بهزاد خوشحالی
امکان سنجي بايستگي زماني، مکاني و امکاني اعلام استقلال از نگاه مديريت ريسک، مديريت تحول و مديريت بحران
بخش دوم: بررسي اعلام استقلال کردستان از نگاه "مديريت تحول"(1)
تحول چيست؟ تحول يعني فرآيندي که در آن
1.انديشهها، باورها ورفتارها ي سنتي ذوب مي شوند
2.ارزشهاي نوين تثبيت مي شوند
3.نظامهاي جديد مستقر مي شوند
تحول به بياني ديگر به معناي منطبق كردن سيستم با آخرين پديدههاي روز است هنگامي که تحول در يک سيستم به وجود مي آيد باورهای کهن مدیریت سنتی جاي خود را به باورهاي نوين و معرفت عقلي داده و کيفيت هاي جديد در زمينه ي انديشه و اقدام، ظهور مي کنند
چرا تحول و دگرگوني در سيستم ها ضرورت دارد؟
جهان امروز يک جهان سازماني است و بهبود کيفيت زندگي انسانها در سيستم، نيازمند تحول، رشد متناسب با تغييرات ديگر سيستم ها و بهبود آنهاست.
هر تحول و دگرگوني در سيستم ها نيازمند تغيير در دو نيروي تاثير گذار بر سيستم ها است:
1.نيروهاي دروني
2.نيروهاي بيروني
اگر باشوور کردستان به عنوان سيستم در نظر گرفته شود و تحول مورد نظر، اعلام استقلال اين بخش از کردستان بزرگ باشد:
نيروهاي دروني نيازمند تغيير شامل چه مواردي هستند؟
1.استراتژي
2.رهبري
3.مردم
4.نظام اداري
5.آموزش
6. انگيزش ها(شامل انگيزه و انگيخته)
7.قوانين
نيروهاي بيروني نيازمند تغيير چه مواردي را شامل مي شوند؟
1.ديپلماسي بين الملل
2.قوانين و حقوق بين الملل
3.اقتصاد جهاني
4.توازن منطقه اي
5.رسانه هاي بين الملل
استراتژي: از آزادي باشوور کردستان، دو دهه مي گذرد و از سال2003 تاکنون که کشور عراق به صورت رسمي، به عنوان جمهوري فدرال ناميده شده است نيز حدود يک دهه گذشته است. در اين مدت نسبتا طولاني، حريم کردستان اگرچه همواره به عنوان بخشي از سرزمين عراقشناخته است اما در پنج سال گذشته به ويژه، حريم کردستان، در قالب يک کشور مستقل در معادلات سياسي داخلي منطقه اي و بين المللي نقشآفريني نموده است. اما در اين ميان، به تدريج ضرورت تغيير استراتژي به صورت رسمي کامل محسوس به نظر مي رسد چرا که هم ظرفيت هاي مناسب داخلي طراحي شده و در مرحله ي اجرا است و هم جهان، به اين قناعت دست يافته است که تداوم عراق يکپارچه در قالب فدراليسم عربي-کردي، کارويژه ي خود را از دست داده است. از اين رو بسيار طبيبعي و البته ضروري خواهد بود که حکومت حريم کردستان، با اعلام استراتـژي کشور-محور، شرايط لازم را براي گذار از فدراليسم، به سوي يک کشور مستقل مهيا سازد. به لحاظزماني و با توجه به موقعيت در بحران منطقه، اکنون شايد مناسب ترين زمان باشد.
رهبري: رهبر حرکت گذار از فدراليسم به استقلال کردستان، براي مديريت و اداره ي اين دوره، و سرانجام اعلام استقلال اين بخش از کردستان، بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟
نخستين و مهمترين ويژگي رهبري دراين دوران، نقش آفريني در قالب "رهبر ملي" است. رهبري در اين دوران، بايد کاملا بر اين نکته آگاهي داشته باشد که رهبر تمام کردستان است و تعهدي که براي خود شناسايي، تعريف و برون افکني مي کند رهبري تمامي جغرافيايي است که باشوور کردستان ناميده مي شود و تمامي شهرونداني که خود را کرد مي دانند. رهبري ملي در اين دوران، ديگر يک رهبر حزبي يا منطقه اي نيست بلکه مسوول صيانت از چارچوبه اي است که ملت کرد در آن زندگي مي کنند.
