«آهای مردم
بی کسترین زندانی این شهرم! شهری که با نام زندانش عجین شده است، با عجایب، شهری که ۸۱ روز از اعتصابم میگذرد اما هیچ گوش شنوا و دست یاری دهندهای از آن برای من نمانده است.
محمد نظری هستم، ۲۴ سال است که در پشت میلههای زندان از مهاباد و ارومیه تا همین زندان رجایی شهر و هر روز بیکستر از روز پیشش و تنهاتر شدهام. پدر و مادر و برادرم رهسپار گورستان بوکان شدهاند و جز شما مردم کسی را ندارم. ۸۱ روز از اعتصابم میگذرد. اعتصابی برای خواستهای ساده. خواستهام نه آزادی و نه مرخصی بلکه اجرای قانون