آسو آماده
دردنیای کنونی که مادرآن زندگی میکنیم،جریان پیشرفت وترقی ازهمه لحاظ، درهمه جوامع وملت ها یک امرنمایان و کاملا آشکاراست . وبسیاری ازملتهارامیبینیم که روزی ازروزها مآزآانها پیش بودیم. ولی متاسفانه باتوجه به شرایط الان حاکم برملت ایران وسلطه حکومت دیکتاتوری،مذهبی ،استبدادی وخودکامه هیچ که رو به جلو ورو به پیشرفت نرفتیم ،بلکه باجرات میتوانم بگویم که دربسیاری ازموارد باتوجه به استفاده ازآیین ومذهب به عنوان قانون ،حتی به عقب برگشته ایم ودربسیاری ازمواردسرجای خود متوقف وایستاده ایم .
همانگونه که دانشمندان علوم رفتاری درنتیجه ی آزمایشات وتحقیقات خود مشاهده کرده اند که تعدادی از انسانها نیازشدیدی به پیشرفت وترقی دارند ،وعده ای دیگر که شاید اکثریت را شامل میشوند به نظرمیرسد آنقدرها نیاز به پیشرفت را در خود احساس نمیکنند. من هرگاه نتیجه این تحقیق علوم رفتاری رادرذهنم مرور میکنم ،فکرمیکنم که آیاما کسانی هستیم که نیازبه پیشرفت را در خود احساس نمیکنیم ،یا این که شرایط بد حاکم برایران مارا از پیشرفت باز میدارد ،یا این که طرفداران رژیم حاکم برایران اکثریتا ومامردم آزادیخواه اقلیتیم،که نمیتوانیم صدایمان رابرسانیم.
به نظرمن ما مردم آزادیخواه بیشتریم ازحامیان این رژیم ،وزمینه برای آزادی وپیشرفت وآزاد شدن ازقفس این رژیم فراهم نشده است،ومامردم ایران باید درفکرزمینه ای برای آزادی ورهایی ازدست این رژیم آخوندی و دیکتاتور باشیم. من دراینجا یک سری ازویژگی های این رژیم که به فکرم رسیده اندرا که مانع رسیدن ما مردم به دمکراسی وآزادی است، بیان میکنم. رژیم ایران رژیمی است که بیش از حد برنامه ها واهداف خودرا به حکومت استبدادی ،نظامی ومذهبی(مذهب بیگانه) متمرکز کرده است ،واین امر کاررابرای دستیابی ورسیدن به میزان مطلوب قدرت بین رژیم حاکم ومردم ایران ،وهمچنین رسیدن به آزادی بیش از حددشوارکرده است. همچنین رژیم ایران با توجه به اینکه ،یک مذهب ،اعتقادات،قوانین وپیروان آن را فراتر ازسایرین مردم قرارداده است،باعث بوجود آمدن تبعیضها محرومیت ها وبسیاری ازمواردناقض حقوق بشرشده است،واین عوامل دیگری از دلایل سد راه دمکراسی وآزادیخواهی وبرابری در ایران است. اگر درایران آزادی و دمکراسی موجودبودومردم میتوانستند ازدمکراسی وبرابری دفاع کنند،ازنابرابریهای اقتصادی،اجتماعی وسیاسی وبسیاری ازمشکلات دیگرکه گریبانگیر همه مردم ایران است وازدرداین مشکلات می نالندوبا آنهادست وپنجه نرم میکنند ،نبودیم و همه باهم برابربودیم. رژیم ایران باتوجه به اینکه به شدت به دنبال اتمام پروژه های ساخت بمب اتم وافزایش قواوتسلیحات نظامی و قدرتمندساختن هرچه بیشتر سپاه پاسداران ونیروهای امنیتی،وحتی کمک به گروههای تروریستی ،کمک وهمکاری باحکومتهای دیکتاتوری است،گوشه وکنارهای ایران مانند کردستان که هرروزه کاسبکاران وکولبران بی گناه رامورد حمله قرارمیدهد وآنهارا بی رحمانه به قتل میرساند ،بچه هایشان یتیم و بدون داشتن پدر بزرگ میشوند ومادران معصوم وبیوه ودیگرجنایات را ازیاد برده است ،وهمچنین نبود آزادی بیان ورسانه های آزاد وبه بند انداختن تمام آزادیخواهان واجرای احکام ضدانسانی و بیش ازحد اعدام ،سنگساروبریدن حبسهای طولانی مدت ،وتوجه نکردن به خواستهای روای مردم،همه و همه راه را برای سیدن به آزادی دشوارکرده است و همه ی این موارد ترس ورعب را در دل مردم پرورانده است.همچنین رژیم با اجرای سیاستهای غلط قومی ونژادی ،فرهنگی میخواهد تفرقه میان مردم ایران ایجادکند که تا حدی دراین سیاست موفق بوده است وازاتحادوهمبستگی واقعی میان همه مردم ایران جلوگیری کرده است.وما مردم باید هوشیاروآگاه باشیم ویکدلی واتحادوهمبستگی را سرمشق وسنبل آزادی برای ایران قراردهیم . از این روهمه ی این برنامه های رژیم سدراه توسعه جامعه مدنی و رسیدن به دمکراسی است .
بنابراین اتحادوهمبستگی احزاب سیاسی ،نهادهای قومی وائتلافهای طبقاتی،جنبشهای زنان،کانونهای دانشجویی و اتحادهای صنفی و کارگری و...،درتوازن قدرت وبرای آزادی به نفع همه توده های مردم یکی از شرطهای لازم بارای بوجود آمدن دمکراسی وبرابری در ایرای آزاداست.
