمريکا زورگويی و زيادهخواهی خود را کنار بگذارد. رسيدن به توافق خوب، عادلانه و بدون اجحاف حتما مقدور است.»
وی بهگونهای تمام قد، در کنار دستگاه ديپلماسی دولت اعتدالگرا میايستد و میگويد: «دو حالت وجود دارد؛ يکی اينکه تيم مذاکرهکننده حقوق ملت ما را اعاده کنند و به يک توافق خوب برسند که همه ما حامی هستيم. حالت دوم اين است که تيم مذاکرهکننده ببيند حق ايران در حال پايمال شدن است و مذاکره را کنار بگذارد و تن به توافق ندهد که باز هم بسيج و همه مردم حمايت کامل خواهند کرد اما اگر خدای ناکرده حق مردم ضايع شود هيچ کس حمايت نمیکند.»
۷. موضع روزنامه کيهان
حسين شريعتمداری، مديرمسئول منتصب رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه کيهان نيز در روزهای اخير، خروجی اين بلندگوی مهم راست افراطی را تغيير داده است. کيهان هرچند همچنان بدبينانه به مذاکره با غرب مینگرد، و در عمل نگاه شخص اول نظام را بازتوليد و تبيين و تبليغ میکند؛ اما همزمان به «توصيه» و «تذکر» به هیأت ايرانی اکتفا کرده و با تهديد طرفهای مقابل، بهنوعی آنان را تشويق به مصالحه مینمايد.
خروجی کيهان و ديگر رسانههای متعلق به اردوگاه راست افراطی در اين روزها، به شکلی محسوس با رفتار رسانهای ـ سياسی آنها در چند ماه قبل متفاوت است. گويی برای شريعتمداری و همفکران نيز مشخص شده ـ و به اندازهی لازم، وی «توجيه» گرديده ـ که بايد واقعبينانهتر، با موضوع مواجه شوند و قدر مجال موجود را بدانند، يا حداقل ـ و با وجود نارضايتی ـ از اقدام گريز از مرکز پرهيز کنند.
۸. موضع راست ميانه / محافظهکاران عملگرا
وقتی موضع راست افراطی چنان باشد که آمد، رويکرد و ديدگاه آن بخش از «راست» که به عملگرايی مشهور است و خود را در حوزهی محافظهکاران ميانه تعريف کرده، قابل پيشبينی است. افرادی چون علی لاريجانی، رييس مجلس يا علیاکبر ولايتی، مشاور بينالملل رهبر جمهوری اسلامی، مواضعی را ابراز کردهاند که بهگونهای قابل حدس، همسو با دولت اعتدال و همدل با مذاکره و توافق و مصالحه بوده است.
لاريجانی به اعضای گروه ۱+۵ توصيه میکند که از فرصت موجود استفاده کنند چرا که به گفته وی «معلوم نيست گذشت زمان به نفع آنها باشد.» و توضيح میدهد که «چيزی که ايران ارائه کرده از انعطافهايی برخوردار بوده است.» او به تعبيری «نرمش قهرمانانه» و نگاه کانون مرکزی قدرت را بازتاب میدهد.
رييس مجلس جمهوری اسلامی همچنين تصريح میکند که «نمايندگان ايران در مذاکرات آمادگی و علاقهمندی دارند که مذاکرات موفق باشد.»
ولايتی نيز در پاسخ به اين پرسش که برخی ادعا میکنند توافق هستهای انجام شده و از خط قرمز نظام عبور کرده، گفته است: «به هيچ وجه اينطور نيست؛ مذاکرهکنندگان ما تابع نظام و خطوط قرمز آن که رهبر معظم انقلاب آنها را تعيين کردهاند، هستند.»
مشاور ارشد آيتالله خامنهای بار ديگر بر اين نکته مهر تأييد و تأکيد میزند که آنچه در جريان است، با هماهنگی رأس هرم نظام سياسی رخ میدهد. و البته لايههای مختلف جريان اقتدارگرا در ايران، با انگيزهها و نقطه عزيمتهای گوناگون، و نيز بهدليل تصميمی که در هستهی اصلی قدرت اتخاذ شده، و به جهت نظارت عالی شخص رهبر جمهوری اسلامی، با مذاکرههای جاری همسويی و همدلی نشان میدهند.
اينکه تهران حاضر است تا به چه حد «نرمش قهرمانانه» از خود نشان دهد، و طرف غربی ـ بهويژه واشنگتن ـ در قبال آن، چه امتيازهايی خواهد داد و از کدام تحريمها دست خواهد شست، موضوعی يکسر متفاوت است.
نکتهی مهم ـ و البته اميدوارکننده برای دغدغهداران منافع ملی ـ تلاش رژيم سياسی در ايران برای تعامل با غرب، و عقبنشينی از هزينهکردهای نجومی و ماجراجويیهای کلامی و عملی خود در حوزهی انرژی هستهای است. اين تصميم و رويکرد، با هر دليل و تحليلی اتخاذ شده باشد، به نفع ايرانيان و نيز بهسود جامعه مدنی، و در جهت جان گرفتن طبقه متوسط فرهنگی/مدرن کشور است. وضعی که میتواند مقوم و مويد دموکراتيزاسيون ارزيابی شود.
23/11/2014