دومين ويژگي رهبري در اين دوران، "تعهد ملي" است به آنچه هم در قانون و هم در عرف و هم در انديشه ي هويت خواه مردم کردستان براي او تعريف شده است. رهبري ملي با تعهد ملي، خود را تبلور خواست هاي ملي يکايک شهروندان مي داند و به اين دريافت رسيده است که بايد حافظ منافع ملي و تضمين کننده ي تداوم توسعه ي کردستان در چارچوب بين المللي باشد.
ديگر ويژگي هاي رهبري شامل استقلال در عمل، ابتکار در عمل و مديريت در رهبري ملي است به گونه اي که با دارا بودن استقلال در چانه زني هاي سياسي در پهنه ي بين المللي، قدرت مانور سياسي نيز به اندازه ي کافي خواهد داشت تا بتواند بهترين شرايط را براي نقش آفريني کردستان به مثابه يک بازيگرو کنشگر مستقل، بستره سازي نمايد. همچنين با بهره گيري از منابع در اختيار، در کنار تعهد به حداقل کردن هزينه ها، بزرگترين دستاوردها را نيز براي ملت خودبه ارمغان آورد.
مردم: مردم کردستان به عنوان مهمترين عناصر شکل دهنده ي ملت، بزرگترين و موثرترين و درعين حال نيرومند ترين فاکتور در ايجاد، تعيين، تغيير و تثبيت برنامه هاي يک سازمان و سيستم هستند در مديريت، از مردم به عنونا نيروي انساني و منابع انساني نام برده مي شود.
در هزاره سوم، سرمايه انساني بالاترين و با ارزشترين سرمايه و بزرگترين دارايي هرسازمان و كشوري محسوب مي شود، اگر چه در هيچ ترازنامه و حساب سود و زياني آورده نمي شود ولي نتيجه سود و زيان سازمانها و کشورها را رقم مي زند، تنها سرمايهاي هستند كه بااستفاده بيشتر كاهش نيافته و بصورت فزاينده توسعه پيدا ميكندكليدتوسعه سازمانها و كشورها نيروي انساني كارآمد است.
در سال هاي اخير نقش رويكرد انساني در توسعه بسيار مورد توجه قرار گرفته است. اهميت اين موضوع به علت نقش مهم عامل انساني درفرآيند توسعه مي باشد. بزرگترين مزيت رقابتي كشورهاوسازمانهاداشتن نيروي انساني توانمند مي باشد. بيشترين سهم ثروت جهاني نيز از آن نيروي انساني است، در كشورهاي توسعه يافته سهم منابع انساني درثروتشان بيشتراز سهم منابع فيزيكي و منابع طبيعي است.
به طور متوسط 64 درصد ثروت كشورهاي جهان رامنابع انساني ، 16 درصد منابع فيزيكي و 20 درصد را منابع طبيعي تشكيل مي دهد.
آماده سازي مردم در باشوور کردستان براي مشارکت فعال در پروسه ي اعلام استقلال، بزرگترين وظيفه ي کنشگران اين دوران به شمار مي آيدچرا که ايم مردم هستند که در نهايت، تعيين خواهند کرد که در صورت اعلام استقلال کردستانف حاضرند چه بهايي براي تداوم و تضمين استقلال ملي بپردازند.
مهمترين ابزارها براي آماده سازي مردم در روند استقلال، توسعه ي فرهنگ ملي از طريق رسانه، تبليغات و اموزش است که آموزش و پروزش در اين راستا بيشترين و بزرگترين نقش را بر عهده خواهد داشت.
