لقمان قنبری کارشناس سیاسی
به لحاظ تاریخی عربستان محل ظهور اسلام و خاستگاه پرورش فرقه ها و عقاید متنوع و متناقض منجمله سلفی ها بوده است هر چند که امروزه این فرقه در کشورهای چون سوریه، پاکستان و عراق، مصر، تونس، لیبی و مغرب دارای نفوذ و فعالیت است با این وجود خاستگاه اصلی آنها عربستان سعودی است. رابطه بين فرقه سلف گری و خاندان آلسعود از نوع رابطه دانش/ قدرت در تئوري مدرن و رابطه قلم و شمشير در چارچوب نظريه هاي فلسفي- سياسي در اسلام است. در هر دو رويکرد چنين تصور مي¬شود که به واسطه ماهيت ترابطي قدرت / دانش، بقاي يکي در گرو ديگري است و هرکدام دريک روند تاريخي، يکديگر را بازتوليد ميکنند. همچنین از آنجايي که دين(وهابیت رسمی یا حکومتی) و دولت (آل سعود)در عربستان ارتباط نزديکي با هم دارند بسياري از مفاهيم در مبانی فکری ال سعود وجود دارند که داراي دو وجه مذهبي و سياسي هستند.
مفاهيمي نظير مشرک، منافق، و محارب نه تنها صرفاً مفاهيمي مذهبيي نيستند، بلکه هم زمان مفاهيم سياسي و اجتماع نيز هستند. در نتيجه مصاديق آنها در عمل منجر به تقسيم بندي¬هايي چون جبهههاي دوست و دشمن يا دارالکفر و دارالاسلام ميشود. پيامد اين نوع آميختگي دوگانه، ارائه تفسيرها و برداشت¬هايي است که فرقههاي چون فرقه وهابیت به عنوان شاحه اصلی سلفی گری از آن به سود خود انجام مي دهد و ديگر مذاهب به خصوص شيعيان را «رافضي» خطاب ميکند. بنابراین می توان نتیجه گرفت زمینه مند بودن قرآن همراه با غریزه صیانت نفس در انسان تفسیر گرا محتملاً در اینده نزدیک باعث تقویت سوء برداشت ها در دو نحله سنی و شیعه و نهایتا جنگ هایی خطر ناک خواهد شد. برای مثال نقش مراجع تلقید در شیعه و سنی به همان اندازه که جنبه ایجابی دارد می تواند جنبه سلبی نیز داشته باشد. در تحولات عراق به وضوح دیدم که تشیعان چه اندازه تابع شخصیت یک کاریزمای روحانی هستند درست است که با دستور اقای سیستانی به قول خودشان به دفاع مشروع در برابر داعش روی آوردند اما تصور کنید که همین شخص کاریزما یک روز دستور جهاد را صادر کند آن وقت خواهید دید که چه فاجعه ا ی به وجو د می اید غرض این بود که نشان دهیم معقول و منطقی نیست که احاد یک ملت تابع و منتظر برداشت و تفسر یک روحانی برای دفاع و یا حمله باشند .
8/10/2014