همچنین بوجود آمدن دمکراسی ورهاشدن ازقفس رژیم ایران مستلزم یاری ومشارکت هر چه بیشتر توده ها،طبقات مردم عادی و حمایت سازمانهای بین المللی از مردم آزادیخواه ایران است،همچنان که بسیاری از حکومتها ورژیمهای دیکتاتوری به کمک نیروها وسازمانهای بین المللی ساقط شدند و فرو ریختند.
رژیم دیکتاتوروخودکامه ی استبدادی ایران که حقوق وارزشی برای شهروندان خود قایل نیست مردم حق سازماندهی ندارند ،وهمیشه تحت تحقیر وسرکوب هستند همانطور که تمام مردم ایران ودنیا در ایران شاهد آن هستند. مامردم ایران باید بدانیم که آزادی وبرابری دوکلیدواژه ای مهم واصلی بشریت هستند.
بنابراین مامردم ایران باید دست در دست هم دهیم وباهم ایران را به آزادی ودمکراسی برسانیم،به نظرمن باتوجه به شرایط کنونی رژیم ایران ،که دروضعیت بسیاربدی ازهمه لحاظ،همچنان که درداخل نظام شاهد اختلافاتی میان سران رژیم وافزایش هرچه بیشتر تحریمهای بین المللی علیه رژیم ایران،وافزایش چشمگیر فسادهای مالی واقتصادی ،ونزدیک شدن بهارعربی به ایران وفشارهای سازمان ملل بر رژیم ایران هستیم ،وکم کم مهمترین اهرم خود رادرخاورمیانه ازدست میدهدوهمچنین افزایش اختلافات رژیم با برخی از همسایگان خود ودر کل، بی اعتباربودن رژیم ایران در میان جامعه بین الملل ،زمینه را بیش ازحدبرای روشن کردن چراغ آزادی و رسیدن به دمکراسی هموارتر وآسان تر کرده است. در نتیجه به این نکته باید پی برد که ،دراینجا ضرورت مبرم وشدیدی دراتحاد وهمبستگی احزاب واپوزسیونها که درخارج از ایران ،برای رسیدن به ازادی و دمکراسی در ایران تلاش میکنند ،است. همه اپوزسیونها احزاب درراه آزادی برای ایران باید هماهنگ ومتحد عمل کنند تادر روند تلاش برای رسیدن به آزادی دچار مشکل نشوند،به نظر من که برنامه و اساسنامه احزاب واپوزسیونها به همدیگر مشابه نیست ،واین امر نباید درجریان آزادیخواهی تاثیرداشته باشد ومانع کندترشدن راه رسیدن به آزادی شود. چون که بعدازبدست آمدن آزادی ودمکراسی برای ایران،باتوجه به شناخت من ازبرنامه واساسنامه ی اپوزسیونها،همه ی طرفداران احزاب وهمه ی مردم میتوانند دراداره ی امور سیاسی وتعیین سیاست ازطریق انتخابات منظم ومنصفانه براساس رای همگانی وبرابرشرکت کنند،همچنین باید همه احزاب واپوزسیونها وگروهها ونهادها که چهارچوب برنامه ها واهداف کلی آنها مبارزه بارژیم ایران ودرنهایت براندازی این رژیم دیکتاتوری حاکم بر ایران است ،برسرمیزدیالوگ ومذاکره بنشینند ،ودرمرحله اول هدف اصلیشان را سرنگونی رژیم کنونی حاکم بر ایران قراربدهند.البته اینجاباید به این نکته اشاره کنم که احزاب کرد،باید سیاستها وبرنامه های خود را درقبال ایران،بادیگراپوزسیونهای ایرانی مشخص تر،واضح ترومحکمترسازند ،همچنان که درهر دوره از حکومتهای حاکم برایران حق وحقوق کردها پایمال شده وکردها همیشه نقش مردم مظلومی داشته اند که همواره مورد ظلم واقع شده اند،پس باید احزاب کرد بیش از پیش مواظب خود باشند که افکار نژادپرستانه وخودخواهی بعضی ازاپوزسیونهای ایرانی برسایرین وبرخودشان غلبه نکند واینطورنباشد که قدرت در رأس یک هرم قرار گیرد بلکه باید باتوجه به میزان رأی ملت، قدرت تقسیم گردد تاشاهد یک حکومت دمکراتیک بود،لذاباتوجه به وجود فضای ظلم،ستم،تبعیض،دیکتاتوریت وخفه کردن همه ی صداهای آزادیخواه وکم شعله شدن چراغ جنبش سبز،باید تلاش فراوان دوباره ای برای بر افروختن جرقه ای محکم درمیان مردم ایران کرد.همچنان که درتونس یک جوان شجاع تنهایی به خیابان آمد ودربرابر ظلم وزور،خفقان ودیکتاتوریت قد علم کرد وبا آتش زدن به جسته ی خود ،باعث به خیابان آمدن تمام مردم وشعله ور شدن موج آزادی و درنهایت سقوط دیکتاتوری حاکم بر آن جامعه شد.
ودر ایران هم ،همه ی احزاب ،با اتحاد وهمبستگی ،یکدلی وهماهنگی وباهدایت کردن هواداران وهمه کسانی که حتی خارج از ایران هم هستند ،وباکمک مردم متدین ایران میتوانند این رژیم دیکتاتوری ناقض حقوق بشر را از زیرپا درآورند.و مردم به آن آزادی و برادری وبرابری ودمکراسی که میخواهند برسند.