پژوهش ها نشان مي دهند اگر هر كدام از شهروندان در يک کشور يا سازمان فقط در طول يك سال كاري 10 درصد قدرت تفكر و خلاقيت و نيز تلاش خود را افزايش دهد 2/1 درصد ثروت ملي افزايش خواهد يافت و اگر هر كدام دو برابر اکنون كوشش و جديت داشته باشند در يک سال ثروت ملي كشور و بالغ بر 10 تا 12 درصد افزايش خواهد و اگر اين كار تا 5 سال مداوم انجام شود قدرت ملي آن سيستم در دنيا بيش از دو برابر وضع کنوني خواهد شد.
مردم باشوور هم بايد براي شرايط پس از بحران آماده شوند و هم اينکه در صورت اجماع جهانيبراي برگزاري رفراندوم در کردستان،به گونه اي از اعلاميه ياستقلال پشتيباني نمايند که جهان را براي تشکيل نخستين کشور مستقل کرد، به قناعت برسانند.
نظام اداري: تغيير ساختار نظام اداري و تجديد ساختار آن به منظور ايجادسيستمي يکپارچه که قابليت هاي يک سيستم اداري براي ارائهي خدمت به يک کشورمستقل را داشته باشد يکي از مهمترين وظايف حکومت حريم کردستان به شمار مي آيد.
ايجاد احساس ضرورت و فوريت، تشکيل گروه هاي کاري راهنما، در نظر گرفتن چشم انداز و فراديد، انتقال چشم انداز به يکييک پرسنل نظام اداري، توانمند سازي عاملان تحول نظام اداري، توانمند سازي کارکنان، خلق مشوقها و محرک هاي کوتاه مدت، نهادينه سازي تحول، ايجاد شرايط مساعد براي تداوم تحول در مسير گام هاي اساسي براي تحول درساختار اداري به شمار مي آيند
بررسي اعلام استقلال کردستان از نگاه "مديريت تحول"ادامه دارد
21/11/2013
امکان سنجي بايستگي زماني، مکاني و امکاني اعلام استقلال از نگاه مديريت ريسک، مديريت تحول و مديريت بحران
بخش دوم: بررسي اعلام استقلال کردستان از نگاه "مديريت تحول"(1)
بهزاد خوشحالي
تحول چيست؟ تحول يعني فرآيندي که در آن
1.انديشهها، باورها ورفتارها ي سنتي ذوب مي شوند
2.ارزشهاي نوين تثبيت مي شوند
3.نظامهاي جديد مستقر مي شوند
تحول به بياني ديگر به معناي منطبق كردن سيستم با آخرين پديدههاي روز است
هنگامي که تحول در يک سيستم به وجود مي آيد باورهای کهن مدیریت سنتی جاي خود را به باورهاي نوين و معرفت عقلي داده و کيفيت هاي جديد در زمينه ي انديشه و اقدام، ظهور مي کنند
چرا تحول و دگرگوني در سيستم ها ضرورت دارد؟
جهان امروز يک جهان سازماني است و بهبود کيفيت زندگي انسانها در سيستم، نيازمند تحول، رشد متناسب با تغييرات ديگر سيستم ها و بهبود آنهاست.
هر تحول و دگرگوني در سيستم ها نيازمند تغيير در دو نيروي تاثير گذار بر سيستم ها است:
1.نيروهاي دروني
2.نيروهاي بيروني
اگر باشوور کردستان به عنوان سيستم در نظر گرفته شود و تحول مورد نظر، اعلام استقلال اين بخش از کردستان بزرگ باشد:
نيروهاي دروني نيازمند تغيير شامل چه مواردي هستند؟
1.استراتژي
2.رهبري
3.مردم
4.نظام اداري
5.آموزش
6. انگيزش ها(شامل انگيزه و انگيخته)
7.قوانين
نيروهاي بيروني نيازمند تغيير چه مواردي را شامل مي شوند؟
1.ديپلماسي بين الملل
2.قوانين و حقوق بين الملل
3.اقتصاد جهاني
4.توازن منطقه اي
5.رسانه هاي بين الملل
استراتژي: از آزادي باشوور کردستان، دو دهه مي گذرد و از سال2003 تاکنون که کشور عراق به صورت رسمي، به عنوان جمهوري فدرال ناميده شده است نيز حدود يک دهه گذشته است. در اين مدت نسبتا طولاني، حريم کردستان اگرچه همواره به عنوان بخشي از سرزمين عراقشناخته است اما در پنج سال گذشته به ويژه، حريم کردستان، در قالب يک کشور مستقل در معادلات سياسي داخلي منطقه اي و بين المللي نقشآفريني نموده است. اما در اين ميان، به تدريج ضرورت تغيير استراتژي به صورت رسمي کامل محسوس به نظر مي رسد چرا که هم ظرفيت هاي مناسب داخلي طراحي شده و در مرحله ي اجرا است و هم جهان، به اين قناعت دست يافته است که تداوم عراق يکپارچه در قالب فدراليسم عربي-کردي، کارويژه ي خود را از دست داده است. از اين رو بسيار طبيبعي و البته ضروري خواهد بود که حکومت حريم کردستان، با اعلام استراتـژي کشور-محور، شرايط لازم را براي گذار از فدراليسم، به سوي يک کشور مستقل مهيا سازد. به لحاظزماني و با توجه به موقعيت در بحران منطقه، اکنون شايد مناسب ترين زمان باشد.
رهبري: رهبر حرکت گذار از فدراليسم به استقلال کردستان، براي مديريت و اداره ي اين دوره، و سرانجام اعلام استقلال اين بخش از کردستان، بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟
نخستين و مهمترين ويژگي رهبري دراين دوران، نقش آفريني در قالب "رهبر ملي" است. رهبري در اين دوران، بايد کاملا بر اين نکته آگاهي داشته باشد که رهبر تمام کردستان است و تعهدي که براي خود شناسايي، تعريف و برون افکني مي کند رهبري تمامي جغرافيايي است که باشوور کردستان ناميده مي شود و تمامي شهرونداني که خود را کرد مي دانند. رهبري ملي در اين دوران، ديگر يک رهبر حزبي يا منطقه اي نيست بلکه مسوول صيانت از چارچوبه اي است که ملت کرد در آن زندگي مي کنند.
دومين ويژگي رهبري در اين دوران، "تعهد ملي" است به آنچه هم در قانون و هم در عرف و هم در انديشه ي هويت خواه مردم کردستان براي او تعريف شده است. رهبري ملي با تعهد ملي، خود را تبلور خواست هاي ملي يکايک شهروندان مي داند و به اين دريافت رسيده است که بايد حافظ منافع ملي و تضمين کننده ي تداوم توسعه ي کردستان در چارچوب بين المللي باشد.
ديگر ويژگي هاي رهبري شامل استقلال در عمل، ابتکار در عمل و مديريت در رهبري ملي است به گونه اي که با دارا بودن استقلال در چانه زني هاي سياسي در پهنه ي بين المللي، قدرت مانور سياسي نيز به اندازه ي کافي خواهد داشت تا بتواند بهترين شرايط را براي نقش آفريني کردستان به مثابه يک بازيگرو کنشگر مستقل، بستره سازي نمايد. همچنين با بهره گيري از منابع در اختيار، در کنار تعهد به حداقل کردن هزينه ها، بزرگترين دستاوردها را نيز براي ملت خودبه ارمغان آورد.
مردم: مردم کردستان به عنوان مهمترين عناصر شکل دهنده ي ملت، بزرگترين و موثرترين و درعين حال نيرومند ترين فاکتور در ايجاد، تعيين، تغيير و تثبيت برنامه هاي يک سازمان و سيستم هستند در مديريت، از مردم به عنونا نيروي انساني و منابع انساني نام برده مي شود.
در هزاره سوم، سرمايه انساني بالاترين و با ارزشترين سرمايه و بزرگترين دارايي هرسازمان و كشوري محسوب مي شود، اگر چه در هيچ ترازنامه و حساب سود و زياني آورده نمي شود ولي نتيجه سود و زيان سازمانها و کشورها را رقم مي زند، تنها سرمايهاي هستند كه بااستفاده بيشتر كاهش نيافته و بصورت فزاينده توسعه پيدا ميكندكليدتوسعه سازمانها و كشورها نيروي انساني كارآمد است.
در سال هاي اخير نقش رويكرد انساني در توسعه بسيار مورد توجه قرار گرفته است. اهميت اين موضوع به علت نقش مهم عامل انساني درفرآيند توسعه مي باشد. بزرگترين مزيت رقابتي كشورهاوسازمانهاداشتن نيروي انساني توانمند مي باشد. بيشترين سهم ثروت جهاني نيز از آن نيروي انساني است، در كشورهاي توسعه يافته سهم منابع انساني درثروتشان بيشتراز سهم منابع فيزيكي و منابع طبيعي است.
به طور متوسط 64 درصد ثروت كشورهاي جهان رامنابع انساني ، 16 درصد منابع فيزيكي و 20 درصد را منابع طبيعي تشكيل مي دهد.
آماده سازي مردم در باشوور کردستان براي مشارکت فعال در پروسه ي اعلام استقلال، بزرگترين وظيفه ي کنشگران اين دوران به شمار مي آيدچرا که ايم مردم هستند که در نهايت، تعيين خواهند کرد که در صورت اعلام استقلال کردستانف حاضرند چه بهايي براي تداوم و تضمين استقلال ملي بپردازند.
مهمترين ابزارها براي آماده سازي مردم در روند استقلال، توسعه ي فرهنگ ملي از طريق رسانه، تبليغات و اموزش است که آموزش و پروزش در اين راستا بيشترين و بزرگترين نقش را بر عهده خواهد داشت.
پژوهش ها نشان مي دهند اگر هر كدام از شهروندان در يک کشور يا سازمان فقط در طول يك سال كاري 10 درصد قدرت تفكر و خلاقيت و نيز تلاش خود را افزايش دهد 2/1 درصد ثروت ملي افزايش خواهد يافت و اگر هر كدام دو برابر اکنون كوشش و جديت داشته باشند در يک سال ثروت ملي كشور و بالغ بر 10 تا 12 درصد افزايش خواهد و اگر اين كار تا 5 سال مداوم انجام شود قدرت ملي آن سيستم در دنيا بيش از دو برابر وضع کنوني خواهد شد.
مردم باشوور هم بايد براي شرايط پس از بحران آماده شوند و هم اينکه در صورت اجماع جهانيبراي برگزاري رفراندوم در کردستان،به گونه اي از اعلاميه ياستقلال پشتيباني نمايند که جهان را براي تشکيل نخستين کشور مستقل کرد، به قناعت برسانند.
نظام اداري: تغيير ساختار نظام اداري و تجديد ساختار آن به منظور ايجادسيستمي يکپارچه که قابليت هاي يک سيستم اداري براي ارائهي خدمت به يک کشورمستقل را داشته باشد يکي از مهمترين وظايف حکومت حريم کردستان به شمار مي آيد.
ايجاد احساس ضرورت و فوريت، تشکيل گروه هاي کاري راهنما، در نظر گرفتن چشم انداز و فراديد، انتقال چشم انداز به يکييک پرسنل نظام اداري، توانمند سازي عاملان تحول نظام اداري، توانمند سازي کارکنان، خلق مشوقها و محرک هاي کوتاه مدت، نهادينه سازي تحول، ايجاد شرايط مساعد براي تداوم تحول در مسير گام هاي اساسي براي تحول درساختار اداري به شمار مي آيند
بررسي اعلام استقلال کردستان از نگاه "مديريت تحول"ادامه دارد